آفتاب
در گفتگوی تفصیلی مهر مطرح شد:

جامعه شناس هنرمند یا هنرمند جامعه شناس نداریم

جامعه شناس هنرمند یا هنرمند جامعه شناس نداریم

بندرعباس - کارگردان گروه تئاتر ققنوس گفت: هنوز بسیاری از مردم اطلاع ندارند در بندرعباس تئاتر اجرا می شود و یکی از مشکلات حوزه تئاتر نبود یک جامعه شناس هنرمند یا یک هنرمند جامعه شناس است.

خبرگزاری مهر ـ گروه استانها، گلنساء زارعی؛ نمایش «جای پای خالی» اثری از ققنوس تئاتر به کارگردانی امین سالاری با بازی بهنام پانیزه، عادل بلبلی و نرجس عزت زاده از ۲۵ مهرماه به روی صحنه رفته است.

«جای پای خالی» چندین سال پیش نیز در بندرعباس با بازی هنرمند زنده یاد محسن جعفری اجرای عموم داشته؛ که اولین نمایش رسمی  و حضور جدی «ققنوس تئاتر» بوده که سالها پیش برگزیده جشنواره استانی (بندرلنگه) و جشنواره منطقه ای یاسوج بوده که به دنبال آن حضوردر جشنواره فجر و فستیوال هایفست ارمنستان (۱۳۹۳) و ۱۰ شب اجرای عموم در روسیه را به همراه داشته است.

امین سالاری متولد ۱۳۶۷ دارای لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه سوره و مدرس تئاتر در دانشگاه فرهنگ و هنر خلیج فارس است که نمایش هایی چون «من خدا را دوست دارم»، «وای» و «مارداصاد» را در رزومه خود دارد. لذا خبرگزاری مهر برای انجام رسالت خود در قبال هنر و هنرمند بر آن شد تا گفتگویی با این کارگردان جوان  داشته باشد.

مهر: «جای پای خالی» به چه موضوعی می پردازد؟ خلاصه داستان را بیان کنید.

امین سالاری: برداشت امروزی و آزاد از نمایشنامه «در انتظار گودو» اثر ساموئل بکت است که داستان دو غواص را در لحظه به آب زدن روایت می کند. مثل بمبی که منفجر می شود و ما تراشه هایی از زندگی این دو را می بینیم. زندگی عاشقانه ای که با دریا داشته اند. دریا نامی که همسر یکی از آنها بوده، دریا نامی که نامزد دیگری بوده و دریایی که حال باید خود را برای انجام عملیات به آب بزنند.

مهر: از آنجا که طی سالهای گذشته اجرای عموم داشتید، ضرورت انتخاب این متن برای اجرای عموم و نسبت آن با جامعه و مخاطب چیست؟

سالاری: این نمایش چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ فرم اجرایی نمایشی خاص است. تم آن جهانی است. صحبت از جنگ، بد بودن آن و درونیات دو سرباز است. از وقتی که اولین سرباز از وطنش دفاع کرد تا وقتی که جنگ نه، تجاوز بوجود آمد، می تواند ارائه شود. مقوله دفاع کردن در اینجا اهمیت پیدا می کند.

دفاع از ناموس، از دریا. به دو دلیل این نمایش را دوباره به روی صحنه آوردیم، اول اینکه یادمان باشد برای محسن جعفری. ما در روزهایی به سر می بریم که تولدش چند روز پیش و سالگرد وفاتش هم چند روز آینده است. مقوله دیگر نزدیک بودن به هفته دفاع مقدس است. اینکه در فضای جامعه و خاورمیانه جنگ و تجاوز وجود دارد.

مهر: از جامعه صحبت شد و جنگ و ضرورت پرداخت به این موضوع. تئاتر باید به چه موضوعاتی بپردازد و رسالت هنرمند تئاتر چیست؟

سالاری: تئاتر باید حرف بزند. به قول ارسطو بخشی از نمایش، تقلید و محاکات است. باید کاتارسیس ایجاد کند. مخاطب را به فکر دعوت کند. لحظات خوبی داشته باشد. خوب به معنای کمدی و نه فان، بلکه به معنای به فکر واداشتن. البته باید جنبه فان را نیز در نظر گرفت.

به قول علی اصغر دشتی، چه چیزی با تئاتر می خواهیم به جهان اضافه کنیم؟ آیا می توان تاثیری بگذاری و بدون این آجر چیزی از جهان کم می شود یا روال خودش را طی می کند؟ ۵۰ دقیقه از وقت با ارزش مخاطب را به عاریه می گیرم؛ قطعا مهم است که چه به آنها می دهیم.

