گزارش حمله ای که انجام نشد

ایهود باراک سیاستمدار اسرائیلی که از سال 1999 تا 2001 نخست وزیر این رژیم بود در دوران نخست وزیری بنیامین نتانیاهو سمتهایی چون معاون نخست وزیر و وزیر دفاع را به عهده داشت، چند سالی است که از سیاست کناره گیری کرده است. باراک اخیرا زندگینامه خود را در کتابی با عنوان «کشور من، زندگی من» منتشر کرده است.
این کتاب تنها در مورد زندگی باراک نیست بلکه بازگو کننده بخش های مهمی از تاریخ است که در آن ایهود باراک به اشتباهات و فرصت های از دست رفته خود اشاره می کند.
به گزارش وبسایت لوبلاگ، بخش هایی از این کتاب در مورد پرونده هسته ای ایران است و تعاملاتی که ایهود باراک با روسای جمهور آمریکا از جمله باراک اوباما در این مورد داشته است. در زمان برسر کار بودن ایهود باراک به نظر می رسید که سخنان او همواره با نوعی ایهام همراه است و همواره این سوال مطرح بود که آیا ایهود باراک واقعا به دنبال حمله اسرائیل به ایران بود؟ و اگر پاسخ مثبت است چرا اسرائیل به ایران حمله نکرد؟
بر اساس زندگینامه ایهود باراک پرونده هسته ای ایران مهمترین موضوع در دوران تصدی وزارت دفاع در دولت های اولمرت و نتانیاهو بود، او در این کتاب می نویسد که به محض اینکه وارد دولت ایهود اولمرت شد به گبی اشکنازی، فرمانده ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش اسرائیل دستور داد که برنامه ای با عنوان «جراحی» برای نابود کردن تاسیسات هسته ای ایران آماده کند. وقتی باراک متوجه می شود که اسرائیل توان چنین حمله ای را ندارد متعهد می شود تا با ایجاد تغییرات اسرائیل را به توان لازم برساند.
جالب توجه است که ایهود باراک می نویسد با وجود آنکه با نتانیاهو موافق بود که برنامه هسته ای ایران باید متوقف شود اما برخلاف نتانیاهو آن را تهدیدی علیه اسرائیل نمی دانست. به نظر ایهود باراک هسته ای شدن ایران تعادل قدرت در منطقه را بر هم می زد و در صورت دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای مسابقه ای تسلیحاتی در منطقه به راه می افتاد و با هسته ای شدن دیگر کشورها انحصار اسرائیل در مورد دارا بودن فناوری و تسلیحات هسته ای از دست می رفت.
ایهود باراک می نویسد آمادگی اسرائیل برای حمله «جراحی» در طول سال های 2011-2012 افزایش یافت .باراک معتقد بود که برای از بین بردن برنامه هسته ای ایران روش های صلح آمیز باراک اوباما بدون فشار و اجبار ممکن نخواهد بود.او در جریان مذاکره با مقامات آمریکایی مطمئن شد که آمریکایی ها قصد حمله به ایران را ندارند. باراک می نویسد برای حمله به ایران تنها می خواستیم این اطمینان حاصل شود که در صورت آغاز یک جنگ منطقه ای ما توانایی کامل دفاع از خود را داریم.
اوافزود که ما هدفی کلیدی و دقیق در ایران داشتیم ؛ سایت غنی سازی اورانیوم در فردو که در زیر زمین بود؛ نابودی این سایت ، هدف عملیات «جراحی» بود.
ایهود باراک در این کتاب شرح مختصری نیز از تلاشش برای متقاعد کردن گروه هشت را برای تأیید حمله به ایران می نویسد. تلاش هایی که نقطه اوج آن پایان سال 2010 تا پاییز سال 2012 بود. او می نویسد پس از آنکه کاملا از لحاظ نظامی آماده شدیم از کابینه درخواست کردیم تا یک حمله فوری انجام شود. اما این حمله با مخالفت وزرای کابینه مواجه می شود.
سیام**ن.الف **1553