متلهاى ايرانى يکى از گرانبهاءترين و زندهترين نمونهٔ نثر فارسى است که از حيث موضوع، تازگى و تنوع در خور معرفى به دنيا مىباشد و قادر است با بهترين آثار ادبى برابرى بکند. ولى متأسفانه تاکنون به استثناء مجموعهٔ لوريمر (Lorimer، Persian Tales، London 1919) که قصههاى عاميانهٔ کرمانى و بختيارى را به انگليسى ترجمه نموده، متن صحيح و قابل توجه فارسى آنها در دست نيست. در مجموعهٔ آقاى کريستن سن با متن فارسي، بيشتر متلکهاى زبان فارسى جمعآورى شده است (A.Christensen، Contes Persanes، en Langue Populaire، Kobenhaven، 1919). در مجموعهٔ آقاى هانرى ماسه (H. Masse. Contes en Persan Populaire، Paris،1925). نيز متلک بر قصه غلبه دارد، مگر دو سه قصه که متن خراسانى آن هم ضميمه مىباشد.
در اين متلهاى لاابالى و ابدي، تمام موضوعهائى که به فکر انسان رسيده مختصر شده است، و از کهنترين و عميقترين آثار بشر بهشمار مىرود. اين قصهها مملو از ايما و اشاراتى است که تأثير خود را در روحيهٔ هر کس مىگذارد. در صورتىکه علم و عقل انسان را از دنياى ظاهرى پيوسته دور مىکند، اين افسانهها با قدرت مرموزى انسان را با همهٔ آفرينش بستگى مىدهد و مربوط مىسازد. از اين لحاظ، متلهاى عاميانه بهخصوص براى بچهها مناسب است که احتياج دارند گرچه به وسيلهٔ خيال و از روى تفريح، ولى در تاريخ بشر زندگى کنند و زندگى را از آغاز زمانها، از آن جائى که نياکان ابتدائى انسان شروع کردهاند در خود آنها حس بنمايند.
پس از جمعآورى قصهها و تحقيقاتى که توسط برادران گريم (Grimm) تقريباً در يک قرن پيش انجام گرفت، اين موضوع مورد توجه علما و ادبا واقع گرديد. امروزه نه تنها براى تشويق خردسالان قصههاى عاميانه را با چاپ و با تصاوير دلپذير در دسترس آنها مىگذارند که با روحيهٔ بچه توافق کامل دارد و نويسندگان بزرگى از جمله اندرسن (Andersen) دانمارکى به همين شيوه حکايات دنياپسندى بهوجود آوردهاند، بلکه ممکن است موضوع آثار هنرى و ادبى فوقالعاده زيبا قرار بگيرد. مثلاً فيلم مشهور سيمين بر (Blanche Neige) که يکى از شاهکارهاى بىمانند هنرى اين عصر بهشمار مىرود، از يک قصهٔ عاميانه گرفته شده ااست؛ و نابغهٔ بزرگى مانند والت ديزنى (Walt Disney) که با دست جادوئى خود به هر چيزى اشاره مىکند جان مىبخشد و معنى مىدهد، از يک مشت رنگها، صداها و خطوط، دنياى جديدى بهوجود اورده و اين اثر ابدى را از خود به يادگار گذاشته است.
موضوع و سبک متلها بىاندازه متنوع و مانند موضوع و سبک ادبيات امروزهٔ دنيا مىباشد. در اين قصهها موضع: کميک، دراماتيک، تفريحى و غيره وجود دارد. بعضى مربوط به اتفاقات روزانه يا ناشى از کنايهٔ فلسفى است. دخالت جانوران و اشياء، همچنين اغلب موضوع خارقالعاده از جمله دخالت موجودات خيالى مانند: جن و پرى و ديو يا عمليات جادوگرى در آنها مشاهده مىشود. يعنى مادر و سرچشمهاى رومان و نوولهاى جديد و بر اساس حس ابدى افسانهپرستى (Mythomanie) بشر قرار گرفته است.
مانند ترانههاى عاميانه مصنف متلها مجهول، با زبان ساده، لطيف و زندهاى ساخته شده و به توسط عوام سينه به سينه انتقال يافته است. عين قصههاى فارسى اغلب به زبانهاى اروپائى نيز وجود دارد. براى جمعآورى آنها نيز بايد به مردمان قديمى و بىسواد مراجعه کرد و الفاظ و کلمات آنها را بدون کوچکترين دخل و تصرف ضبط نمود؛ و البته از هر متل فارسى بايد چند نسخهٔ مختلف بهدست آورد تا بتوان راجعبه متن اصلى آن قضاوت کرد.