به گزارش روز دوشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، در ساختمان وزارت ارشاد، راهرویی است که به سالن کنفرانس عمومی منتهی میشود با تابلوهایی از تصاویر وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی از 1357 تاکنون؛ عکسهایشان و یادها و خاطرههای برجای مانده از زحمات و آوردههایشان از کم و بیش.
وزیرانی که هر یک بعد از ترک این مسئولیت، به چهرههایی مشهور تبدیل شدند از رئیس جمهوری و رئیس مجلس تا نماینده مجلس و عضو شورای شهر.
تعداد وزیران ساختمان کمالالملک، این روزها عدد 12 را نشان می دهد، وزیرانی که مهمترین حوزه استحفاظیشان در فرهنگ این سرزمین، حوزه کتاب بوده است و برای همه مردم ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه کتاب هویت مستقلی دارد و این هویت مستقل گاه از همه اتفاقات جهان، ایران، دنیای سیاست، بازار ارز و حتی بازار کاغذ، تاثیر میپذیرد.
در پایان سال 97 میخواهیم در مورد کارنامه ۴۰ ساله انقلاب در بخش کتاب، صحبت کنیم اما این کارنامه به بخشهایی کوچکتر تقسیم میشود و اینگونه است که به جای بررسی کارنامه یک فرد ۴۰ ساله، ما چند کودک داریم که کمتر بعد از چهار سالگی را دیدهاند!
البته این تنها قصه کتاب در سرزمین ما نیست، قصه فرهنگ ماست که هر چند سال تکرار شده است!
وقتی قرار است در مورد یک فرد میانسال ۴۰ ساله صحبت کنیم دیگر نمیتوانیم شرایط تولدش را در نظر بگیریم، تولد او هر چه بود به پایان رسیده و حال میخواهیم درباره آن صحبت کنیم که چه اتفاقی موجب منقطع شدن رشد این کودک شده؟ چرا کارنامه چهل ساله کتاب، رشدی شایسته خود را تجربه نکرده است؟
** آن نقطه خاموشی در حرف نمیگنجد
اولین تصویر روی دیوار تصویر، «ناصر میناچی» است و عجیب آنکه به جای شباهت به مردان انقلابی به سال ۵۶ به عقبتر شبیه است با کراوات، کت و شلوار و عینکی که در سالهای آخر دهه پنجاه مرسوم بود.
زمان کوتاه وزارت او این امکان را نمیدهد که دربارهاش صحبت شود، او نماینده هیچ دولتی نبود تنها حد فاصل 57 تا 59، شخص برگزیده کمیته انقلاب برای حضور در وزارت ارشاد بود که آمار انتشار کتاب را به یکهزار و 826 نسخه رساند.
وزیر بعدی «عباس دوزدوزانی» است، وی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ وزیر ارشاد دولت محمدعلی رجایی بود اما هنوز خط تولید کتاب به راه نیفتاده بود، در این سال رقم عناوین منتشر شده در بهترین حالت یکهزار و 753 عنوان است. در این دوره یکهزار و 327 نویسنده و مولف ثبت شده در ایران داریم که 77 نفر از آنان بانوان هستند!
** مرهم نجویی زخم را، خود زخم را دارو شوی
تصویر دیگر، چهرهای آشناست، یک روحانی انقلابی که کار خود را در زمینه فرهنگ خوب بلد است و طبیعی است که سه سال پس از انقلاب اسلامی، در زمینه کتاب دچار انقلاب شویم؛ رشد کتاب در این دوره دو برابر میشود و اعداد هر کدام، درشتتر و درستتر.
سخن از «سیدمحمد خاتمی» است، یک روحانی که دوره وزارتش با انتشار کتابهای متفاوت زبانزد بود. او کتابهایی را منتشر میکند که آوردن اسمهایشان هنوز هم کمی عجیب است، خاتمی در اوایل دهه ۶۰ که ملیگرایی جرم محسوب میشود، اجازه چاپ کتابی در مورد محمد مصدق را میدهد.
