آفتاب
در گفت وگو با یک موسیقیدان مطرح شد:

جشنواره ای در سایه

جشنواره ای در سایه

تهران-ایرنا- جشنواره ی موسیقی فجر در حالی شروع شد و به پایان رسید که در مقایسه با جشنواره فیلم یا حتی تئاتر فجر دچار نوعی از رخوت و سکوت خبری بود و بازتاب درخوری نداشت.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، به رغم بازتاب های خبری گسترده ی جشنواره فیلم فجر پیش از برگزاری، در جریان برگزاری و پس از آن، جشنواره موسیقی فجر اما در نوعی از سکوت و کم خبری از سوی رسانه و نوعی از بی اطلاعی عمومی نسبت به شروع و فرجام آن برگزار شد.
جشنواره ای که به نظر می رسد اگرچه دربردارنده ی یکی از محبوبترین هنرها و همچنین مهمترین رویداد دولتی در زمینه موسیقی در ایران است، اما چنان که باید و شاید نماینده ی مناسبی برای آن نیست.
آنچه در ادامه می آید گفت وگوی پژوهشگر ایرنا با «افشین عزیزی» نوازنده و آهنگساز است.
افشین عزیزی از آهنگسازان و نوازندگان جوان کشور است که سابقه ی همکاری هم با سینما و هم تلویزیون را در کارنامه دارد. کارهایی که البته عمدتا مرتبط با سینما و سریال هایی شناخته شده در تلویزیون هستند. از کارهای سینمایی که عزیزی آهنگسازی آنان را به عهده داشته است می توان به فیلم های: در جستجوی فریده، ملوانان تنها به دریا نمی‌روند، آباجان، آبی کمرنگ، رویاهای دم صبح، چهارشنبه خون به پا می‌شود، مردن به وقت شهریور، فرمول مرگ و یک فرار از بگبو و از مجموعه های تلویزیونی به سریال هایی چون آنام، پریا، یادداشت‌های یک زن خانه‌دار، ماتادور و خاطرات فردا، اشاره کرد.
این آهنگساز در ابتدا و در اشاره به وضعیت موسیقی در ایران گفت: چیزی که کلا شرایط موسیقی کشور متاثر از آن است و به طبع آن جشنواره موسیقی فجر از آن نشات می گیرد این است که موسیقی در ایران جدی گرفته نمی شود. و این مساله چیزی نیست که مختص امسال یا سال گذشته باشد چراکه عمدتا هیچ وقت برای آن برنامه ریزی برای آن نمی شود.
وی افزود: هر المان فرهنگی و هنری مستلزم یک برنامه ریزی طولانی مدت است که مثلا می شود الگوهایش را از سایر کشورها یا تجارب موفق در این زمینه، وام گرفت. و این نیازمند هزینه کردن است؛ یک مدیریت ویژه می خواهد.
«در زمینه جشنواره موسیقی فجر که اسم بین المللی هم روی آن است و مستلزم بهره گیری از گروه هایی است که واقعا در اندازه های اسم و اِشل بین المللی باشند؛ و سال های گذشته روی حضور این گروه های بین الملی تاکید بیشتری می شد که البته این مساله ربطی به مدیریت نداشت و قیمت دلار کمتر بود. و پارامترهای زیادی در آن دخیل بود و هست که بررسی اینها نیاز به یک میزدگرد تخصصی دارد».
عزیزی خاطر نشان کرد: جدای از بحث جشنواره موسیقی فجر که بنده صاحبنظر آن نیستم باید عرض کنم که موسیقی ما به طور کلی درگیر نوعی از رخوت شده است که این بیشتر به مدیریت غلط موسیقی ما برمی گردد؛ و این که به موسیقی آنچنان که باید به یک هنر مستقل بها داده و هزینه شود، نمی شود.

**قانون کپی رایت نداریم
این موسیقیدان در توضیح تفاوت جشنواره های موسیقی با کنسرت ها بیان داشت: خاصیت جشنواره و فستیوال موسیقی، اجراهای ارکسترال و بی کلام و اجرای موسیقی هایی است که از نظر بازاری کمتر به آنها توجه می شود؛ جشنواره امسال درگیر حواشی بسیاری بود از بالا و پایین شدن بودجه تا گروه هایی که قرار بود بیایند و نیامدند؛ اما مهمترین چیزی که در کشور ما به آن اهمیت داده نمی شود، کپی رایت است.
وی افزود: قانون کپی رایت تا زمانی که در ایران نباشد نه تنها جشنواره موسیقی فجر که کلا هیچ موسیقی جدی ای در ایران قابلیت تولید ندارد. مگر این که از کانال های مالی خاص یا سرمایه گذاران خصوصی استفاده کند اما این که بخواهد یک موسیقی تولید شود و یک چرخه ی اقتصادی برای آن ایجاد شود، امکان پذیر نیست.
عزیزی در توضیح یک مثال موفق از وضعیت موسیقی بسامان گفت: گروه تکسیم تریو (taksim trio) ترک که چند وقت پیش برای کنسرت به ایران آمده بود یکی از گروه های سه نوازی مشهور نه تنها در منطقه که در جهان است. این گروه نه خواننده دارد و نه حتی موسیقی پاپیولار عجیب و غریبی را اجرا می کند. سه تا ساز هستند که با هم می زنند و توانسته اند با چرخه ی سالمی که موسیقی کشور ترکیه دارد، چه از فروش آلبوم یا چه کنسرت در این زمینه آنقدر موفق باشند که بیایند و در برج میلاد ما یک کنسرت برگزار کنند.
«ولی ما به جز دو سه نفر که اسمشان از قدیم جا افتاده است مانند استاد علیزاده و کلهر و چند نفر دیگر که واقعا سابقه ی زیادی در موسیقی ایران دارند، در این دوره و زمانه کسی را نداریم که بخواهد بیاید موسیقی بی کلامی را اجرا کند که مخاطب خاص خودش را داشته باشد (همانطور که گفتم مگر این که از جای خاصی حمایت شده باشند).
وی افزود: شما همین را تعمیم بدهید به موسیقی فجر. چون چرخه موسیقی ما بیمار است و مسیر درستی را طی نمی کند فستیوال موسیقی فجر هم همیشه این گونه بوده است که پولی داده شود و چند گروه بیایند و حمایت هایی بشود. و انقدر این مدیریتش تغییر می کند که نمی شود یک برنامه بلند مدتی را در آن رعایت کنند. به تبع آن چون امسال وضعیت اقتصادی خرابتر است، در نتیجه شما نمی توانید یک گروه خارجی 5 نفره را که درست و حسابی هم باشد بیاورید و کیفیت ناخودآگاه پایین می آید.