مهر: از محسن جعفری بگویید. رفیق و همراهی که تئاتر را با هم شروع کردید و الان در این نمایش حضور فیزیکی ندارد؟

سالاری: اسم گروه را ققنوس گذاشتیم چون معتقد بودیم مثل خود اسطوره ققنوس، در دنیا یکی است. محسن یکی از بالهای ققنوس بود که با وجود او پرواز راحت تر بود. الان سخته و حکایت با بال شکسته پر گشودن هنر است؛ را داریم. جای خالی محسن در همه نمایش های ما هست. البته باید تشکر کنم از عادل بلبلی که جای خالی محسن را در این نمایش پر کرده، هر چند هر گلی بویی دارد.

مهر: از آنجا که کارگردانی تئاتر خواندید و با مبحث «جامعه شناسی هنر» آشنایید، چقدر در آثار تولیدی خود بالاخص «جای پای خالی» از این ویژگی هنر بهره بردید؟

سالاری: اشتباه است که این مقوله را در نظر نگرفت. وقتی صحبت از جامعه شناسی هنر می شود اولین چیزی که به ذهن می آید مخاطب است. جامعه هدف ما چیست؟ هر اجرا بر حسب اجتماع محلی تغییر می کند. مثلا  اگر این نمایش در بندر لنگه اجرا شود، قطعا بخشی از کیفیتش تغییر می کند.

مهر: این ویژگی را در آثار تولیدی تئاتر استان چطور می بینید؟

سالاری: مقوله نوپایی است. نهضت خوبی که در استان بوجود آمده، به سمت و سوی آکادمیک رفتن است. هر چه خرد جمعی بیشتر شود، به مسائل این چنینی بیشتر پرداخت خواهد شد. ما شاهد اجرای نمایشهای جامعه شناختی در همین سال بودیم  که به دردهای گوناگون افراد مختلف جامعه می پرداخت همچون: «مادرم دوباره مرد» اثر کوروش سلمانی و «همه دختولوک ها منم». منتها جامعه شناسی هنر نیاز به اندیشه، شناخت و رفتن به بطن جامعه و دیدن دارد.

توجه به مسائل روزمره ای که هر روز اتفاق می افتد و برایمان عادی شده. مثلا همین مقوله جنگ، آنقدر در تلویزیون و رسانه ها از جنگ و بمب گذاری صحبت می شود که کشتار آدمها تبدیل به امری عادی و روتین شده است. گاهی باید برخی چیزها را زیر ذره بین به مخاطب نشان داد.

مهر: زمانی شاهد اجراهایی بودیم که به اعتقاد اغلب مخاطبان حتی برخی از هنرمندان، نسبتی با مخاطب نداشت و آثار تولید می شد برای خود تولید کنندگان و متخصصان. فکر می کنید آن دوران سپری شده و تئاتر استان قدم در راهی جدید و رو به رشد گذاشته است؟

سالاری: تئاتری که اکنون در استان با آن مواجه ایم، تئاتری است جوان. یعنی دوران نوجوانی، غد بازی و غرورش را طی کرده است. دوران دست زدن به تجارب صرفا شخصی را پشت سر گذاشته است. من خودم نیز قبلا این دوران را گذرانده ام. زمانی برای اینکه صرفا فلان فضای خاص را برای خودم تجربه کنم، دست به کارهایی میزدم. الان ما به مرحله جوانی رسیده ایم که تازه داریم صاحب اندیشه می شویم و تلاش می کنیم که تئاتر بهتری داشته باشیم.

مهر: در سال جاری و گذشته, اجراهایی که نظر شما را از نظر بعد جامعه شناسی  و مخاطب شناسی جلب کرد، کدام بودند؟ چرا؟

سالاری: از منظر جامعه شناختی با احترام به همه دوستان نمایش «مادرم دوباره مرد» اثر کوروش سلمانی نظرم را جلب کرد؛ چون صحبت از دغدغه های جامعه در خانواده های بندری بود.

مهر: استقبال مخاطب از تئاتر استان چگونه است؟

سالاری: استقبال مخاطب بستگی دارد به رزومه فرد، کارهایی که ارائه داده و ارائه می دهد. مهمتر از هر چیز پرزنت کردن کار است. هنوز افرادی در بندرعباس وجود دارند که نمی دانند در اینجا تئاتر اجرا می شود. در صورتیکه تئاتر بین هستند و در زمان دانشجویی در تهران تئاتر می دیدند.

مهر: مشکل از کجاست و راهکارتان برای جذب مخاطب چیست؟

سالاری: مشکل از خود ما است. باید وارد فضای حرفه ای شویم. بتوانیم تبلیغ کنیم. برای تبلیغ کردن باید بتوانیم پول خرج کنیم و برای پول خرج کردن باید تهیه کننده داشته باشیم.

مهر: شما تهیه کننده دارید؟

سالاری: بله. سرکار خانم سیری زاده تهیه کنندگی اجرای ما را بر عهده دارند.

مهر: فقط برای این اجرا ، یا اجراهای قبلی هم تهیه کننده داشتید؟

سالاری: نه. ما تازه به این التزام رسیدیم. دیگر نمی توانیم از جیب خرج کنیم. حداقل ۳ کار دارم که اجرای عموم نرفته فقط به این دلیل که می خواهم شرایط و بستر مناسب فراهم شود.