در سالهای 60 تا 64 آمار انتشار کتاب با وجود نوساناتی که جنگ تحمیلی در بازار به وجود آورد، ارقام جالب توجهی است که سرآغاز کارنامه انقلاب در زمینه کتاب را نشان میدهد. در این سالهاست که تولید کتاب کمکم سر و شکل پیدا میکند و تصویری عمیقتر به دست میدهد، در این دوره حد فاصل سالهای 62-63 تعداد کتابهای منتشر شده از مرز پنج هزار نسخه میگذرد و تعداد آن به شش هزار و 407 عنوان کتاب میرسد اما دوباره در سالهای 64 تا 68 این آمار با در پیش گرفتن روند نزولی تا سه هزار و 701 کتاب در سال 1367 پایین میآید.
رویکردهای متفاوتی در این دوره وجود دارد، مخالفتهایی که با وزارت فرهنگ و ارشاد میشود و اعتراض به انتشار آثار نویسندگانی که مدتها خانهنشین بودند، جدا از رویکردهای اعتراضی به سیاستهای وزیر در حوزههای سینما و موسیقی، ترمز کار وزیر فرهنگ وقت را کشید، با این حال تا روز استعفای او آمار تولید کتاب در ایران به هشت هزار و 163 در سال 69 میرسد که در دوره خود بهترین آمار در سالهای پس از انقلاب بود.
البته باید این نکته را در نظر گرفت که آمار نشر در همین دوره 10 ساله، جان میگیرد و این سال، سال رونق کتاب در کار همین متولی امر کتاب در 10 سال وزارت است. در زمانی که او وزارت ارشاد را ترک میکند، شش هزار و 921 پدیدآور در این وزارتخانه ثبت شدهاند که 683 نویسنده زن در میان نامها دیده میشود، رقمی کمتر از یک دهم کل نویسندگان و پدیدآورندگانی که در کشور بودهاند.
** خوشا نزهت باغ در نوبهار
پس از خاتمی، قاب بعدی «مصطفی میرسلیم» است، وزیری که در سکوت کار خود را پیش برده است. در سالهای پس از جنگ و در اوج دوران سازندگی، ارقام نشر کتاب از مرز 10 هزار اثرگذشت و رقم 15 هزار و 414 را به خود دید. در پایان دوره وزارت او نویسندگان، 11 هزار و 749 نفر هستند که در این دوره چهار ساله دو برابر شده است. یکهزار و 743 پدیدآورنده زن نیز خبر از اتفاقات خوبی در میان نویسندگان و مترجمان خانم میدهد.
** تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
وقتی وزیر سابق ارشاد، به دفتر ریاست جمهوری میرسد، دو وزیر دارد، دو تابلوی عکس در کنار هم در راهرو که درخشان است، دو وزیر که روند شگفتانگیز رشد کتاب در دوره آنها اتفاق میافتد، دو وزیر دارد که سیستم کتاب و انتشار آن را دگرگون میکنند اما لازم است که گفته شود وزیر چهار سال دوم، معاون نفر پیش از خود بوده است.
این معاونت در بخش کتاب وزارت ارشاد از این رو اهمیت دارد که بدانیم این پروژه هشت ساله است و زمینه کاری مثبت و مستقلی ساخته که میتوان از آن به عنوان دوران پیشرفت شگفتانگیز کتاب یادکرد. «عطاءالله مهاجرانی» و «احمد مسجدجامعی»، حد فاصل سالهای ۷۶ تا ۸۴، دو وزیر پرتلاش در زمینه چاپ کتاب بودند. در پایان وزارت مهاجرانی، عناوین کتابهای منتشر شده، به رقم 32 هزار و 266 میرسد که بیش از دو برابر دوره چهار ساله قبلی است. این دوره، اوج کار نویسندگان تازه بود، اوج کتابهای تازه چه نویسندگانی که میتوانند و میتوانستند خود را معرفی کنند و چه ناشرانی که میتوانستند کار خود را آغاز کنند. پس از پایان دوره سازندگی، همزمان با اصلاحات وگفتوگوی تمدنها، گفتوگوی درونی بین اهالی فرهنگ نیز شکل گرفت، اهل فرهنگ با این حجم از کتابها میتوانستند در هر موضوعی نظری بدهند و در گفتوگویی شرکت کنند، نظراتی که لزوماً شبیه به دولت اصلاحات نبود اما زمینه گفتوگو میان تفکرات گوناگون بود چرا که 22 هزار و 607 نویسنده که سه هزار و 834 زن در میان آنان بود، در این دوره فعالیت کردند که این آمار نسبت به دوره قبلی خود دقیقا ضرب در 2 شده است.
