بعد از تخم مراسم عقد داماد چند ساعتى در منزل عروس مى‌ماند پس از شوخى و دست‌بازى و عيش و عشرت با عروس، در خانهٔ پدرزن خود شام مى‌خورد و هنگام خواب به منزل خويش برمى‌گردد. از آن روز به بعد تا موقع عروسى داماد هر چند يک‌بار در ظاهر به‌عنوان احوالپرسى و ديدار از خانوادهٔ عروس، اما در باطن براى ”نامزدبازي“ يا به‌قول روستائيان خراسان براى موشتُ و مِزاق٭ به خانهٔ عروس مى‌رود و هر دفعه هديه‌اى متناسب با وضع مالى خود براى عروس مى‌خرد. اين هديه معمولاً عبارت است از يک قواره پارچهٔ بريده يا چادر يا يک دستبند و ”سينه‌ريز“ و خِفتي٭ و امثال آنها، در روستاها داماد معمولاً يک عدد چارقد يا يک کله قند يا مقدارى گوشت (خصوصاً گوشت سر دست گوسفند) يا يک دستمال انگور براى نامزد خود هديه مى‌برد.


٭ mez?q ـ muŝto= مشت و مزاح، (از مشت و ماليدن + مزاح و شوخي) اصطلاحى است که بيشتر در تربت حيدريه و روستاهاى اطراف آن گفته مى‌شود.


٭ xefti= نوعى گردن‌بند تنگ و چسبان که تشکيل شده است از چند اشرفى يا از يک زنجير ساده که در وسط آن يک پنج مناتى يا يک توله يا يک سکهٔ طلاى ديگر آويخته‌اند.


در اعياد بزرگ مانند عيد غديرخم و عيد نوروز و عيد قربان يک خوانچه شيرينى يا ميوه از طرف داماد براى عروس فرستاده مى‌شود. در اين خوانچه‌ها علاوه بر شيرينى و ميوه يک قواره پارچه يا هديهٔ ديگرى نيز مى‌گذارند در عيد قربان گوسفندى را بزک مى‌کنند و چشم آن را سرمه مى‌کشند و يک طاقه شال به گردن او مى‌بندند و با خوانچه شيرينى به خانهٔ عروس مى‌فرستند.


فرستادن خوانچه در غير اعياد هم مرسوم است خصوصاً در شب چله که از امور واجب به‌شمار مى‌آيد. خراسانى‌ها در خوانچهٔ شب چله به‌جاى شيرينى لااقل هفت رنگ ميوه (سيب و گلابى و انار و هندوانه و خربوزه و انگور و پرتقال) مى‌چينند و ميوه‌ها را با پرهاى بلندى معروف به ”پر مرغ عدن٭“ مى‌آرايند.


گاهى يک قواره پيراهن با دستبند طلا يا سينه‌ريز الماس يا خفتى (xefti = رک: حاشيهٔ صفحهٔ ۱۵۲) يا جواهر ديگرى نظير آنها يا يکى دو جفت کفش در وسط خوانچه مى‌گذارند.


اگر داماد استطاعت کافى نداشته باشد به‌جاى گردن‌بند يا دستبند ساده يا چند عدد ”چورى (ĉuri= النگو)“ نقره يا طلا به‌عنوان هديه براى عروس روى پارچه مى‌گذارد.


٭ نوعى پر بلند سفيد به درازى پنجاه تا شصت سانتى‌متر و پهناى بيست الى بيست و پنج سانتى‌متر که از عدن مى‌آورند و ظاهراً از مرغى به‌دست مى‌آيد که در افريقاى جنوبى زندگى مى‌کند و عرب‌ها آن مرغ را ”فرط“ و پر او را هم در خراسان به ”پر مرغ عدن“ معروف است ”ريش فرط“ مى‌خوانند.