به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، شامگاه دیروز شنبه 13 بهمن ماه، جشنواره فیلم فجر با «زهرمار» تمام شد و البته با «مسخره باز» هم شروع شده بود. نشستهای این فیلمها یکی پس از دیگری برگزار شد.
خبرنگارها سئوال پرسیدند، مجری هم تذکر داد که سئوال های بهتری بپرسید. ما هم بدون اینکه بِهمان بَر بخورد یادداشت کردیم که چه و چه و چه. تازه علت نپرسیده شدن سئوالهایمان را هم فهمیدیم.
این که البته حاشیه روز چهارم جشنواره نبود. یا مثلا اینکه مجری برای خواندن هر سئوال چند بار تپق زد. یا کلمه سریع را مربع خواند. یا سئوالها را یکی یکی کنار می گذاشت و هر کدام را دوست داشت میپرسید. بنابراین از حرفهای غیرحاشیه به حاشیهها برسیم.
نخستین اتفاق قابل ذکر، سوگوارشدن علی نصیریان آقای این روزهای سینمای ایران به خاطر درگذشت همسرش بود که پای ثابت همه نشست ها شد و هر کسی که پشت تریبون رفت از فرصت استفاده کرد و با استاد نصیریان همدردی.امروز نخستین و تنها فیلم استاد در جشنواره نمایش داشت که جایش خالی ماند.
ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره هم اول پیام تسلیت داد و بعد خیلی زود در اولین نشست خبری روز چهارم که به انیمیشن «شب آفتابی» اختصاص داشت حاضر شد. ابتدای نشست، آمد. انتهای نشست، رفت تا دیگر بعضی ها ننویسند آقای دبیر آفتابی نمیشود. یا میآید و زود میرود.
عوامل انیمیشن «شب آفتابی» هم از حضور داروغه زاده تشکر کردند و گفتند که باعث دلگرمی ما است که دبیر در نشست ما حاضر شده.
در نشست فیلم «مسخره باز» هم برخی به تاسی از اسم فیلم، سئوالها را مسخره جواب دادند. مثلا گفتند نه. بعد باز هم گفتند نه. دوباره که گفتند نه، دیگر نشست تمام شد.
دیروز در جشنواره یک بوهایی هم شنیده می شد.مثلا وقتی ما داشتیم همین حاشیه ها را می نوشتیم دائم بوی سیگار می آمد.هر چه گشتیم و پرس و جو، عامل دود و بو را نیافتیم اما تا شب بوی سیگار آمد.
وقتی کارمان تمام شد و رفتیم برای دیدن «روزهای نارنجی» و بعد سالن نشست نقد و بررسی خدا رو شکر از بو خبری نبود. مثل بعضی از بازیگرها که اصولا خبری از آنها نیست. مثلا هدیه تهرانی، که در هر دو فیلم دیروز یعنی «مسخره باز» و «روزهای نارنجی» حضور داشت، اما نبود.
وقتی هم که آرش لاهوتی قصد ماست مالی کردن ماجرا را به بهانه سفر خانم تهرانی مطرح کرد، کرمی همان مجری معروف نشستها گفت که خانم تهرانی سال هاست 10روز جشنواره در سفر است. ما نخندیدیم اما بعضی ها خندیدند.
حالا هر چه هدیه تهرانی به جشنواره نیامد، اما علی مصفا حسابی آمد. تا حدی که خودش به زبان آمد و گفت که ببخشید من هی در جایگاه های مختلف پشت تریبون میآیم. منظورش در قامت بازیگر و تهیه کننده بود. چون امسال در چند تا فیلم بازی کرده و یک فیلم هم تهیه. حالا و تا روز چهارم حسابی آمده به جشنواره.
البته حضور کم دردسری دارد چون اصلاً اهل مصاحبه نیست و فقط عذرخواهی میکند که مصاحبه نمیکند. صابر ابر هم مثل مصفا مصاحبه نکرد و رفت. برخی از دوستان رسانهای استوری گذاشتند در صفحه مجازی خود که چرا صابر ابر بیاحترامی کرد، وقتی مصاحبه نکرد.
دیروز جشنواره یک مهمان مجلسی هم داشت. سیدفرید موسوی رئیس فراکسیون جوانان مهمان بود.او آمد و یک خبر هم داد. گفت که قرار است این فراکسیون در بخش تجلی اراده ملی این دوره از جشنواره برای اولین بار به بهترین فیلم در حوزه مسائل مرتبط با جوانان جایزه دهد. خیلی هم خوب.