** ز کارستان او یک شمه این است
وزیر دوم، این دوره، مردی با عینک درشت قاب و نگاهی عجیب در میان این قابها، کسی که آمار کتاب در دورهاش، به اوج خود میرسد و پس از او هیچ وزیری نمیتواند این راه را با همین کیفیت ادامه بدهد. عنوان کتابهای منتشر شده در پایان دوره وزارت او، 53 هزار و 544 است و تعداد پدیدآورندگان کتاب، 37 هزار و 770 نفر است. زنان پدیدآور نیز هشت هزار و 465 نفر هستند که در دوره خود عدد بسیار ارزشمندی به شمار میآید.
احمد مسجدجامعی، عضو امروزی شورای شهر تهران، کسی است که در تمام اتفاقات فرهنگی شهر تهران میتوان رد پای او را دید، پای ثابت هر چه فرهنگ به آن ارتباط داشته باشد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسبق که هنوز هم در حوزه فرهنگ و ارشاد فعال است و حتی حضور سیاسیاش در سایه حضور فرهنگیاش قرار گرفته، مجموعه خانه کتاب و مسئولیتهایش، یادگار حضور مسجدجامعی در ساختمان خیابان کمالالملک است.
** کار پاس کشتی و کشتینشین با ناخداست
از سال ۸۴ نمایندهای از طرف دولت در وزارت ارشاد به وزارت منصوب میشود ، «محمدحسین صفار هرندی»، کسی که معتقد است این همه آزادی نیاز نیست. آمار کتاب در این سالها پس از 13 سال کاهش پیدا میکند یا دستکم سرعتگیر بسیار قدرتمندی در میان راه میبیند اما با این وجود، پیش میرود. در این سالها آمار کتاب تفاوتی با پایان کار مسجدجامعی ندارد. وقتی هرندی وزارتخانه را به وزیر بعدی میسپارد، عنوانهای منتشر شده 60 هزار و 827 اثر است که تنها هفت هزار عنوان به ارقام قبلی افزوده شده و مولفان 41 هزار و 755 نفر هستند که 11 هزار و 261 زن نیز در میان آنان حضور دارند و به طور کلی حدود چهار هزار نفر بر آنان افزوده شده است.
** گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
این آمار در کنار رونق تولید الکترونیکی کتاب با ظهور دستگاههای چاپ جدید، چندان چشمگیر به شمار نمیآید اما کار زمانی سختتر و پیچیدهتر میشود که پیش میرویم و میرسیم به سالهای عجیب ۸۸، «سیدمحمد حسینی»، وزیر ارشاد در سالهای ۸۸ تا ۹۲ کارنامه بهتری دارد البته شاید تحت تاثیر اتفاقاتی که در جامعه رخ داده است آزادیهایی نیز آن داده میشود، آزادیهایی که شاید معلول اتفاقات است اما اهمیت دارد، آزادی اندیشه در این سالها دوباره بازمیگردد، دوباره میتوان سخن گفت. نکتهدارتر آنکه دوباره میتوان از چیزهایی گفت که ممکن است آقای رئیس نپسندد! این تفاوتی است میانه دو وزیر از یک دولت که در امتداد یکدیگر کار نکردند و ارقام به روشنی نشان میدهند دلیلی ندارد دو وزیر در یک دولت به هم شباهتی داشته باشند. بهترین سال کاری حسینی، 1390 است که 68 هزار و 835 عنوان کتاب، در کشور منتشر میشود اما کار او در پایان دوره وزارتش نوسان دارد و آمار تا 64 هزار و 218 سقوط میکند. پدیدآورندگان در پایان دوره وزرات حسینی، 45 هزار و 18 نفر هستند که 14 هزار و 564 زن نیز در بین آنان است.
