آفتاب

دولت و ملت در غیاب گفت و گو

دولت و ملت در غیاب گفت و گو

تهران- ایرنا- غیاب گفت و گوی سازنده میان دولت و ملت، سرمایه های اجتماعی را دچار نقصان کرده و از اعتماد عمومی و مقبولیت نظام سیاسی می کاهد.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، از کوچه پس کوچه های شهرک ها تا خیابان های عریض و طویل شهرها، تکاپوی آدم ها را می بینیم. با این حال گاهی چهره هایی را مشاهده می کنیم که در لاک خود فرو رفته اند و در نوعی سکوت و سکون بسر می برند؛ گویی نشاط از رخسارشان رخت بربسته است.
از فحوای کلامِ برخی از افراد رگه هایی از بی اعتمادی، بی انگیزگی و کاهش نشاط را حس می کنیم. گویی امید به آینده در آنها کمرنگ تر شده است. این وضعیت در شهرهای بزرگ نمود بیشتری دارد. البته بیشتر آن ها نیز به مشکلات معیشتی و اقتصادی باز می گردد.
بررسی این مساله نیز گویای آن است که بخشی از مشکلات و مصائب به ساختار و بخش دیگر به کارگزار باز می گردد. بر این اساس باید در نظر داشت که همدلی و همراهی میان مردم و مسئولان و مسئولان با یکدیگر جدا از سلیقه های متفاوتی که دارند می تواند نوید بخش امید و آینده ای روشن باشد.
در این بین گفت و گو میان دولت و ملت امری مهم است که نیازمند ایجاد بسترها و سازوکارهایی در راستای تحقق آن هستیم. در واقع زمانی که مونولوگ(تک گویی) جای دیالوگ(گفت وگو) را می گیرد، اختلاف نظرها، دیدگاه های متعارض و تضادها به میان می آیند. از این رو ما نیازمند گفت وگو در سطح ملی هستیم. بر این اساس یکی از نکته های مهم، غیاب گفت وگوی سازنده است. زیرا تقویت فضای مفاهمه و همدلی مستلزم فضاهای گفت وگو محور است.
از زمینه های برجسته گفت و گو که به نظر می رسد این روزها کمرنگ شده یا رنگ باخته است، گفت و گوی میان دولت و ملت است. رابطه میان دولت و ملت که یکی از اصطلاحات مدرن است، رویکرد دوسویه میان نظام سیاسی و ملت را نشان می دهد. به این معنی که نظام های سیاسی در راستای تحقق آرمان های مردم سالارانه، گریزی از رابطه همبسته میان دولت و ملت ندارند.
بررسی تاریخ معاصر گویای آن است که رابطه «دولت- ملت» در ایران تا پیش از انقلاب اسلامی به صورت عمودی و یکسویه بود، اما با انقلاب اسلامی دریچه نوینی گشوده شد و رابطه دوسویه میان دولت- ملت شکل گرفت. در واقع تا پیش از انقلاب نظام های سیاسی غیرجمهوری بود، اما انقلاب اسلامی جمهوریت را به صورت عملی وارد عرصه سیاسی و اجتماعی ایران کرد.
حتی مدل توسعه ای که پیش از انقلاب دنبال می شد مبتنی بر مدرنیزاسیون یا تجدد آمرانه بود و نگاهی برون گرایانه داشت و توانمندی های داخلی را مدنظر قرار نمی داد و از ظرفیت های بومی غافل بود. در حالی که مدل پیشرفتی که جمهوری اسلامی دنبال می کند مبتنی بر الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت است و ظرفیت ها و توانمندی های داخلی و مردم را در نظر می گیرد.
رویکرد سازنده و نوع نگاه در زمینه رابطه میان مردم و مسئولان درجمهوری اسلامی ایران، گواهی بر آن است که فاصله گذاری میان مردم و مسئولان برداشته شده است. با این حال به باور برخی صاحبنظران طی سال های گذشته این رابطه دوسویه ضعیف شده یا به عبارتی دیگر چندان مدنظر قرار نمی گیرد و به عبارتی دیگر رابطه بی واسطه مردم و مسئولان دچار اختلال شده است.
به نظر می رسد رفع این اختلال و ایجاد رابطه بی واسطه دولت- ملت منجر به تقویت سرمایه های اجتماعی و افزایش اعتماد عمومی می شود. در این میان نیز گروه ها و جریان های سیاسی از جایگاه و نقش تعیین کننده ای در ایجاد انسجام و فراهم سازی بسترهای تفاهم برخوردارند.
غیاب فضای مفاهمه و گفت و گوی سازنده در بلند مدت فاصله گذاری و تمایز بین دولت- ملت را زیاد می کند و بر شکاف ها می افزاید و از آنجایی که دشمنان همواره در پی ایجاد فضای یاس و ناامیدی در جامعه و فاصله انداختن میان مردم و حاکمیت هستند، زمینه برای فضاسازی دشمنان در یاس و ناامیدی میان مردم فراهم می شود.
در واقع دشمنان برای رسیدن به اهداف خود از همه ابزارها و ترفندها استفاده می کنند و چالش های مختلفی را در راستای تضعیف انقلاب دنبال می کنند و در پی به استحاله کشاندن آن هستند. یکی از ترفندهای آنان نیز ایجاد خستگی در مردم و بریدن آن ها از آرمان ها و ارزش های انقلاب است.
بنابر این تقویت همدلی، همبستگی، انسجام و گفت و گوی سازنده میان مردم و مسئولان می تواند نقشه های دشمنان را ناکام بگذارد و با تقویت اعتماد عمومی و سرمایه های اجتماعی، مقبولیت و مشروعیت نظام سیاسی را افزایش دهد.
پژوهشم**458**
کد N2069117

وبگردی