آفتاب

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

نمایش ۱ تا 25 از ۱,۹۹۳ مقاله

علی ناصری، دبیر زیست شناسی، كه به تازگی ترك اعتیاد كرده، پس از سه سال به زادگاهش باز می‌گردد، و به‌دلیل سابقه خوب پدرش به كار بازگردانده می‌شود. در كلاس از جیب محصلی به نام مسعود، كه عامل فروش مواد مخدر در بین دانش آموزان است، یك بسته هرویین به دست می‌آورد. مسعود می‌گریزد. ناصری در تعقیب مسعود با خواهر او، نازنین، كه معتاد است و پدرش كه اختلال حواس دارد، روب...



دانشجوئی كه عضو یك سازمان سیاسی و مذهبی است بر ضد حكومت شاه فعالیت می‌كند. پدر او، كه پزشك است، پس از اطلاع از فعالیت سیاسی پسر او را از خانه می‌راند. مدتی بعد به پدر خبر می‌دهند فرزندش در تصفیه درون سازمانی سر به نیست شده است، اما جوانی از دوستان او، كه از زندان مرخص شده، به پدر می‌گوید كه پسرش با توطئه گارد دانشگاه كشته شده است. دكتر در یك جلسه پزشكی علیه...



جسد یك انگلیسی كه با داس كشته شده،‌ در منطقه بختیاری، روی لوله‌های نفت پیدا می‌شود. كوهیار، پسر رییس طایفه علی یار، ‌و خدا مراد، كه مجسمه شیر سنگی می‌سازد، جسد را می‌بیند و دفن می‌كنند. مأموری به نام عامری برای پیگیری قتل و دستگیری قاتل به منطقه اعزام می‌شود. یك دیپلمات انگلیسی نیز او را راهنمائی می‌كند. عامری، كوهیار را قاتل می‌داند. بین او و نامدار خان كه...



خانه‌ای كه وارث یا وارثانش معلوم نیست، عده‌ای مستأجر دارد. خانه نیازمند تعمیرات اساسی است ولی بی‌توجهی مباشر كه قصد تصاحب خانه را دارد، باعث می‌شود تا به رغم تلاش‌های دیگر ساكنان، كار از كار بگذرد و خانه بر ساكنانش فروریزد.



احمد معتاد است. همسرش او و فرزند خود را ترك می‌كند و پس از مدتی با مأمور كمیته به نام مرتضی ازدواج می‌كند. زن كه نگران وضع رضا است. بدون اطلاع همسر جدید با احمد در تماس است. احمد شرمگین از وضع خود با آصف، كه فروشنده مواد مخدر است، درگیر می‌شود و تهدید می‌كند كه او را به پلیس لو خواهد داد. آصف برای جلوگیری از اقدام احمد فرزند او را به گروگان می‌گیرد. زن برای...



نقشه ترور یكی از اعضاء سابق كمیته به نام حسین معتمد، كه به‌دلیل تخطی از مقررات اخراج شده، از یك خانه تیمی، به‌دست می‌آید. فردی به نام منصور انتصاری مأمور ترور است كه پس از دوستی با معتمد نقشه ترور را به او اطلاع می‌دهد. اطلاعاتی كه انتصاری در اختیار معتمد می‌گذارد كمكی به روشن شدن همه ماجرا نمی‌كند. انتصاری، كه از سازمان زیرزمینی بریده است، به دستور معتمد، ب...



سروان كلالی، عضو قدیمی حزب توده ایران، پس از آزادی از زندان تصمیم می‌گیرد ‌كیمرام رهبر سابق سازمان نظامی حزب را كه خیانت كرده و حال نیز رئیس كانون حزب رستاخیز كارخانه ذوب آهن اصفهان است به قتل برساند. او تصمیم خود را در كوران انقلاب عملی می‌كند و سپس از راه حزب جدا می‌شود. او موفق می‌شود پس از گذشت سال‌ها همسر و دخترش را ملاقات كند.



آقا رضا گلایل، از عوامل توزیع هروئین در شهرستان رامسر، پس از كشته شدن پسر برادرش با قاچاقچیان مواد مخدر درمی‌افتد. قاچاقچیان او را به قتل می‌رسانند. در تهران فرزندش حسین به همراه دوستش ناصر، كه مأمور كمیته است، تصمیم می‌گیرد با نفوذ در شبكه توزیع قاچاقچیان آنها را شناسائی و متلاشی كند. پس از شناسائی اعضاء شبكه مزبور كه با آن سوی مرزها رابطه دارند، یكی پس از...



