در این میان فعالان محیطزیست مشهد همچنان بر گفتههای قبلی خود مبنی بر کوتاهی و اهمالکاری در این باغوحش تاکید دارند.
علی کشمیری، از فعالین محیطزیست و حامیان حقوق حیوانات شهر مشهد که یکی از پیگیران اصلی ماجرای باغوحش وکیلآباد مشهد است، به خبرنگار سایت آفتاب آنلاین گفت: «متاسفانه این جوابیه بسیار ناراحت کننده است، دو نکته را نشان میدهد، ابتدا اینکه اداره محیطزیست نه تنها اشرافی به اطلاعات درون سازمان خود ندارد، بلکه از واقعیاتی که در باغوحش مشهد افتاده نیز بیخبر است. در هر مرحله صحبتهای سازمان محیطزیست شتابزده است و با این بیانیهها خود را در مقابل منتقدین قرار میدهد نه همراستا با آنان. ما خواسته زیادی نداریم، تنها میخواهیم که به حیوانات رسیدگی شود».
وی درباره پاسخهای گفته شده در خصوص تعداد ببرهای تلف شده در باغوحش گفت: بحث تلف شدن ببرها ابتدا در سال گذشته مطرح شد و مدیر کل محیط زیست استان خراسان رضوی، تورج همتی در سخنانی شتابزده با تکذیب کامل تلف شدن ببر در باغ وحش وکیل آباد اظهار داشت که چنین اتفاقی در هیچ دورهای نیفتاده است و از اساس کذب است. او صورت مساله را تماماً پاک کرد؛ اما در روز سخنرانی دکتر کلانتری به مناسبت روز محیطبان در مشهد، ایشان عنوان کردند این کاری است که دشمنان در جهت تخطئه دولت و منافع ملی ما انجام میدهند و اصلاً در باغوحش مشهد چند عدد ببر وجود دارد که هشتای آن کشته شوند؟
کشمیری در ادامه می گوید: بعد از این اظهار نظرات بنده شخصاً به باغوحش مراجعه کردم و مالک و مدیران باغوحش عنوان کردند سال گذشته واقعاً این اتفاق افتاده است که مستندات کتبی آن نیز موجود است.
از دو بُعد می توان به این موضوع نگاه کرد، اولاً در شش ماهه دوم سال ۹۶، هفت قلاده تلف شده است، اماحرفی از تلف شدن ۲ قلاده در شش ماهه اول سال ۹۶ زده نشد. دو ببر تلف شده در نیمه اول اسم نیز داشتند به نامهای البرز و دیگری با صورتی سفید رنگ که مشخصه آن بود. این دو ببر از ببرهای شاخص باغوحش بودند که در شش ماهه اول تلف شدند.
آنچه باعث حساسیت کنشگران محیطزیست شده است چیست؟
در بازه زمانی سال ۹۳ تا ۹۵، جمعاً تنها ۲ قلاده پلنگ تلف شدهاند، طی سه سال ۲ قلاده، اما طی ۱ سال ۹ قلاده ببر تلف شدند. تا اینجا نیز اگر به ارقام حساس نباشیم، اما اتفاق دیگری نیز افتاده که باعث شد به این نتیجه برسیم سازمان محیط زیست تنها نقش مبصر کلاس که وظیفه حضور و غیاب دارد را اجرا میکند؛ زیرا از ببرهای تلف شده در نیمه دوم سال ۹۶، ۶ عدد از مجموع ۷ ببر در یک بازه زمانی ۱۵ روزه از بین رفتهاند و محیط زیست هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد، پس محیط زیست به چه حساس است؟ ما راجع به جوجههای یک روزه صحبت نمیکنیم، بحث درباره قویترین گربهسان دنیاست که موجود مقاومی است و در اسارت تا ۲۵ سال عمر میکند، چگونه است که ۶ قلاده در فاصله ۱۵ روز از دست میروند و محیط زیست هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد؟
خبرنگار آفتاب در ادامه با تأیید این مطلب که در جوابیه محیط زیست شهر مشهد آمده است، «اسارت باعث ایجاد تنش و تشدید مرگ و میر ببرها میشود» اما در واقعیت باید گفت که در دنیای حیات وحش اسارت باعث افزایش طول عمر حیوانات میشود.
