تاريخ گزيده اسم لرها را به محلى موسوم به لور واقع در گردنه مانرود نسبت مى‌دهد. شايد علل نسبت دادن لرها به اين محل مربوط به خاطره شهر اللور باشد که جغرافيدانان عرب درباره آن صحبت کرده‌اند و امروز نيز نام صحراى لور (واقع در شمال دزفول) هنوز زنده است. چند محل ديگر نيز يافت مى‌شود که نام آنها متشابه با ”لور“ مى‌باشد از آن‌ جمله است ”لير“ محلى واقع در ناحيه جنديشاپور و ليراوى واقع در کهکيلويه (رک: ص ۶۶۶ از کتاب Persien به قلم شوارتز Schwartz)کلمهٔ لير ممکن است همان کلمه لور باشد، چنانکه در زبان لرى پول به پيل تبديل مى‌شود. هم‌چنين ياقوت از محلى به نام لردجان (اکنون لردگان) نام برده است. به‌گفته اسطخرى لردگان پايتخت بخش سردان SARDON مى‌باشد که بين کهکيلويه و بختيارى واقع است. و بالاخره در صيمره محل است به نام لورت بالرت.


مسعودى ضمن آنکه فهرست طوايف کرد را ذکر نموده است از طوايف لريه نام برده است (احتمال دارد منظور او از لرها وابسته به شهر لور باشد)، در قرن سيزدهم ميلادى ياقوت حموى با آنکه از لرها صحبت مى‌کند کلمه اکراد را به‌کار برده است. چنانکه مى‌گويد اکراد قبايلى هستند که در کوه‌هاى بين خوزستان و اصفهان زندگى مى‌کنند و محل اين قبايل را بلاداللور يا لرستان مى‌نامند.


اين حقايق نشان‌دهنده مراحل تکوينى اصطلاح جغرافيائى لرستان است که شايد مربوط به‌دوران پيش از ورود ايرانيان به اين منطقه بوده که سرانجام منتهى به يک گروه قومى شده است. از طرفى اگر بخواهيم اصطلاح ”لر“ را مشتق از کلمات ايرانى بدانيم مى‌توان گفت اصطلاح لر مأخوذ از لهراسب است (اين نظريه پيش‌تر به‌وسيله دو بد De Bode پيشنهاد شده است).


بوستى در کتاب خود نامنامهٔ ايرانى Iranisches Nomenbuch اظهار مى‌دارد کلمه ”لر“ را مى‌توان به‌عنوان به Rudhra يعنى قرمز نسبت داد شايد محلى ار که ياقوت روز Rur ناميده است از همان Rudhra مشتق شده باشد. از طرفى در تاريخ گزيده آمده است که ”لور“ همان ”لير“ است که در زبان لرى به کوهستان‌هاى پوشيده از جنگل اطلاق مى‌شود.