برنامههاى آموزش و پرورش در اوايل کوتاه مدت بودند، و در بعضى موارد حتى از يک سال مالى تجاوز نمىکردند. ولى بهتدريج که برنامهريزى آموزش و پرورش پيشرفت کرد، و شامل تمام فعاليتها و دورههاى آموزشى مدرسهاى و غير مدرسهاى شد، با سياستگذارى علمى و تحقيقاتى و برنامهريزى توسعهٔ ملى ارتباط يافت، و مسائل مربوط به کيفيت و ماهيت آموزش را نيز در برگرفت، پاى برنامههاى ميان مدت و دراز مدت هم به ميان آمد.
طول برنامههاى آموزشى کشورهاى مختلف بسيار متفاوت است. بنا بر گزارش يونسکو در سال ۱۹۷۰ در حدود ۶۵ درصد کشورها داراى برنامهٔ آموزشى پنج ساله بودهاند؛ ولى در ساير کشورهاى متفاوت بوده است، و از دو سال تا بيست سال، دامنه داشته است. بيشتر کشورهاى اروپاى شرقى برنامههاى بيست سالهاى دارند که به دورههاى پنج ساله تقسيم شده، و هر دورهٔ پنج ساله نيز شامل هدفها و طرحهاى مشخص ساليانه است. بعضى از کشورها نيز به برنامهريزى زنجيرى دست زدهاند؛ مثلاً در سوئد، برنامهٔ مالى ميان مدت پنج سالهاى طرح شده که همه ساله در بهار تجديد نظر مىشود. به اين ترتيب که به جاى سالى که گذشته، يک سال ديگر به پايان برنامه اضافه مىشود. حسن اينگونه برنامهريزى آن است که داراى انعطاف است، و مداومت و دقت دارد، و با پيشرفت زمان پيش مىرود.