چهار برادر، كه در زندگی شخصی مشغلههای زیادی دارند، پس از اطلاع از بمباران زادگاه و كشته شدن پدر و مادرشان برای یافتن جسد والدین به شهر خود میروند. هادی كارگران سینما، جعفر پزشك، حسن مهندس راه و ساختمان و جلال دلال اتومبیل است.
آنها به همه جا سر میزنند و در هر محل كودكی و خاطرات گذشته را به یاد میآورند و در واقع خود را باز میشناسند و باز مییابند. عاقبت میفهمند كه پدر و مادر شان جان سالم به در بردهاند.