ديهٔ جراحت سر و صورت
مادهٔ ۴۸۰
ديهٔ جراحت سر و صورت به ترتيب زير است:
۱. حارصه: خراش پوست بدون آنکه خون جارى شود - يک شتر.
۲. داميه: خراشى که از پوست بگذرد و مقدار اندکى وارد گوشت شود و همراه با جريان خون باشد کم يا زياد - دو شتر.
۳. متلاحمه: جراحتى که موجب بريدگى عميق گوشت شود لکن به پوست نازک روى استخوان نرسد - سه شتر.
۴. سمحاق: جراحتى که از گوشت بگذرد و به پوست نازک روى استخوان برسد - چهار شتر.
۵. موضحه: جراحتى که از گوشت بگذرد و پوست نازک روى استخوان را کنار زده و استخوان را آشکار کرده - پنج شتر.
۶. هاشمه: عملى که استخوان را بشکند گرچه جراحتى را توليد نکرده باشد - ده شتر.
۷. منقله: جراحتى که درمان آن جزء با جابهجا کردن استخوان را توليد نکرده باشد - ده شتر.
۸. ماموله: جراحتى که به کيسهٔ مغز برسد ثلث ديهٔ کامل و يا ۳۳ شتر ديه دارد.
۹. دامغه: جراحتى که کيسهٔ مغز را پاره کند غير از ثلث ديهٔ کامل ارش بر او افزوده مىگردد.
تبصره:
ديهٔ جراحات گوش و بينى و لب در حکم جراحات سر و صورت مىباشد.
مادهٔ ۴۸۱
هرگاه يکى از جراحتهاى مذکور در بندهاى ۱تا ۵ در غير سر و صورت واقع شود در صورتى که آن عضو داراى ديهٔ معين باشد بايد نسبت ديهٔ آن را با ديهٔ کامل سنجيد آنگاه به مقدار همان نسبت ديهٔ جراحتهاى فوق را که در غير سر و صورت واقع مىشود تعيين گردد و در صورتى که آن عضو داراى ديهٔ معين نباشد دادن ارش لازم است.
تبصره:
جراحات وارده و به گردن در حکم جراحات بدن مىباشد.
ديهٔ جراحتى که به درون بدن انسان وارد مىشود
مادهٔ ۴۸۲
ديهٔ جراحتى که به درون بدن انسان وارد مىشود به ترتيب زير است:
- جائفه: جراحتى که با هر وسيله و از هر جهت به شکم يا سينه يا پشت و يا پهلوى انسان وارد شود ثلث ديهٔ کامل است.
- هرگاه وسيلهاى از يک طرف بدن فرو رفته و از طرف ديگر بيرون آمده باشد دو ثلث ديهٔ کامل دارد.
تبصره:
وسيلهٔ واردکنندهٔ جراحت اعم از سلاح سرد و گرم است.
ديهٔ جراحتى که در اعضاء انسان فرو مىرود
مادهٔ ۴۸۳
هرگاه نيز يا گلوله يا مانند آن در دست يا پا فرو رود در صورتىکه مجنىعليه مرد باشد ديهٔ آن يکصد دينار و در صورتىکه زن باشد دادن ارش لازم است.