آفتاب
یادداشتی از داوود مهدوی زادگان در نقد باستان گرایی؛

تکاپوی جدید غرب و غرب گرایان وطنی در احیای باستان گرایی

تکاپوی جدید غرب و غرب گرایان وطنی در احیای باستان گرایی

باستان گرایی در زمانی که گفتمان انقلاب اسلامی به مرحله تاسیس نظام نرسیده بود؛ نافرجام ماند تا چه رسد به شرایط امروز گفتمان انقلاب اسلامی که واجد نظام سیاسی شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین داوود مهدوی زادگان استاد علوم سیاسی در یادداشتی به موضوع باستان گرایی پرداخته است:

1 تکاپوی جدید غرب و غرب گرایان وطنی در احیای باستان گرایی در ایران از جهات مختلف تأمل برانگیز است. این تأمل را در قالب سه نکته زیر بیان می کنم :
باستان گرایی در ایران پدیده جدیدی نیست و رواج آن به دوره پهلوی باز می گردد . در آن زمان نظام سیاسی حاکم از این جریان حمایت قاطعی داشت و اوج حمایت نمادین آن، جشن های دو هزار و پانصد ساله بود .اکنون این حمایت سیاسی داخلی وجود ندارد . درنتیجه ، جریان باستان گرا مجبور است بدون حمایت سیاسی حاکمیت روی پای خود بایستد.

در این راستا؛ پرسش های بی شماری است که باید به آنها پاسخ دهند. ما با احیای ایران باستان به چه تعریفی از هویت ملی دست می یابیم؟ این تعریف تا چه میزان قادر به پاسخ گویی مسایل هویتی، آن هم در مقیاس جهانی امروز است؟ از کدام فلسفه سیاسی پیروی می‌کند؟ آیا از این فلسفه سیاسی چیزی بیش از سلطنت در خواهد آمد؟ آیا ایران بار دیگر در آستانه استبداد شاهنشاهی قرار خواهد گرفت؟ چه دیدگاه و نسبتی با ادیان وحیانی، به ویژه دین اسلام دارند؟

 اما در کنار پرسشهای نظری یاد شده مسایل بی شماری که ناظر به واقعیات امروز جهان است، مطرح می شود. جریان باستان گرا درباره کوروش نکات قابل توجهی را فی الجمله متذکر می شوند؛ مانند ابرقدرت جهان بودن ،در افتادن با غرب و شکست یونان باستان ، مخالف برده داری و مدافع حقوق بشر وغیره . اگر واقعیت ایران باستان این چنین است که می گویند ؛ خیلی مشتاق به دانستن مواضع امروز این جریان نسبت به قدرت احیا شده یونان باستان هستیم. آیا کوروشی که اینان از آن یاد می کنند، حاضر به ایستادگی برابر قدرت غربی است. آیا با برجام کنار می آید ؟آیا حاضر به نجات فلسطینیان از دست یهودیان صهیونیست و مردم عراق و سوریه و یمن از آل سعود و داعش و گروه های تروریستی است؟ لیکن وقتی به گفته ها و مواضع این جماعت نظر می اندازیم هیچ نشان و شباهتی از شکوه ایران باستان در آنان دیده نمی شود . آنان هویت ایرانی را ذیل قدرت غربی و مفهوم وابستگی تعریف می کنند و تهدیدات دشمن را جدی نمی گیرند و مدام از توهم توطئه سخن می گویند و اراده و اقتدار ملی را بر نمی تابند . خلاصه از کوروش بَدلی دفاع می کنند . باستان گرایی شان هم توده وار و غیر اصیل است.

2گیرم که این جریان باستان گرا ، هویت اصیلی دارد ولی کدام گروه و جریان فکری – فرهنگی می تواند خود را منتسب به آن بداند ؟ گمان می کنم ، لا اقل ، یک جریان است که نمی تواند عَلَم باستان گرایی را بر دوش کشد و آن عبارت از جریان متجدد مآب است . اینان با دعوی تجدد از سنّت عبور کرده اند و هر چه که متعلق به گذشته است ، به تاریخ حوالت داده اند . پس ، علی القاعده باستان گرایی متجددین ایرانی ، پارادوکس عمیقی است

3️ مدرنیته نه تنها در موطن اصلی خود که در کشورهای پیرامون، هر جا که پا گذاشت گرده تاریخیت بر میراث فرهنگی و هنری آنجا پاشید و به آنها صورت موزه ای داد . فرهنگ موزه ای پدیده مدرن است . مردم در گذشته با میراث فرهنگی ، عادی برخورد می کردند ؛ برخی با بی اعتنایی از کنار آنها می گذشتند و برخی توقف می کردند و از میراث کهن درس می گرفتند و برخی هم آنها را عتیقه جات تلقی می کردند ولی چنین نبود که میراث کهن را از متن زندگی جدا کنند و فضای مجازی برای آنها درست کنند . این کار به واسطه فرهنگ موزه ای مدرن پدید آمده است . اما چگونه است که دنیای مدرن به کمک دستگاه رسانه ای خود در صدد احیای کنترل شده باستان گرایی ایرانی بر آمده است . احیای کنترل شده معطوف به هدف است و هدف در اینجا عبارت از گذار از عالم اندیشه و تعینات کهن به عالم مدرن است . گویی تجدد در ایران امروز با مشکل جدی روبرو شده که فرایندهای مدرن سازی به تنهایی قادر به اجرای پروژه گذار نیست که به چنین کاری رو آورده است و پرسش در همین عامل مشکل زا است.

به نظر می رسد که در ایران امروز ، رقیب قَدَری حضور دارد که تجدد به تنهایی قادر به انجام پروژه مدرن سازی نیست . این رقیب قدرتمند چیزی غیر از گفتمان انقلاب اسلامی نیست. این گفتمان توانسته با تاسیس نظام سیاسی مبتنی بر فلسفه سیاسی امامت ( ولایت فقیه ) راه رشد و ترقی در عالم مدرن شده را پیدا کند  .به میزان قدرت یابی گفتمان انقلاب اسلامی، ضعف و ناتوانی گفتمان تجدد بیشتر آشکار می گردد. به همین خاطر ، این گفتمان برای مقابله با پیشروی گفتمان انقلاب اسلامی به احیای کنترل شده باستان گرایی رو آورده است. اما آیا غرب در این کار موفق می شود ؟ پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است زیرا باستان گرایی در زمانی که گفتمان انقلاب اسلامی به مرحله تاسیس نظام نرسیده بود؛ نافرجام ماند تا چه رسد به شرایط امروز گفتمان انقلاب اسلامی که واجد نظام سیاسی شده است.

کد N1784933

وبگردی