تدريس کار آسانى نيست. معلم در تدريس با عوامل مختلف و متعددى سر و کار دارد که کنترل مجموعه آنها ممکن است محيطى را بوجود آورد که يادگيرى مطلوب و مؤثر در آن صورت گيرد. بدون شک، عواملى همچون شخصيت معلم، زمينه‌هاى علمى و تجربى او، زمينه و روابط اجتماعى و خانوادگى شاگردان، زمينه‌هاى علمى و ويژگى‌هاى فردى شاگردان، اهميت موضوع درس، قوانين و مقررات نظام آموزشى و بطور کلي، جامعه‌اى که معلم و شاگرد در آن زندگى مى‌کنند، در کيفيت تدريس معلم تأثير مى‌گذارد. بديهى است که معلم نمى‌تواند همهٔ عوامل مذکور را تحت‌کنترل خود درآورد؛ مثلاً در بيشتر مواقع، موضوع يادگيرى در کتاب درسى تعيين شده است و معلم نمى‌تواند به دلخواه خود آن را تغيير دهد. تأثير معلم در ضوابط نظام آموزشى نيز بسيار محدود و گاهى غيرممکن است. با توجه به محدوديت‌هاى ذکر شده، چگونه ممکن است معلم موقعيت مطلوب يادگيرى را کنترل کند تا کيفيت تدريس خود را افزايش دهد؟


معلم در ايجاد موقعيت مناسب يادگيري، قادر به تغيير و کنترل بسيارى از عوامل نيست، اما تا حدى مى‌تواند با تعيين هدف‌هاى صريح اجرايى و اتخاذ الگو و روش‌هاى مناسب تدريس و تهيه و بکارگيرى تجهيزات لازم و ايجاد نوعى ارتباط سالم با شاگردانش، کيفيت تدريس خود را دستخوش تحول کند.