انجمن مذکور هرچند يکى از احزاب سياسى مهم مالزيا است ولى سرچشمه‌هاى پيدائى آن تا حدودى ابهام‌آلود است. حسب تحقيقات تون‌تان چنگ‌لوک پايه‌گذار حزب و نخستين تحقق بخش نيازهاى چينى‌هاى مالايائى است.


چنگ در طول جنگ جهانى دوم در هند انجمن چينى‌هاى ماوراء بحار هند را تشکيل داد. در بازگشت خود به مالايا در ۱۹۴۶آنجا را با سيمائى مغشوش سياسى يافت. در خلال مذاکرات آنگلو، مالائى چنگ که در دوران پيش از جنگ در شوراى مقننه تنگه‌ها قابليت‌هاى خود را نشان داده بود، حملاتى را به سياست مالايائى طرفدار انگليس شروع کرد و سعى کرد مخالفان را عليه مذاکرات بسيج کند. ولى نتوانست از ايجاد فدراسيون مالايائى ۱۹۴۸ جلوگيرى کند. چنگ تصميم و طرح خود را براى متحد ساختن همه چينى‌ها در يک سازمان واحد سياسى که انجمن چينى‌هاى مالايائى ناميده شد اعلام داشت.


قبلاً در واقع جامعه چينى‌ها شکل گرفته بود، چنگ و دستياران نزديک او از جمله؛ لى‌کونگ‌چيان معروف به سلطان کائوچو و آناناس مالايا، يانگ شوک‌لين، ابن‌جعفر و ديگر رهبران مالايائى را قانع کرده بودند تا به آنها اطمينان دهند که مى‌توانند با سازمان همکارى داشته باشند.


بعد از تشکيل انجمن چينى‌هاى مالزيا، چنگ باز هم در صدد اتحاد هرچه بيشتر چينى‌ها بود ولى به دليل اعمال فشارهائى در درون انجمن، رفته رفته اعتبار خود را از دست داد. چينى‌هاى تحصيل کرده على‌رغم اعتراف بر وجود روابط مبتنى بر حسن نيت با مالايائى‌ها، معتقد بودند که چينى‌ها بايد آزادى کامل براى حفظ و گسترش ارزش‌ها، زبان، آموزش و نهادهاى اجتماعى فرهنگى خود داشته باشند.


اتحاد انتخاباتى ميان سازما ملى مالاياى متحد و انجمن چينى‌هاى مالزى راه شکل‌گيرى همبستگى را در آستانه انتخابات ۱۹۵۵ هموار ساخت که موفقيت چشمگير اتحاديه را به دنبال داشت. برنامه تقويت احساسات ملى از طريق آموزش و به‌وسيله اتحاد زبان واحد مالايائى و برنامه مشترک آموزشى در همه مدارس، مخالفت و هيجانات دسته‌هاى مختلف چينى زبان را فراهم ساخت. انجمن چينى‌هاى مالزى در سرگردانى خاصى قرار گرفته بود. به‌عنوان سازمانى که نماينده منافع چينى‌ها بود، نمى‌توانست تقاضاهاى گروه‌هاى فشار چينى را ناديده بگيرد و از طرف ديگر هدف ايجاد حزب همبستگى اجتماعى با سازمان ملى ملاياى متحد بود تا مقابل و لذا نتوانست از تقاضاى چينى‌ها براى خودمختارى فرهنگى کامل خوددارى کند، تقاضائى که مستقيماً با مفهوم مطرح شده به‌عنوان يک ملت مالايائى معارضه مى‌نمود.


جانشين چنگ به نام دکتر ليم چونگ‌ئو مسير قوم‌گرائى چينى را در پيش گرفت و در زمانى که درخواست ۴۰% کرسى‌هاى انتخابات ملى ۱۹۵۹ را براى کانديداهاى حزب خود نمود، درگيرى شديدى با سازمان ملى مالزياى متحد پيدا نمود. ولى بحران با استعفاء چنگ‌ئو از رهبرى حزب خاتمه يافت.


بخشى از خواسته‌هاى حزب در انتخابات ملى ۱۹۶۴ به دليل مسئله تهديد اندونزى تأمين شد ولى در جريان انتخابات ۱۹۶۵ هنگامى که رأى‌دهندگان چينى به نفع کانديداهاى حزب اسلامى پان مالايائى رأى دادند، مجدداً روابط حزب با سازمان ملى مالاياى متحد تيره شد و برخوردهاى نژادى وسيعى ايجاد شد که بر اثر آن ناگوارى به‌وجود آمده و حتى پارلمان تا فوريه ۱۹۷۲ به حالت تعليق در آمد. در ۱۹۷۴ رهبرى حزب به نام تون‌تان سيوسين به دليل عدم توانائى چينى‌ها براى اتحاد جاى خود را به لى‌سن چون داد. رهبرى جديد در ۱۹۵۹ در بيست و چهارسالگى کرسى نمايندگى جاهور را به‌دست آورده بود. رهبرى لى در ۱۹۷۷ و سپس در ۱۹۷۹ توسط ديگر رقيبان حزبى خود به معارضه کشيده شد ولى او موفق گرديد همه اين فشارها را پشت سر گذارد.


موضع و جهت‌گيرى اساسى انجمن چينى‌هاى مالزى از زمان مذاکرات استقلال ثابت مانده است. حزب هنوز هم خواهان پيشبرد منافع چينى‌ها بدون مجبور ساختن سازمان ملى مالاياى متحد به اتخاذ سياست‌هائى است که اعتبار آن را تضعيفف کند. امروزه کنترل نخبه‌گراى رهبرى انجمن و سياست‌هاى آن به دليل گسترش فرم‌هاى دمکراتيک در ميان اعضاء انجمن و نيز به‌طور کلى مردم مالزيائى در حال فرسايش مى‌باشد. ديگر امکان آن نيست که رهبر خاصى نظرات خود را به انجمن تحليل نمايد. دالوک لى‌سون خود نماينده نوع جديد رهبرى حزبى است که از ظهور قواعد و سياست‌هاى دمکراتيک الهام گرفته است.