**جشنواره ای که تنها یک اسم است
من الان می خواهم سی.دی موسیقی فیلم هایم را منتشر کنم (حدود 15 تا فیلم سینمایی و 5 سریال کار کرده ام که همه پرمخاطب بوده است) و می دانم که در این تعداد یک سری موسیقی هایی است که مخاطب خاص خودش را دارد و قابلیت انتشار دارد؛ به هرحال یک سری از کارهای خوب جشنواره بوده است و من رکورد دار جایزه جشنواره حقیقت هستم و سه جایزه حقیقت دارم. اما حالا که می خواهم این موسیقی ها را انتشار بدهم و می روم و برای انتشارش با جایی صحبت می کنم به من می گویند حتی برای انتشار هم باید یک پولی بدهی. آن شخص که این را می گوید هم حق دارد چرا که این سی.دی به محض این که بیرون بیاید چون موسیقی موسیقی بی کلام است یا در مملکت ما مخاطب ندارد و یا این که اگر داشته باشد می روند و آن را دانلود می کنند.
جشنواره موسیقی فجر جشنواره ای است که 34 سال در یک کشور قدمت دارد و این که وقتی اسم بین الملل را یدک می کشد، هم نیازمند هزینه ی بیشتتری است و هم مدیریت طولانی مدت و بهتری را می طلبد که بتواند به آن هدف کلی خودش برسد.
منتهی ما مدیریت جشنواره را مدام تغییر می دهیم و اهمیتی که باید به آن بدهیم را نمی دهیم و این جشنواره فقط یک اسم است که بازخوردی که باید را هیچ موقع از آن نمی گیریم و این رکنی است که جشنواره موسیقی فجر را آنقدر بی اهمیت می کند. در نتیجه با این اوصاف برگزار نکردنش به نظرم بهتر است.


**موسیقی ما بلاتکلیف است
اولین چیزی که به نظرم مدیران فرهنگی و رده بالای ما باید بیایند و تکلیف خودشان را با آن مشخص کنند این است که وضعیت موسیقی در مملکت ما چه باید باشد؟
نمی خواهم اسم حلال یا حرام روی آن بگذارم، اما موسیقی امروز مانند یک بچه یتیم است که تکلیفش مشخص نیست که مشروع است یا نامشروع. هنوز و در سال 1397 صدا و سیمای ما تصویر ساز را پخش نمی کند و به هیچ وجه شما نمی توانید از این وضعیت انتظاری داشته باشید؛ آن هم در شرایطی که نصف آدم های دور و بر من هنوز نمی دانند که کمانچه چه شکلی است.
این موسیقی دان تصریح کرد: تا زمانی که مدیران ما در این باره تصمیم نگیرند، وضعیت موسیقی ما به همین منوال است. این که قابلیت نشان دادن ساز هست یا نیست یا کجاها قرار است اجرا شود و.. هنوز مشخص نیست. مذهبی ترین برنامه ما رویش یک موسیقی خارجی قرار دارد؛ این بلاتکلیفی نمی شود؛ اگر درست نیست در هیچ برنامه ای نباید پخش بشود و این برخورد سلیقه ای با موسیقی باعث می شود تا نشود یک تصمیم درست در مورد موسیقی اتخاذ کرد.
در صورتی که ما نمی توانیم این موسیقی را با سایر کشورها مقایسه کنیم چرا که در کشورهای خارجی موسیقی از سنین پایین جزو دروس پایه تدریس می شود.
کپی رایتی که امروز داریم یک کپی رایت داخلی است. یعنی من می توانم بروم از یک کسی شکایت کنم که چرا از موسیقی من استفاده کرده است اما چون هنوز عضو کنوانسیون مادرید نیستیم نمی شود از کسی شکایت کرد که مثلا در فلان فیلم مستند از موسیقی فیلم بتمن استفاده کرده است. به همین دلیل ما عملا کپی رایت نداریم. جشنواره حقیقت را ببینید، نصف بشتر مستندهای ما و مستتندهای صدا و سیمای ما با موسیقی انتخابی است.
مسابقه از شبکه سه پخش می شود که موسیقی فلان فیلم مشهور روی آن است و هیچ نظارتی نیست؛ این در حالی است که عمده کشورهای دنیا عضو کنوانسیون مادرید هستند و این اتفاق در چرخه تولید هنرشان می افتد. اما ما به این صورت نیستیم و من به عنوان یک هنرمند هم به صورت انفرادی نمی توانم برای این قضیه کاری کنم؛ برای من تنها راه این است که دستمزدت را پایین بیاوری یا کاری تولید نکنی.
پژوهشم**9480
کد N2101732

وبگردی