کشمیری فعال محیط زیست با تأیید این مطلب خاطرنشان کرد، در آن جوابیه قید شده است که علت مرگ، کهولت سن و درگیری در فصل جفتگیری بوده است؛ اما جمجمه این حیوانات در حال حاضر موجود است که نشان میدهد ببرها مسن نبودهاند و بعلاوه پوست همه این حیوانات نیز موجود است که هیچ آثاری از درگیری بر روی آنها دیده نمیشود! و با توجه به شفافیت و روشنی پوستها مشخص میشود که ببرها کاملاً جوان بودهاند.
چرا سازمان محیط زیست اصرار دارد در زیر نور خورشید، خورشید را انکار کند؟ ما میگوییم باغوحش ایراد دارد و باید رسیدگی شود، جالب است که خود باغوحش نیز این ایرادات را قبول دارد، اما محیط زیست میگوید همه چیز آرام است! مشکل این است که آنجا ایرادات بسیاری دارد و محیطزیست چشمش را بر آنها بسته است؛ اما چه ایراداتی بر این باغوحش وارد است؟ حیوانات آنجا میکروچیپ ندارند و اصلاً میکروچیپ را کنار بگذاریم، این حیوانات حتی شناسنامه ندارند! امروز من ببری را نشان دادم و توضیح خواستم که با چه سنی و چه زمانی وارد باغوحش شده است؟ و هیچ مشخصاتی وجود ندارد!
آفتاب: تنها ببرها بدون شناسنامهاند یا بقیه حیوانات نیز اینگونهاند؟
کشمیری: وقتی ببر، گونهای به این بزرگی و گران قیمتی شناسنامه ندارد، تکلیف بقیه حیوانات که روشن است! آقای تیموری مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست چه چیزی را تکذیب میکنند؟ تشریف بیاورند و از صحنه حضوراً بازدید کنند، این وظیفه ما به عنوان فعال محیط زیست یا حامی حقوق حیوانات نیست که این اخبار را مخابره کنیم، ایشان خودشان باید شخصاً ناظر بر ماجرا باشند!
آفتاب: بعضی از منابع، سودآوری بیشتر فروش تاکسیدرمی ببر برای باغوحش را ذکر کردهاند، چون قرار بر این بود که باغ وحش مشهد با رعایت استانداردها، مجوز فعالیت خود را دریافت کند که این ملزم کاهش تعداد ببرها بوده است، در نتیجه با این کار هم سود بیشتری به باغوحش میرسیده و هم از تعداد ببرها کاسته و استاندارها رعایت میشده، آیا این قضیه صحت دارد؟
کشمیری: باغ وحش نیازی به فروش پوست و دریافت پول از طریق تاکسیدرمی ندارد، این مکان روزانه حدود ۵۰۰۰ نفر بازدید کننده دارد و قیمت بلیط آن نیز ۶۰۰۰ تومان است، بعلاوه تعداد بسیار زیادی مغازه در بافت پیرامونی باغ وحش وجود دارد که اجاره داده شدهاند، همچنین غرفههای زیادی در سطح باغوحش فعالیت دارند، برای مثال غرفه موتورسواری که ۵۰۰۰ تومان هزینه بلیط آن است، بازدید از مارها ۱۰۰۰ تومان هزینه ورودی دارد، یعنی در آنجا برای حرکت خود باید پول پرداخت کنی، پس چنین مجموعهای اصلاً نیاز مالی ندارد و بعلاوه حاضر به پذیرش ریسک این ماجرا نیست، زیرا پیدا شدن پوست در هرجایی دردسرها و تبعات خود را دارد، در نتیجه نمیتوان انگیزه مادی را خیلی پررنگ دانست.
آفتاب: انتقال ببرها و تکثیر و دورگه سازی از آنها که در قرن ۱۹ مورد توجه صاحبان باغوحشها قرار گرفت، در قرن ۲۱ به دلیل تاکید بر حفظ گونهها و زیرگونههای اصلی اعتبار خود را از دست داده و در دنیا تقریباً منسوخ شده است، اما جالب است که در ایران، باغ وحش وکیل آباد از پیشگامان دورگه گیری نیز هست، این کار چه منافعی برای باغ وحش دارد؟
طبق استانداردهای باغ وحشها انجام دورگه گیری تخلف محسوب میشود و اصلاً نباید انجام گیرد، اما بابت انجام این کار، سازمان محیط زیست از باغوحش مشهد تقدیرکرده است!
محیط زیست در حال حاضر صرفاً در مرحله تکذیب است، یعنی اگر میتوانستند میگفتند مشهد اصلاً باغ وحشی ندارد! اما واقعیت این است که آمار ببرها و تلفات را خود باغوحش تأیید میکند، اما محیط زیست با شانه خالی کردن از بار مسئولیت در حال توسل به دشمن فرضی است! باغ وحش تعداد ببرهای زنده و تلف شده را کاملاً تأیید میکند که با آمار اعلام شده از سوی محیط زیست کاملاً متفاوت است.