نوذر پس از آزادی از زندان به سراغ برادرش عبدالحمید كه نگهبان شركت نفت است می‌رود تا سهم خود را از پولی كه شركت نفت بابت تصاحب خانه آنها پرداخته است بگیرد. عبدالحمید كه از آمدن نوذر ناخرسند است مقداری پول به او می‌دهد. نوذر به‌عنوان كارگر حفاری در شركت نفت مشغول به كار میظشود و به آسیه دختر لال شیرفروش دل می‌بندد. عبدالحمید از علاقه نوذر به آسیه خبردار می...



یك مهندس الكترونیك، كه به اختلال روانی دچار است، در پی بحران روحی پیشنهاد عمویش را، كه عضو سازمان تروریستی است برای بمب‌گذاری در فاضلاب ایستگاه راه آهن می‌پذیرد. پس از كار گذاشتن بمب، مهندس همسر سابقش را در محوطه ایستگاه می‌بیند. در فرصتی كه تا انفجار مانده است ماجراهای مشتركی را كه از سر هم گذرانده با بر سر هم آورده اند مرور می‌كنند. مهندس موضوع بمب را اطلا...



دختر سیزده ساله‌ای به نام زهرا در دنیای خیالی خود پدری برای خود می‌سازد و با او درد دل می‌كند. روزی زهرا پس از تعطیل شدن مدرسه در كلاس می‌ماند و انشائی را كه نوشته در كلاس خالی می‌خواند. او در این انشا وانمود می‌كند كه پدرش در جبهه به شهادت رسیده است. با تلاش ناظم مدرسه معلوم می‌شود پدر زهرا مرد معتادی است كه به خانواده‌اش توجهی ندارد.



در كوران انقلاب چند وابسته خاندان سلطنتی مقداری اسناد محرمانه، جواهر و اسكناس را در گوشه‌ای از كاخ محل اقامت خود جا سازی و پس از آن اقدام به انتحار می‌كنند. همگی به جز یكی می‌میرند. مردی كه جان سالم به در برده به خارج از كشور می‌گریزد و پس از مدتی با تغییر قیافه و هویت جدید راهی ایران می‌شود، تا به كمك چند نفر دیگر به محوطه كاخ نفوذ كند و جواهرها و اسكناس‌ها...



بوعلی نوجوان در بخارا، امیر نوح بن منصور سامانی را مداوا می‌كند. سه پسر امیر با مسموم كردن غذای پدر درصدد كشتن او بوده‌اند. بوعلی ماجرا را بر ملا می‌كند و امیر زادگان بر او كینه می‌گیرند. سلطان محمود غزنوی دو پیك به خانه بوعلی می‌فرستد و او را به دربار خود می‌خواند. به پیك‌ها اطلاع می‌دهند كه بوعلی در دربار سامانیان است. بوعلی بنا به وصیت پدر تعهد كرده است ك...



چهار برادر، كه در زندگی شخصی مشغله‌های زیادی دارند، پس از اطلاع از بمباران زادگاه و كشته شدن پدر و مادرشان برای یافتن جسد والدین به شهر خود می‌روند. هادی كارگران سینما، جعفر پزشك، حسن مهندس راه و ساختمان و جلال دلال اتومبیل است. آنها به همه جا سر می‌زنند و در هر محل كودكی و خاطرات گذشته را به یاد می‌آورند و در واقع خود را باز می‌شناسند و باز می‌یابند. عاقبت...



مردی قصد دارد زن و فرزندش را ترك كند و به خارج از كشور برود. زن و شوهر قبل از جدائی برای دیدار یكی از بستگان به سفری ناخواسته می‌روند. در راه غریبه‌ای مجروح و مسلح آنها را وا می‌دارد تا او را به مقصدش، روستای پائیزان برسانند، اما پیش از رسیدن به مقصد غریبه می‌میرد. در طول راه صحبت‌های او درباره خانواده باعث ایجاد تفاهم میان زن و شوهر می‌شود. مرد، ظاهراً تصمی...



وظیفه پرستاری از رزمنده‌ای زخمی به یك زن جوان مسیحی به نام ماری سپرده می‌شود. پرستار احساس می‌كند كه چهره مجروج برایش آشنا است. در طول مدتی كه وظیفه پرستاری از مجروح را به‌عهده دارد در صدد است تا به راز این آشنائی پی ببرد. ماری با خواندن نامه‌هائی كه همراه رزمنده مجروح است نزدیكی بیشتری احساس می‌كند. سیر و سلوك در عوالم روحی، ماری را به درك تازه‌ای از زندگی...



ملیحه بر اثر ضربه روحی در كودكی قدرت تكلم را از دست داده است و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی می‌شود. آزار بچه‌های محل نیز ناسازگاری و پرخاشگری او را تشدید می‌كند، مسئولان آموزشگاه ناشنوایان تصمیم به اخراج او می‌گیرند، اما با تقاضای خانم شفیق، متخصص امور تربیتی، فرصت دیگری به او داده می‌شود. خانم شفق اعتماد ملیحه را جلب می‌كند و با كمك شوك مصنوعی قدرت تكلم...



