آفتاب

فیلم کاتیوشا، تکرار سوژه ها

فیلم کاتیوشا، تکرار سوژه ها

تهران-ایرنا- تقابل آدم هایی که رویکرد و جهان بینی های متفاوتی دارند می تواند سوژه ای جذاب برای ساختن فیلم باشد اما به شرطی که بر این مضمون سازی اصرار نشود و هر فیلم همانند دیگری نباشد.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، تلاقی و مواجهه ی آدم های ارزشی و مذهبی با آدمهای غیرمذهبی و کش و قوس های خنده دار و بامزه ای که در خلال این تفاوت های شخصیتی و ارزشی بروز و ظهور می یابند و در نهایت اثرگذاری مثبت شخصیت ارزشی بر آدم هایی که ارزش هایشان در تقابل با عرف است به یکی از کلیشه های محبوب سینمای ایران بدل شده است. سالهاست که به رغم نخ نما شدن این کلیشه، همچنان از آن در راستای نوشتن داستان و بازی فیلم بهره گیری می شود.
چارچوب هایی که در آن همیشه آدم های مذهبی و ارزشی آدم های خوب داستان هستند . حتی اسامی در این فیلم ها دچار کلیشه ای شده است که انگار پایانی بر آن وجود ندارد.

**تلاقی تکراری ارزش و ضدارزش
فیلم کاتیوشا هم تلاقی دوباره این آدم هاست. آدم هایی از دو نسل متفاوت که از دو دنیای متفاوت هستند. تفاوت هایی که با اغراق هایی که این گونه فیلم ها سعی در بیان آن دارند نه به اندازه تنها یک نسل که به اندازه فاصله زمین تا آسمانند. آدم هایی که بی ادعا خون داده اند و آدم هایی که بی اعتنا از کنار این ها گذشته اند. فیلم در سال 1396 تولید شده است و از زمان اکران در مرداد ماه 97 و در 6 ماه گذشته بیش از دو میلیارد و چهارصد میلیون فروش داشته است.
اسم فیلم نام خانوادگی نقش اول فیلم علی کاتیوشا با بازی هادی حجازی فر است؛ او که یک رزمنده سابق بوده از بد حادثه و به دلیل از دست دادن شغل قبلی خود مجبور شده تا در مسئولیتی جدید به عنوان بادیگارد مراقب یکی از آقازاده های ثروتمند، پسری عیاش و معتاد به نام عرشیا با بازی احمد مهران فر، باشد تا در 2 هفته تعطیلات آغاز سال جدید او به سمت مواد نرود.
تقابل این دو همان تقابل خیر و شر است. تقابل ارزش های نسل قبلی با ضدارزش های نسل جدید که در نهایت نسل جدید محکوم است. این کلیشه در این راستا که کاتیوشا دارای صفحه ای اینستاگرامی است که در آن به صورت مستمر به نقد اوضاع روز اجتماعی و مشکلات جامعه می پردازد و تفاوتی فاحش با شاخ های اینستاگرامی دارد، به نوعی به روز شده است.