دم دم های شب هم که شد سرپرست سازمان سینمایی یعنی حسین انتظامی به جشنواره آمد. دبیر هم همراهش بود. در جمع خبرنگاران صحبت کرد. گفت که همه فیلمهای حاضر در جشنواره میتوانند اکران شوند. بعد از کاخ رسانهای جشنواره بازدید کرد. بعد هم رفت.
اما یک نکته قابل ذکر و تشکر هم دیروز اتفاق افتاد. اینکه چند روز پیش گفته بودیم چرا در محل نشستهای خبری از بطری آب خبری نیست. امروز خبری بود. یعنی بطری آب در نشست خبری بود. تشکر آقای مدیر.
حالا رسیدیم به زهرمارِ آخر شبی که کلی با خنده و شوخی همراه بود. جواد رضویان طناز تلویزیون همان ابتدا دست ها را بالا برد و گفت که من تازه وارد این عرصه شدم، بیرحمانه مرا نقد کنید اما جانب انصاف را نگهدارید. از عمدی بودن قد کوتاه سیامک انصاری نسبت به شبنم مقدمی دو بازیگراصلی فیلمش هم گفت.
بعضی ها گفتند آقا شما از غم و غصه برایمان لقمه گرفتهاید، این کجایش طنز بود؟ اما رضویان باز هم گفت، طنز بود اما تلخ بود. ما که متوجه نشدیم چون به واسطه تمام شدن شام، شیرینی را جایگزین کردیم و کاممان حسابی شیرین بود. بنابراین بالاغیرتاً قضاوت این یکی را از ما سلب کنید.
رضویان درباره سیمرغ هم گفت که جشنواره کلا هیجان انگیز است و ما مدام در حال ترشح آدرنالین هستیم. سیمرغ هم به هیچ وجه نمیگیرم. یعنی آب پاکی را روی دست داوران ریخت که به او سیمرغ ندهند. قابل توجه رقبا بالاخره یک رقیب هم حذف شود یکی هست دیگر.
امروز «هم خون خدا» در پردیس ملت دیده می شود. بعد «طلا» و باز بعد «شبی که ماه کامل شد». مجری نشست ها هم آقای مدقق است. خبرنگار و منتقد پیشکسوت شبکه خبر. مثل گبرلو، یا حتی ضابطیان.
فراهنگ**9246**3009
خبرنگارها سئوال پرسیدند، مجری هم تذکر داد که سئوال های بهتری بپرسید. ما هم بدون اینکه بِهمان بَر بخورد یادداشت کردیم که چه و چه و چه. تازه علت نپرسیده شدن سئوالهایمان را هم فهمیدیم.
این که البته حاشیه روز چهارم جشنواره نبود. یا مثلا اینکه مجری برای خواندن هر سئوال چند بار تپق زد. یا کلمه سریع را مربع خواند. یا سئوالها را یکی یکی کنار می گذاشت و هر کدام را دوست داشت میپرسید. بنابراین از حرفهای غیرحاشیه به حاشیهها برسیم.
نخستین اتفاق قابل ذکر، سوگوارشدن علی نصیریان آقای این روزهای سینمای ایران به خاطر درگذشت همسرش بود که پای ثابت همه نشست ها شد و هر کسی که پشت تریبون رفت از فرصت استفاده کرد و با استاد نصیریان همدردی.امروز نخستین و تنها فیلم استاد در جشنواره نمایش داشت که جایش خالی ماند.
ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره هم اول پیام تسلیت داد و بعد خیلی زود در اولین نشست خبری روز چهارم که به انیمیشن «شب آفتابی» اختصاص داشت حاضر شد. ابتدای نشست، آمد. انتهای نشست، رفت تا دیگر بعضی ها ننویسند آقای دبیر آفتابی نمیشود. یا میآید و زود میرود.
عوامل انیمیشن «شب آفتابی» هم از حضور داروغه زاده تشکر کردند و گفتند که باعث دلگرمی ما است که دبیر در نشست ما حاضر شده.
در نشست فیلم «مسخره باز» هم برخی به تاسی از اسم فیلم، سئوالها را مسخره جواب دادند. مثلا گفتند نه. بعد باز هم گفتند نه. دوباره که گفتند نه، دیگر نشست تمام شد.
دیروز در جشنواره یک بوهایی هم شنیده می شد.مثلا وقتی ما داشتیم همین حاشیه ها را می نوشتیم دائم بوی سیگار می آمد.هر چه گشتیم و پرس و جو، عامل دود و بو را نیافتیم اما تا شب بوی سیگار آمد.