**ما را بضاعت این است گر در مذاقت افتد
سال ۹۲ دوباره این بازی تغییر میکند، قاب بعدی به وزیری تعلق دارد که روش کارش متفاوت است دولتش نیز و روند نشر کتاب دوباره شکل صعود به خود میگیرد.
«علی جنتی» در فاصله سه ساله حضورش در وزارت ارشاد، آمار نشر کتاب را به 89 هزار و 258 عنوان در سال 1395 میرساند، برآیند کار دو نیم ساله نماینده دولت در وزارت ارشاد در مقام وزارت، اتفاقات خوشایندی است اما نه کافی است و نه کامل میشود. 78 هزار و 726 پدیدآورنده، آمار دیگری است که اهمیت دارد.
آخرین آمار موجود مربوط دوره چند ماهه وزارت «رضا صالحی امیری» است که در عرض کمتر از یک سال، به رقم 99 هزار و 114 میرسد اما در این جایگاه نمیماند که عدد مقابل نامش را 6 رقمی ببیند. صالحی امیری در همین یک سال به یازده هزار مولف تازه اجازه کار میدهد و رقم پدیدآورندگان را به 89 هزار و 474 میرساند، که حدود یک سوم آن را زنان تشکیل میدهند، یعنی 28 هزار و 239 پیدآور زن در بین آنها حضور دارند.
***
در این چهل سال، روند کتاب در ایران، نوسان زیادی داشته اما سیر پیشرفت آن متوقف نشده است. این کاروان، راه خود را در هر پیچ و خمی یافته است و کارنامه انقلاب در زمینه نشر کتاب، با وجود همه کاستیهایش، نمره قبولی میگیرد. هر چند این ارقام همیشه میتوانستند بهتر باشند. سالهای 80 تا 84 اوج نشر کتاب در ایران بوده است؛ روزهایی که روزهای شادمانی فرهنگ بوده است.
روزهای خوش کتاب، با شرایط امروز کاغذ و وضعیت اقتصادی، در ابهام مطلق است، چشمانداز چهل سال آینده کتاب را نمیتوان به سادگی دید اما فردا همیشه روز بهتری است...
فراهنگ*9211* 9053
وزیرانی که هر یک بعد از ترک این مسئولیت، به چهرههایی مشهور تبدیل شدند از رئیس جمهوری و رئیس مجلس تا نماینده مجلس و عضو شورای شهر.
تعداد وزیران ساختمان کمالالملک، این روزها عدد 12 را نشان می دهد، وزیرانی که مهمترین حوزه استحفاظیشان در فرهنگ این سرزمین، حوزه کتاب بوده است و برای همه مردم ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه کتاب هویت مستقلی دارد و این هویت مستقل گاه از همه اتفاقات جهان، ایران، دنیای سیاست، بازار ارز و حتی بازار کاغذ، تاثیر میپذیرد.
در پایان سال 97 میخواهیم در مورد کارنامه ۴۰ ساله انقلاب در بخش کتاب، صحبت کنیم اما این کارنامه به بخشهایی کوچکتر تقسیم میشود و اینگونه است که به جای بررسی کارنامه یک فرد ۴۰ ساله، ما چند کودک داریم که کمتر بعد از چهار سالگی را دیدهاند!
البته این تنها قصه کتاب در سرزمین ما نیست، قصه فرهنگ ماست که هر چند سال تکرار شده است!
وقتی قرار است در مورد یک فرد میانسال ۴۰ ساله صحبت کنیم دیگر نمیتوانیم شرایط تولدش را در نظر بگیریم، تولد او هر چه بود به پایان رسیده و حال میخواهیم درباره آن صحبت کنیم که چه اتفاقی موجب منقطع شدن رشد این کودک شده؟ چرا کارنامه چهل ساله کتاب، رشدی شایسته خود را تجربه نکرده است؟
** آن نقطه خاموشی در حرف نمیگنجد
اولین تصویر روی دیوار تصویر، «ناصر میناچی» است و عجیب آنکه به جای شباهت به مردان انقلابی به سال ۵۶ به عقبتر شبیه است با کراوات، کت و شلوار و عینکی که در سالهای آخر دهه پنجاه مرسوم بود.