**مخاطب را گول نزنیم!
یکی از حربه های ناخوشایند که این روزها بسیار باب شده است و این فیلم نیز از آن بهره می برد، استفاده از اسم بازیگران و نمایش آنها در تیزرها و تبلیغات است در صورتی که بسیاری از این بازیگران بعضا حضور افتخاری یا چیزی شبیه به آن دارند و گاهی چهره هایی که در تبلیغات فیلم روی آنها مانور داده می شود حضوری بیش از چند ثانیه در فیلم نداشته و این یکی از عواملی است که به شدت در ذوق بیننده خواهند زد و بی اعتمادی آتی به کارگردان را در بر خواهد داشت.
اضافه شدن داستان شهدا و محتوای دفاع مقدس در فیلم چنان بد پرداخت شده و تلاش شده است که به فیلم چسبانده شود که نه تنها اصلا قابل باور نیست بلکه قسمت ابتدایی را که پرداخت بهتری داشته است را زیر سوال می برد. به نظر می رسد این گونه اضافه کردن مباحث و به ویژه مباحث جنگ و دفاع مقدس به دلیل گرفتن مجوز و اجازه برای موجه ساختن بخشی از مگوها یا مباحث حساسیت زای جامعه است. این مساله نیز یکی از کلیشه های روتین فیلمسازی در ایران شده است که مفاهیم دفاع مقدس که بعضا هیچ گونه همخوانی ای با کارنامه کاری کارگردان و بازیگران و حتی محتوای فیلم ندارد صرفا مطرح می شوند تا بقیه مطالب هم بتوانند در حاشیه امن آنان مطرح شوند.
علی عطشانی (متولد1357) یکی از کارگردانان جوان و البته پرحاشیه سینمای ایران است. عطشانی که از اوایل دهه 70 با ساخت اولین فیلم داستانی خود به سینمای ایران ورود کرد، در طول دوره فعالیتش همواره یکی از چهره های جنجال آفرین و حاشیه ساز بوده است. پرداخت دستمزد 90 میلیونی آن هم فقط برای سه روز به محمدرضاگلزار، انتقادات های گزنده به رئیس جمهور سابق در فیلم آقای ریئس جمهور و استفاده از یکی از بازیگران فیلمفارسی در فیلم نقش نگار بخشی از حواشی عملکرد عطشانی هستند که به همراه برخی دیگر از عومل باعث توقیف های طولانی مدت برای وی و فیلم هایش گردیده است؛ کثرت این توقیف ها به حدی بوده است که وی را یکی از پرتوقیف ترین کارگردانان بعد از انقلاب می دانند.
با توجه به سابقه توقیف فیلم های کارنامه ی کاری عطشانی، قالب فیلم کاتیوشا دو مولفه ی تضمین کننده را دارد؛ یعنی دو مولفه ای که می تواند تضمین کننده پروانه ساخت و اکران این روزهای سینمای ایران و حتی فروش آن باشد و آن چیزی نیست جز «قالب کمدی» و «در بر داشتن ارزش های ایدئولوژیکی»؛ این دو مولفه البته به وفور در سالهای اخیر با یکدیگر ترکیب شده اند و نمونه برجسته و شروع آن را شاید بتوان در فیلم اخراجی ها دید.
گرچه کارگردان عقیده دارد که بر اساس مفاهیم مطرح شده و موضوعات متنوعی که در فیلم به آن پرداخته شده است، فیلم حرف های زیادی برای گفتن دارد اما در واقع شعارزدگی و نگاه سطحی به موضوعات عمیق باعث شده تا فیلم حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد و جز یک نمایش شتاب زده و شعاری نباشد.

**نقاط قوت
اگرچه فیلم به دلیل کلیشه محتوایی و ظاهری که در خود دارد چیزی بیش از یک شعارزدگی تاحدودی با نمک نیست اما کاملا عاری از مفهوم نیست و خلاقیت هایی در بیان مضامین دارد. جملاتی درخشان در فیلم مطرح می شوند که در نهایت با ارزش اند و مخاطب را به فکر وا می دارند. جملاتی چون «حاجی نسل شما دشمن رو روبروتون میدید و می‌دونست دشمنش کیه، ولی نسل ما نمیدونه دشمنش کجاست و دشمنش همه جا هست. این فرق نسل من و تو هست». چنین دیالوگ هایی که البته برای مخاطبان خوشایند است.
اگرچه این فیلم دارای ضعف های اساسی در فیلمنامه و مفهوم پردازی است اما از این منظر که در ورطه کمدی سخیف نیفتاده است و تلاش ها و خلاقیت هایی را در راستای طنزی که معنادار باشد کرده، قابل توجه است.
بهترین نکته فیلم را می توان حضور هادی حجازی فر دانست؛ بازیگری که اگرچه جوان نیست اما کارنامه ی جوانش نشان از دقت نظر و سبک سنگین کردن نقش هایش دارد. بازیگری که با ایستاده در غبار به شهرت رسید و پس از آن اگرچه جریان اصلی سینما سعی در به حاشیه بردن و کلیشه کردن او با تکرار نقش هایش داشته است اما قدرت ایفای نقش همراه با القای حس همراهی مخاطب با داستان که جزو برجستگی های شخصیت او است همواره حجازی فر را بالا برده است. اساس حضور حجازی فر می تواند تضمینی بر کیفیت فیلم باشد نه از این بابت که لزوما با فیلمی فاخر روبرو هستیم، بلکه از این بابت که کیفیت بازی وی نقطه قوتی است که شاید بتواند نبود سایر عوامل را از یاد ببرد.
پژوهشم**س.ب**1552
کد N2058324

وبگردی