آفتاب: از نظر شما آیا این کار منافعی برای سازمان محیط زیست دارد؟
مساله این است که محیط زیست کار خود را به درستی انجام نمیدهد و زمانی که میبیند اذهان عمومی حساس شده است، از طریق بازی با اعداد و ارقام، از اصل ماجرا دور میشوند؛ اما مشکل فقط اعداد و ارقام نیستند، مشکل این است که زیرساختها در این باغ وحش مشکل دارد، در آنجا قفسها استناندارد نیست، ابتداییترین نیازها و تجهیزات یک باغ وحش وجود ندارد، مثل این است که پیش یک پزشک عمومی بروید و بگویید تب دارم، اما درجه نداشته باشد که زیر زبان شما بگذارد، وضعیت تجهیزات باغ وحش مشهد در این حد رغتبار است.
آفتاب: شما خودتان به عنوان یکی از پیشگامان در پیگیری وضعیت باغ وحش مشهد و فعالان عرصه محیط زیست چه پیشنهاد و راهکاری به نظرتان میرسد برای برون رفت باغ وحش مشهد از این وضعیت؟
کشمیری: جان کلام من این است که به هنگام تاریکی یک شمع روشن کنیم، تاریکی را انکار نکنیم! همین کافی است، وقتی مشکلات وجود دارد انکار نکنند. اگر در هر جای دیگر دنیا ۳ قلاده ببر طی چند روز تلف میشدند، قاعدتاً باید متولیان محیط زیست حساس میشدند، چرا طی ده روز، چند قلاده تلف شدند؟
آفتاب: اتفاقاً در جوابیه به عنوان یک امر طبیعی به این قضیه پرداخته شده است که به دلیل نبود مکان گریز برای پیرترها، در فصل جفتگیری نزاع بالا گرفته و منجر به مرگ تعدادی از ببرها شده؛ اما چرا مدیران باغ وحش و سازمان، شاهد این ماجرا بودند و اجازه دادند این تعداد ببر در اثر درگیری کشته شوند؟ اگر از مرگ یک یا دو قلاده چشم پوشی شود، از قلاده سوم به بعد چرا این اتفاق تکرار شده؟ چرا ببرها خارج نشدند؟
کشمیری: مسئولین پشت عدد یک سال پنهان میشوند و میگویند طی یک سال، در حالی که طی ۱۵ روز این اتفاقات افتاده است. ۵ روز متوالی در آبان و ۱۰ روز متوالی در بهمن ماه. البته مثال دیگری هم از وضعیت این مکان میگویم تا ذهنها تنها به سمت ببرها نرود که نشان میدهد این باغوحش مشکلات مهمی دارد. در این مکان از نوعی گوسفند وحشی به نام آئوداد نگهداری میشود که تقریباً شبیه قوچ ایرانی است. این گوسفندان حدود یک سال است که سمچینی نشدهاند و سمها چرخیده و بد شکل شده که باعث لنگش حیوان و مشکل در راه رفتن میشود و در نهایت منجر به ضبح حیوان میشود. محیط زیست تنها نگاه میکند و واکنشی نشان نمیدهد. بعلاوه در سردخانه مواد غذایی که جای نگهداری غذای گوشتخواران است، لاشه حیوانات مرده که مرگ مشکوکی دارند نیز نگهداری میشود، لاشه آهو را روی مواد غذایی میاندازند و در یک مکان نگهداری میشود و به خورد حیوانات داده میشود و میگویند حیوانات مردند.
در کجای دنیا این اتفاق میافتد؟ چرا جناب تیموری و مسئولین تنها با اعداد بازی میکنند؟ در مکان حضور پیدا کنند و نظارت کنند. چرا وقتی ما داد میزنیم گوشهای خود را میگیرند؟ بگذارند فریادهای ما به گوش برسد! امروز من بهشدت احساس تنهایی کردم، تمامی مسئولین در مقابل من صفآرایی کردند و در مصاحبهها میخواهند اثبات کنند که این شخص اشتباه میکند، مگر اینجا منافع شخصی برای ما دارد؟ ما تنها خواهان احقاق و احترام به حقوق حیوانات بهعنوان آفریدههای خداوند هستیم.
منصوره محمدی
خبرنگار
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است