حشمت آدم بی‌سوادی است كه در سال‌های جنگ جهانی اول با احتكار قند و فروش آن به قشون جنوب سرمایه‌ای هنگفت به چنگ می‌آورد. پس از جنگ به پایتخت می‌رود و كارخانه‌ای تأسیس می‌كند و به توصیه آدم بیكاره و بی پولی به نام توسل در سودای نمایندگی مجلس و حشر و نشر با بزرگان و اشراف پول خرج می‌كند و رشوه می‌پردازد، اما طرفی نمی‌بندد. او پول‌های خرج شده را از توسل مطالبه می...



زمستان 1357، در اوج انقلاب، یك قطار سوخت رسان ارتشی به مقصد اصفهان در حركت است. گروهی از كارگران اعتصابی شركت نفت و راه آهن برای رفع نیاز مردم، مسیر قطار را به مقصد شمال تغییر می‌دهند. ارتش وارد عمل می‌شود و می‌خواهد محموله را پس بگیرد. لكوموتیو ران پیر به نام فولاد و دستیارانش با زحمت محموله را به مقصد می‌رسانند. مأموران به آنان هجوم می‌برند. مردم منطقه با...



اوایل انقلاب عده‌ای سود جو به سر كردگی قلیچ خان در شمال كشور اقدام به قطع درختان جنگل می‌كنند. جنگلبانی به نام رسول كه در تعقیب آنها است انبار چوب‌های قلیچ خان را می‌یابد اما قبل از آنكه بتواند اقدامی صورت بدهد توسط عوامل قلیچ خان مضروب می‌شود. جنگلبان دیگری نیز به نام گل كوه، كه در آن ناحیه زندگی می‌كند قصد مقابله با قلیچ خان و كارگزار او، نایب، را دارد. و...



رباب نامزد پسر عموی خود، كامل، است. پدر رباب، علی ویس، صیاد مروارید است و به بیماری تنگی نفس دچار است. مادر كامل از خانواده عروس خواسته است كه دخترشان را با جهزیه به خانه داماد بفرستد. علی ویس، به منظور تهیه جهیزیه برای صید صدف و یافتن مروارید تلاش می‌كند، فرزند او، خادم، نیز به دور از چشم پدر به كمك دوستش، خدر، به صید می‌رود تا جهیزیه خواهر را فراهم كند. ت...



محمد جواد حلیمی، كارمند ساده دولت،‌پس از سال‌ها اجاره‌نشینی با زدن از نان شب خانواده‌اش آلونكی در حاشیه پایتخت به نام هرت‌آباد دست و پا می‌كند. در شب دوم سكونت دزد به خانه می‌زند كه حلیمی دستگیرش می‌كند. او قصد دارد دزد را تحویل مقام‌های پاسگاه بدهد كه اهالی منطقه منعش می‌كنند. حلیمی، كه پیرو قانون است، دزد را به پاسگاه می‌برد، اما پاسخ می‌شنود كه محله هرت‌آ...



در شبی زمستانی خانواده سید حمزه، كه در حومه شهر آمل زندگی می‌كنند، صدای تیر اندازی می‌شنوند. روز بعد پدر به شهر می‌رود و متوجه می‌شود كه یك گروه سیاسی مسلح از جنگل به شهر یورش آورده و پس از مقاومت نیروهای مسلح و مردم متفرق شده‌اند. جواد پسر بزرگ خانواده نیز در درگیری زخمی شده است. پس از بازگشت به خانه سید حمزه با تعدادی از افراد مهاجم روبه‌رو می‌شود. آنها ا...



اصغر زاغی كارگر پشت صحنه یكی از تئاترهای لاله‌زار برای اعاشه خانواده و مداوای پسر افلیجش در تنگنا قرار دارد. دوست او، یعقوب شله، خبر چین ساواك است. اصغر كه كبوتر باز است روزی در تعقیب كبوترهایش به خانه‌ای تیمی در همسایگی خود پی می‌برد. او كه نمی‌خواهد خبر را با واسطه یعقوب ارزان بفروشد، اما در می‌یابد كه كارمندان ساواك قصد دارند اطلاعات را به حیله از چنگ وی...



در روزهای بعد از بهمن 1357 خان ظالمی از روستا می‌گریزد. پیشكار او، كه مورد تنفر روستائیان است اموالش را حفاظت می‌كند. همسر پیشكار از این بابت شوهر را شماتت می‌كند. خان در نامه‌ای به خواهرش جایگاه عتیقه‌هائی را كه پنهان كرده است اطلاع می‌دهد، تا پس از فروش پول آنها را برایش بفرستد، اما نامه به دست پسرخان می‌افتد. پسر در درگیری با پیشكار همسر او را به قتل می‌ر...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۱,۹۹۳ مقاله