گنج قارون که هفت خم خسروى بوده (قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت. سعدي) به زمين فرو رفت و پاسبان آن اژدهائى است که روى آن خوابيده است. اژدها جانورى عظيم خلقت هايل منظر و فراخ دهان بسيار دندان و روشن چشم، دراز بالا است و در اوايل مار بوده و به مرور ايام اژدها شده و شکل گردانيده و در اين معنى گفتهاند: که اژدها شود از روزگار يابد مار. صاحب عجايبالمخلوقات گويد که چون مار را درازى به سى گز و عمر به صد سال رسد آن را اژدها خوانند و به تدريج بزرگ مىشود تا چنان گردد که بر خشکى حيوانات از او ستوه شوند حقتعالى او را به دريا افکند و هيکل او در بحر بزرگ مىشود چنانکه بالاى او به ده هزار گز رسد. دو پر مانند ماهى برآرد و حرکت او سبب موج دريا شود و چون ضرر او در بحر نيز شايع گردد حقتعالى او را به ديار ياجوج و ماجوج را از اينجا بايد قياس کرد که چون اجزاء وجود ايشان از گوشت حيوانى چنين سليم بود لاجرم چنان نيکو سيرت باشند.
خوردن دل اژدها دليرى فزايد و حيوانات مسحرا کل او شوند پوست او بر عاشق بندند عشق او زايل شود. سر او هرجا دفن کنند در حال آن موضع نيکو شود. (نزهتالقلوب ص ۱۴۶)
اژدها مار بزرگ و لقب ضحاک است. مؤلف گويد ضحاک را اژدها مىگفتهاند نوشتهاند: به بابل پرورش يافته و جادوئى آموخته روى خود را بر صورت اژدهائى بر پدر مىنمود پدر او از علم جادوئى ممانعت کرده ديوى که معلم او بوده گفت اگر خواهى تو را جادوئى آموزم پدر را بکش وى پدر خود را کشته و بسيار خونها را به ناحق ريخته و او را اژدها مىخواندهاند پس عريان از دهاق خواندند و معرب کردند ضحاک شد (فرهنگ انجمنآرا).