وقتی کارمان تمام شد و رفتیم برای دیدن «روزهای نارنجی» و بعد سالن نشست نقد و بررسی خدا رو شکر از بو خبری نبود. مثل بعضی از بازیگرها که اصولا خبری از آنها نیست. مثلا هدیه تهرانی، که در هر دو فیلم دیروز یعنی «مسخره باز» و «روزهای نارنجی» حضور داشت، اما نبود.
وقتی هم که آرش لاهوتی قصد ماست مالی کردن ماجرا را به بهانه سفر خانم تهرانی مطرح کرد، کرمی همان مجری معروف نشستها گفت که خانم تهرانی سال هاست 10روز جشنواره در سفر است. ما نخندیدیم اما بعضی ها خندیدند.
حالا هر چه هدیه تهرانی به جشنواره نیامد، اما علی مصفا حسابی آمد. تا حدی که خودش به زبان آمد و گفت که ببخشید من هی در جایگاه های مختلف پشت تریبون میآیم. منظورش در قامت بازیگر و تهیه کننده بود. چون امسال در چند تا فیلم بازی کرده و یک فیلم هم تهیه. حالا و تا روز چهارم حسابی آمده به جشنواره.
البته حضور کم دردسری دارد چون اصلاً اهل مصاحبه نیست و فقط عذرخواهی میکند که مصاحبه نمیکند. صابر ابر هم مثل مصفا مصاحبه نکرد و رفت. برخی از دوستان رسانهای استوری گذاشتند در صفحه مجازی خود که چرا صابر ابر بیاحترامی کرد، وقتی مصاحبه نکرد.
دیروز جشنواره یک مهمان مجلسی هم داشت. سیدفرید موسوی رئیس فراکسیون جوانان مهمان بود.او آمد و یک خبر هم داد. گفت که قرار است این فراکسیون در بخش تجلی اراده ملی این دوره از جشنواره برای اولین بار به بهترین فیلم در حوزه مسائل مرتبط با جوانان جایزه دهد. خیلی هم خوب.
دم دم های شب هم که شد سرپرست سازمان سینمایی یعنی حسین انتظامی به جشنواره آمد. دبیر هم همراهش بود. در جمع خبرنگاران صحبت کرد. گفت که همه فیلمهای حاضر در جشنواره میتوانند اکران شوند. بعد از کاخ رسانهای جشنواره بازدید کرد. بعد هم رفت.
اما یک نکته قابل ذکر و تشکر هم دیروز اتفاق افتاد. اینکه چند روز پیش گفته بودیم چرا در محل نشستهای خبری از بطری آب خبری نیست. امروز خبری بود. یعنی بطری آب در نشست خبری بود. تشکر آقای مدیر.
حالا رسیدیم به زهرمارِ آخر شبی که کلی با خنده و شوخی همراه بود. جواد رضویان طناز تلویزیون همان ابتدا دست ها را بالا برد و گفت که من تازه وارد این عرصه شدم، بیرحمانه مرا نقد کنید اما جانب انصاف را نگهدارید. از عمدی بودن قد کوتاه سیامک انصاری نسبت به شبنم مقدمی دو بازیگراصلی فیلمش هم گفت.
بعضی ها گفتند آقا شما از غم و غصه برایمان لقمه گرفتهاید، این کجایش طنز بود؟ اما رضویان باز هم گفت، طنز بود اما تلخ بود. ما که متوجه نشدیم چون به واسطه تمام شدن شام، شیرینی را جایگزین کردیم و کاممان حسابی شیرین بود. بنابراین بالاغیرتاً قضاوت این یکی را از ما سلب کنید.
رضویان درباره سیمرغ هم گفت که جشنواره کلا هیجان انگیز است و ما مدام در حال ترشح آدرنالین هستیم. سیمرغ هم به هیچ وجه نمیگیرم. یعنی آب پاکی را روی دست داوران ریخت که به او سیمرغ ندهند. قابل توجه رقبا بالاخره یک رقیب هم حذف شود یکی هست دیگر.
امروز «هم خون خدا» در پردیس ملت دیده می شود. بعد «طلا» و باز بعد «شبی که ماه کامل شد». مجری نشست ها هم آقای مدقق است. خبرنگار و منتقد پیشکسوت شبکه خبر. مثل گبرلو، یا حتی ضابطیان.
فراهنگ**9246**3009
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است