يک بکهند يک فورهند از ناحيهٔ بکهند، حريف فقط بکهند
۱. بازيکن الف ـ ضربهٔ بکهند کنترلى در قطر ميز مىزند.
۲. بازيکن ب ـ عملى مشابه انجام مىدهد.
۳. بازيکن الف ـ ضمن چرخش بدن و حرکت پا، با فورهند ضربهٔ کنترلى مىزند.
۴. بازيکن ب ـ مجدداً ضربهٔ بکهند در قطر ميز مىزند (شکل زير).
هر دو نفر يک بکهند، يک فورهند از ناحيهٔ بکهند
۱. بازيکن الف ـ ضربهٔ بکهند کنترلى در قطر ميز مىزند.
۲. بازيکن ب ـ عملى مشابه انجام مىدهد.
۳. بازيکن الف ـ ضمن چرخش بدن و حرکت پا با فورهند ضربه کنترلى مىزند.
۴. بازيکن ب ـ مثل بازيکن الف ـ ضمن چرخش بدن و حرکت پا با فورهند ضربهٔ کنترلى مىزند (شکل زير).
يک فورهند موازى، يک فورهند ضربدرى، حريف بکهند موازى، فورهند ضربدرى
۱. بازيکن الف ـ ضربهٔ فورهند کنترلى موازى مىزند.
۲. بازيکن ب ـ ضربهٔ بکهند موازى مىزند.
۳. بازيکن الف ـ فورهند کنترلى در قطر ميز مىزند
۴. بازيکن ب ـ ضمن حرکت پا، فورهند قطر ميز مىزند (شکل زير).
يک بکهند ضربدرى،يک بکهند موازى،حريف بکهند ضربدر، فورهند موازي
۱. بازيکن الف ـ ضربهٔ بکهند در قطر ميز مىزند.
۲. بازيکن ب ـ عملى مشابه انجام مىدهد.
۳. بازيکن الف ـ ضربهٔ بکهند موازى به فورهند حريف مىزند.
۴. بازيکن ب ـ ضمن حرکت پا ضربهٔ فورهند موازى مىزند (شکل زير).
بکهند موازى،فورهند ضربدر، حريف برعکس
۱. بازيکن الف ـ ضربهٔ بکهند موازى مىزند.
۲. بازيکن ب ـ فورهند موازى جواب مىدهد.
۳. بازيکن الف ـ ضمن چرخش بدن و حرکت پا فورهند به بکهند حريف مىزند.
۴. بازيکن ب ـ بکهند در قطر ميز مىزند (شکل زير).
بکهند از وسط ميز به فورهند و بکهند
۱. بازيکن الف ـ ضربهٔ بکهند از وسط ميز به فورهند حريف مىزند.
۲. بازيکن ب ـ با فورهند به وسط ميز حريف برگشت مىدهد.
۳. بازيکن الف ـ با بکهند اين بار به بکهند حريف مىزند.
۴. بازيکن ب ـ ضربهٔ بکهند به وسط ميز حريف مىزند (شکل زير).