رفلکسهاى ابتدائى
اولين گروه، رفلکسهاى ابتدائى هستند. اين رفلکسها غيرارادى و بسيارى از آنها توسط مراکز پائينتر مغز عمل مىکنند (پىپر، ۱۹۶۳). بسيارى از اين رفلکسها قبل از تولد عملکرد دارند و مىتوان عمل آنها را در رحم مادر يا در نوزادان زودرس مشاهده کرد. يکى از عملکردهاى پيش از تولد رفلکسها ممکن است کمک به حرکت جنين در حفرهٔ رحم باشد، بهطورى که او را در وضعيت مناسب براى تولد قرار مىدهد (ميلانى - کامپارتي، ۱۹۸۱). از روز اول زندگى نوزاد، برخى از اين رفلکسها براى بقاء و ادامهٔ زندگى لازم است. براى مثال رفلکس مورو به شروع حرکات تنفسى کمک مىکند و رفلکسهاى مکيدن و بازتابِ گونهٔ نوزاد سبب مىشود او شير و غذاى خود را از سينهٔ مادر بمکد (ميلانى - کامپارتي، ۱۹۸۱). برخى از رفلکسهاى ابتدائى مانند رفلکس غيرمتقارن انقباض گردن بايد قبل از اينکه کودک بتواند وضعيت بدنى براى حرکات ارادى پيدا کند محو و ناپديد شوند.
رفلکسهاى انتقالى
گروه آخر، رفلکسهاى انتقالى هستند. اين اعمال به نظر مىرسد مربوط به رفتارهاى ارادى باشند، مانند رفلکس راه رفتن. رفلکسهاى انتقالى بهمراتب زودتر از رفتار ارادى مشابه خود ظاهر شده، معمولاً ماهها قبل از شروع تلاش طفل بهمنظور اجراء مهارتهاى ارادى انتقالى ناپديد مىشوند.
واکنشهاى وضعى
بهطورى که از نام آنها استنباط مىشود، واکنشهاى وضعى (رفلکسهاى گرانشي) به طفل کمک مىکند تا وضعيت بدنى خود را در محيط متغير بهطور خودکار حفظ کند (پىپر، ۱۹۶۳). يکى از اين پاسخها بالا نگه داشتن سر است، لذا مجراى تنفسى باز مىماند. برخى ديگر به طفل کمک مىکند تا از حالت پشت به روى شکم چرخيده، نهايتاً وضعيت عمودى بدن را بهدست آورد. واکنشهاى وضعى عموماً بعد از دو ماهگى ظاهر مىشوند؛ براى مثال، طفل موقعى مىتواند به روى شکم برگردد که بعد از چهار ماهگى رفلکس تعادل ظاهر شده باشد. تا اواخر سال اول و اوايل سال دوم زندگي، واکنشهاى وضعى از مجموعهٔ حرکات طفل بهعنوان واکنشهاى مجزا که لازمهٔ آنها وضعيت خاص جسمى است حذف مىشود. بديهى است کودکان و بزرگسالان، وقتى تعادل خود را از دست بدهند با پاسخهاى عضلانى مشخصى سعى خواهند کرد تا بدن خود را دوباره به وضعيت متعادل برگردانند.