زمان کوتاه وزارت او این امکان را نمیدهد که دربارهاش صحبت شود، او نماینده هیچ دولتی نبود تنها حد فاصل 57 تا 59، شخص برگزیده کمیته انقلاب برای حضور در وزارت ارشاد بود که آمار انتشار کتاب را به یکهزار و 826 نسخه رساند.
وزیر بعدی «عباس دوزدوزانی» است، وی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ وزیر ارشاد دولت محمدعلی رجایی بود اما هنوز خط تولید کتاب به راه نیفتاده بود، در این سال رقم عناوین منتشر شده در بهترین حالت یکهزار و 753 عنوان است. در این دوره یکهزار و 327 نویسنده و مولف ثبت شده در ایران داریم که 77 نفر از آنان بانوان هستند!
** مرهم نجویی زخم را، خود زخم را دارو شوی
تصویر دیگر، چهرهای آشناست، یک روحانی انقلابی که کار خود را در زمینه فرهنگ خوب بلد است و طبیعی است که سه سال پس از انقلاب اسلامی، در زمینه کتاب دچار انقلاب شویم؛ رشد کتاب در این دوره دو برابر میشود و اعداد هر کدام، درشتتر و درستتر.
سخن از «سیدمحمد خاتمی» است، یک روحانی که دوره وزارتش با انتشار کتابهای متفاوت زبانزد بود. او کتابهایی را منتشر میکند که آوردن اسمهایشان هنوز هم کمی عجیب است، خاتمی در اوایل دهه ۶۰ که ملیگرایی جرم محسوب میشود، اجازه چاپ کتابی در مورد محمد مصدق را میدهد.
در سالهای 60 تا 64 آمار انتشار کتاب با وجود نوساناتی که جنگ تحمیلی در بازار به وجود آورد، ارقام جالب توجهی است که سرآغاز کارنامه انقلاب در زمینه کتاب را نشان میدهد. در این سالهاست که تولید کتاب کمکم سر و شکل پیدا میکند و تصویری عمیقتر به دست میدهد، در این دوره حد فاصل سالهای 62-63 تعداد کتابهای منتشر شده از مرز پنج هزار نسخه میگذرد و تعداد آن به شش هزار و 407 عنوان کتاب میرسد اما دوباره در سالهای 64 تا 68 این آمار با در پیش گرفتن روند نزولی تا سه هزار و 701 کتاب در سال 1367 پایین میآید.
رویکردهای متفاوتی در این دوره وجود دارد، مخالفتهایی که با وزارت فرهنگ و ارشاد میشود و اعتراض به انتشار آثار نویسندگانی که مدتها خانهنشین بودند، جدا از رویکردهای اعتراضی به سیاستهای وزیر در حوزههای سینما و موسیقی، ترمز کار وزیر فرهنگ وقت را کشید، با این حال تا روز استعفای او آمار تولید کتاب در ایران به هشت هزار و 163 در سال 69 میرسد که در دوره خود بهترین آمار در سالهای پس از انقلاب بود.
البته باید این نکته را در نظر گرفت که آمار نشر در همین دوره 10 ساله، جان میگیرد و این سال، سال رونق کتاب در کار همین متولی امر کتاب در 10 سال وزارت است. در زمانی که او وزارت ارشاد را ترک میکند، شش هزار و 921 پدیدآور در این وزارتخانه ثبت شدهاند که 683 نویسنده زن در میان نامها دیده میشود، رقمی کمتر از یک دهم کل نویسندگان و پدیدآورندگانی که در کشور بودهاند.
** خوشا نزهت باغ در نوبهار
پس از خاتمی، قاب بعدی «مصطفی میرسلیم» است، وزیری که در سکوت کار خود را پیش برده است. در سالهای پس از جنگ و در اوج دوران سازندگی، ارقام نشر کتاب از مرز 10 هزار اثرگذشت و رقم 15 هزار و 414 را به خود دید. در پایان دوره وزارت او نویسندگان، 11 هزار و 749 نفر هستند که در این دوره چهار ساله دو برابر شده است. یکهزار و 743 پدیدآورنده زن نیز خبر از اتفاقات خوبی در میان نویسندگان و مترجمان خانم میدهد.
** تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
وقتی وزیر سابق ارشاد، به دفتر ریاست جمهوری میرسد، دو وزیر دارد، دو تابلوی عکس در کنار هم در راهرو که درخشان است، دو وزیر که روند شگفتانگیز رشد کتاب در دوره آنها اتفاق میافتد، دو وزیر دارد که سیستم کتاب و انتشار آن را دگرگون میکنند اما لازم است که گفته شود وزیر چهار سال دوم، معاون نفر پیش از خود بوده است.
این معاونت در بخش کتاب وزارت ارشاد از این رو اهمیت دارد که بدانیم این پروژه هشت ساله است و زمینه کاری مثبت و مستقلی ساخته که میتوان از آن به عنوان دوران پیشرفت شگفتانگیز کتاب یادکرد. «عطاءالله مهاجرانی» و «احمد مسجدجامعی»، حد فاصل سالهای ۷۶ تا ۸۴، دو وزیر پرتلاش در زمینه چاپ کتاب بودند. در پایان وزارت مهاجرانی، عناوین کتابهای منتشر شده، به رقم 32 هزار و 266 میرسد که بیش از دو برابر دوره چهار ساله قبلی است. این دوره، اوج کار نویسندگان تازه بود، اوج کتابهای تازه چه نویسندگانی که میتوانند و میتوانستند خود را معرفی کنند و چه ناشرانی که میتوانستند کار خود را آغاز کنند. پس از پایان دوره سازندگی، همزمان با اصلاحات وگفتوگوی تمدنها، گفتوگوی درونی بین اهالی فرهنگ نیز شکل گرفت، اهل فرهنگ با این حجم از کتابها میتوانستند در هر موضوعی نظری بدهند و در گفتوگویی شرکت کنند، نظراتی که لزوماً شبیه به دولت اصلاحات نبود اما زمینه گفتوگو میان تفکرات گوناگون بود چرا که 22 هزار و 607 نویسنده که سه هزار و 834 زن در میان آنان بود، در این دوره فعالیت کردند که این آمار نسبت به دوره قبلی خود دقیقا ضرب در 2 شده است.
** ز کارستان او یک شمه این است
وزیر دوم، این دوره، مردی با عینک درشت قاب و نگاهی عجیب در میان این قابها، کسی که آمار کتاب در دورهاش، به اوج خود میرسد و پس از او هیچ وزیری نمیتواند این راه را با همین کیفیت ادامه بدهد. عنوان کتابهای منتشر شده در پایان دوره وزارت او، 53 هزار و 544 است و تعداد پدیدآورندگان کتاب، 37 هزار و 770 نفر است. زنان پدیدآور نیز هشت هزار و 465 نفر هستند که در دوره خود عدد بسیار ارزشمندی به شمار میآید.
احمد مسجدجامعی، عضو امروزی شورای شهر تهران، کسی است که در تمام اتفاقات فرهنگی شهر تهران میتوان رد پای او را دید، پای ثابت هر چه فرهنگ به آن ارتباط داشته باشد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسبق که هنوز هم در حوزه فرهنگ و ارشاد فعال است و حتی حضور سیاسیاش در سایه حضور فرهنگیاش قرار گرفته، مجموعه خانه کتاب و مسئولیتهایش، یادگار حضور مسجدجامعی در ساختمان خیابان کمالالملک است.
** کار پاس کشتی و کشتینشین با ناخداست
از سال ۸۴ نمایندهای از طرف دولت در وزارت ارشاد به وزارت منصوب میشود ، «محمدحسین صفار هرندی»، کسی که معتقد است این همه آزادی نیاز نیست. آمار کتاب در این سالها پس از 13 سال کاهش پیدا میکند یا دستکم سرعتگیر بسیار قدرتمندی در میان راه میبیند اما با این وجود، پیش میرود. در این سالها آمار کتاب تفاوتی با پایان کار مسجدجامعی ندارد. وقتی هرندی وزارتخانه را به وزیر بعدی میسپارد، عنوانهای منتشر شده 60 هزار و 827 اثر است که تنها هفت هزار عنوان به ارقام قبلی افزوده شده و مولفان 41 هزار و 755 نفر هستند که 11 هزار و 261 زن نیز در میان آنان حضور دارند و به طور کلی حدود چهار هزار نفر بر آنان افزوده شده است.
** گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
این آمار در کنار رونق تولید الکترونیکی کتاب با ظهور دستگاههای چاپ جدید، چندان چشمگیر به شمار نمیآید اما کار زمانی سختتر و پیچیدهتر میشود که پیش میرویم و میرسیم به سالهای عجیب ۸۸، «سیدمحمد حسینی»، وزیر ارشاد در سالهای ۸۸ تا ۹۲ کارنامه بهتری دارد البته شاید تحت تاثیر اتفاقاتی که در جامعه رخ داده است آزادیهایی نیز آن داده میشود، آزادیهایی که شاید معلول اتفاقات است اما اهمیت دارد، آزادی اندیشه در این سالها دوباره بازمیگردد، دوباره میتوان سخن گفت. نکتهدارتر آنکه دوباره میتوان از چیزهایی گفت که ممکن است آقای رئیس نپسندد! این تفاوتی است میانه دو وزیر از یک دولت که در امتداد یکدیگر کار نکردند و ارقام به روشنی نشان میدهند دلیلی ندارد دو وزیر در یک دولت به هم شباهتی داشته باشند. بهترین سال کاری حسینی، 1390 است که 68 هزار و 835 عنوان کتاب، در کشور منتشر میشود اما کار او در پایان دوره وزارتش نوسان دارد و آمار تا 64 هزار و 218 سقوط میکند. پدیدآورندگان در پایان دوره وزرات حسینی، 45 هزار و 18 نفر هستند که 14 هزار و 564 زن نیز در بین آنان است.
**ما را بضاعت این است گر در مذاقت افتد
سال ۹۲ دوباره این بازی تغییر میکند، قاب بعدی به وزیری تعلق دارد که روش کارش متفاوت است دولتش نیز و روند نشر کتاب دوباره شکل صعود به خود میگیرد.
«علی جنتی» در فاصله سه ساله حضورش در وزارت ارشاد، آمار نشر کتاب را به 89 هزار و 258 عنوان در سال 1395 میرساند، برآیند کار دو نیم ساله نماینده دولت در وزارت ارشاد در مقام وزارت، اتفاقات خوشایندی است اما نه کافی است و نه کامل میشود. 78 هزار و 726 پدیدآورنده، آمار دیگری است که اهمیت دارد.
آخرین آمار موجود مربوط دوره چند ماهه وزارت «رضا صالحی امیری» است که در عرض کمتر از یک سال، به رقم 99 هزار و 114 میرسد اما در این جایگاه نمیماند که عدد مقابل نامش را 6 رقمی ببیند. صالحی امیری در همین یک سال به یازده هزار مولف تازه اجازه کار میدهد و رقم پدیدآورندگان را به 89 هزار و 474 میرساند، که حدود یک سوم آن را زنان تشکیل میدهند، یعنی 28 هزار و 239 پیدآور زن در بین آنها حضور دارند.
***
در این چهل سال، روند کتاب در ایران، نوسان زیادی داشته اما سیر پیشرفت آن متوقف نشده است. این کاروان، راه خود را در هر پیچ و خمی یافته است و کارنامه انقلاب در زمینه نشر کتاب، با وجود همه کاستیهایش، نمره قبولی میگیرد. هر چند این ارقام همیشه میتوانستند بهتر باشند. سالهای 80 تا 84 اوج نشر کتاب در ایران بوده است؛ روزهایی که روزهای شادمانی فرهنگ بوده است.
روزهای خوش کتاب، با شرایط امروز کاغذ و وضعیت اقتصادی، در ابهام مطلق است، چشمانداز چهل سال آینده کتاب را نمیتوان به سادگی دید اما فردا همیشه روز بهتری است...
فراهنگ*9211* 9053
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است