شب چلّه نخستين شبى است که در آن مردم فصل پائيز را پشت سر گذاشته و مى‌خواهند با چهرهٔ غم‌انگيز زمستان روبه‌رو شوند، وقتى است که ميوه‌هاى خوش‌طعم و متنوع تابستان و پائيز به اتمام رسيده و جز معدودى از آنها باقى نمانده است. از اين گذشته شب مزبور بلندترين شب‌هاى سال است و در اين شب نه تنها زود خفتن جايز نيست بلکه گذراندن چنين شبى بى‌تنقلات هم روا نمى‌باشد، از اين‌رو از قديم‌ترين زمان در خانواده‌هاى ايرانى رسم شده است که در اين شب اقسام ميوه و تنقلات را تهيه کرده به خانه برند و دور هم جمع شوند و ضمن گفت و شنودهاى خانوادگى از هريک از اقسام مختلف ميوه مختصرى ميل کنند تا هم از خواص آنها بهره‌مند گردند و هم با آنها وداع گويند.


خراسانى‌ها عقيده دارند که هريک از ميوه‌ها خواص مخصوصى دارد و هر نوع ميوه‌اى را که در شب چله بخورند خواص و فوايد آن تا سال آينده همان‌وقت در بدن او خواهد ماند و آنها را از گزند بسيارى از حشرات و جانوران و حتى بعضى بيمارى‌ها هم حفظ خواهد کرد.


در ميان ميوه‌ها، هندوانه بيش از همه موردتوجه عوام است (شايد به‌سبب آنکه ارزان‌تر از ساير ميوه‌ها است) و خواص بى‌شمارى براى آن ذکر مى‌کنند. خراسانى‌ها عقيده دارند که هندوانه ”گرميّت مغز“ و ”سوزندگى جگر“ را دفع مى‌کند، به‌عبارت ديگر هرکس در شب چله هندوانه بخورد ”جگر او لک برنمى‌دارد“ يعنى در تابستان سال بعد گرما در او تأثير نخواهد کرد علاوه بر آن ”اگر رودهٔ او کرم داشته باشد، کرم روده او دفع مى‌شود“، بنا به همين ملاحظات و تصورات مى‌گويند در شب چلّه بايد هندوانه خورد و پوست آن‌را به پشت‌بام همسايه انداخت (تا اگر او استطاعت خريد هندوانه را نداشته باشد پوست هندوانه را بتراشد و بخورد و از خواص آن بهره‌مند گردد و او نيز به نوبهٔ خود پوست تراشيده را روى بام همسايه بيندازد... همين‌طور تا بام هفتم... تا اينکه هفت همسايه از آن پوست استفاده کند).


هرکس در شب چلّه هويج و گلابى و انار و زيتون سبز بخورد در تابستان سال بعد از زند جانوران به‌ويژه نيش عقرب در امان خواهد بود، خصوصاً خوردن هويج بسيار مؤثر است. هرکس در اين شب انگور بخورد در تابستان سال بعد حيزه (حيضه؟ ـ حيزه ”heyza“= گرمازده) نخواهد شد، حلوا ارده بخورد به درد چشم مبتلا نخواهد گشت، سير يا ترشى سير بخورد تا يک‌سال از درد مفاصل راحت و در امان خواهد بود، کاسنى و کلم بخورد در تمام سال دچار خونريزى لثه و خون‌دماغ نخواهد شد.


خراسانى‌ها براى مصون بودن از بيمارى‌ها و گزند حشرات گذشته از خوردن اقسام ميوه اعمال ديگرى هم در شب چلّه انجام مى‌دهند و عقايد ديگرى هم دارند که هريک به‌جاى خود مهم و قابل ملاحظه است.


از آن جمله مى‌گويند هرکس در شب چلّه پيه شتر و شير ماديان را در ظرفى بريزد و حرارت دهد تا سال ديگر در فضائى که دود پيه شتر و بخار شير ماديان منتشر شده است هيچ حشره‌اى عبور نخواهد کرد.


هرکس در شب چلّه دهان خود را به گوش الاغى بگذارد و آهسته در گوش حيوان نجوا کند هر دردى داشته باشد به درمان خواهد رسيد.


شب چلّه در شهرها و روستاهاى جنوب خراسان مقدارى بيخ (= چوبک) در آب ريخته با يک دسته ترکه مدت مديدى هم مى‌زنند تا کف کند و عقيده دارند که هرقدر کف چوبک بيشتر باشد محصول سال آينده فراوان‌تر خواهد بود و براى آنکه برکت محصول نصيب آنها هم بشود کف چوبک را جمع مى‌کنند و مقدارى شيرهٔ انگور در آن مى‌ريزند و ميل مى‌کنند.


از مراسم زيبا و پسنديدهٔ اين شب فرستادن خوانچهٔ ميوه است از طرف داماد براى عروس. چنانکه در فصل ازدواج و عروسى بيان شد در اين شب از طرف خانوادهٔ داماد خوانچه‌اى پر از ميوه با هديه‌اى مناسب از قبيل يک قواره پارچهٔ پيراهنى يا دستبند و گردن‌بند براى عروس فرستاده مى‌شود. در اين خوانچه لااقل هفت‌رنگ ميوه (انار و انگور و پرتقال و خربزه و سيب و گلابى و هندوانه مى‌گذارند و ميوه‌ها را با پرهاى بلند رنگين معروف به ”پر مرغ عدن“ مى‌آرايند (رک: بخش ازدواج و عروسي) و به‌وسيلهٔ ”طبق‌کش“ به خانهٔ عروس مى‌فرستند.