مهر: همه گروهها می توانند تهیه کننده داشته باشند؟ برای موفقیت در این زمینه چه راهکارهایی وجود دارد؟

سالاری: وقتی راجع به تئاتر استان صحبت می کنیم، یعنی طیف وسیعی. من فکر می کنم باید تلاش کنیم که به کیفیتی در اجرا و در همه عناصر اجرا و در شناخت مخاطب برسیم. اینکه مخاطب ما را بشناسد. شاید یک گروه تازه کار و جوان این شرایط برایش محیا نشود.

مهر: پس راه سختی ست و ممکن است گروه جوانی از کیفیت قابل قبولی برخوردار باشد،اما در جذب تهیه کننده و اسپانسر موفق نباشد. برای بقاء این گروهها چه راهکاری وجود دارد؟

سالاری: قطعا سخت است چون بخش مهمی از هنر، مدیریت هنری است. یک بخش مهمی از تئاتر، مارکتینگ تئاتر است. اینکه من تاکید می کنم بچه ها بروند تئاتر بخوانند، همین است. یا واحدی برای این موضوع برایشان در نظر گرفته بشود؛ یا اساتیدی هستند که در این زمینه صحبت می کنند.

مهر: خوشبختانه چند سالی است در بندرعباس، مرکز علمی کاربردی فرهنگ و هنر تاسیس شده و اغلب هنرمندان جذب آن شده اند. تاثیر این دانشگاه در رشد کیفی و کمی تئاتر را چطور می بینید؟

سالاری: قبلا نیز اشاره داشتم که خوشبختانه راه افتادن این موج آکادمیک در بین هنرمندان, مدیون دانشگاهیم. قطعا برای اینکه دانشگاه به روال خود برسد، راه سختی در پیش دارد. اینکه برای جوانان علاقمند به هنر، مکانی وجود دارد برای آموزش و محیطی برای رشد، خوب است. فطعا این دانشگاه باعث بروز و شکوفایی خیلی از استعدادها شده و می شود.

مهر: جایگاه نقد در تئاتر استان را چطور ارزیابی می کنید؟

سالاری: ما همچنان در مقوله نقد هنر ضعیف هستیم. اینکه چرا منتقد نیستیم، شاید باید بیشتر بخوانیم، ببینیم و البته آستانه صبر و تحمل خود را افزایش دهیم. دلیل دیگر این است که در هرمزگان همه اجرایی اند و به روی صحنه رفتن فکر می کنند. یعنی کسی که رفت دانشگاه و تئاتر خواند؛ انگار فقط درس بازیگر شدن را خوانده است. بازیگری خواندن با بازیگر شدن متفاوت است. گاهی می روی درس می خوانی و می شوی منتقد تئاتر.

مهر: دلایل کم توجهی به نقدهای جامعه شناختی چیست؟

سالاری: چون مقوله نوپایی است. قبلا فقط در اندک آثاری دیده می شد. دلیل دیگر این است که شاید جامعه شناس هنرمند یا هنرمند جامعه شناس، کم داریم.

مهر: حمایت از تئاتر در استان هرمزگان از طرف مسئولان و متولیان فرهنگی هنری و بخش خصوصی را چطور ارزیابی می کنید؟

سالاری: الان مقوله مهمی بوجود آمده به نام خصوصی سازی. به شدت با نفس این کار موافقم. اگر نقدی هست در نحوه اجرای آن است. الان فقط تغییر در اسم بوجود آمده و خصوصی سازی درست صورت نگرفته است. مشکل در اجرا نکردن تعاریف است. تبدیل شده به سوبسیت نه خصوصی سازی. عملکرد دستگاهها به طور کلی ضعیف است؛ ولی اداره فرهنگ و ارشاد از همه دوره ها به لحاظ شکل، نوع و همه گیر بودن حمایت، بهتر عمل کرده است.

مهر: مهمترین آسیب تئاتر امروز هرمزگان چیست؟

سالاری: مهمترین مشکل نبود فضای فیزیکی است. از لحاظ کیفی  آثار نیز باید آموزش را بیشتر کنیم. سراغ سوژه های بهتر برویم. با تمام صحبت ها همچنان مخاطب را بطور کامل در نظر نمی گیریم. نه اینکه خواست و سلیقه مخاطب باشد، بلکه خوراک خوبی را به خوردش دهیم که مفید باشد و حال خوبی برایش ایجاد کند. معضل دیگری هم که وجود دارد، پرزنت کردن کار است. اینکه مخاطب بداند اینجا تئاتر اجرا می شود و تئاترمان واقعا تئاتر باشد.

مهر: چشم انداز شما از تئاتر استان در ۵ سال آینده چیست؟

سالاری: خیلی امیدوارم و البته یک نگرانی هم وجود دارد. در جمع بندی این گفتگو، نگاه خوبی برای آینده تئاتر استان وجود دارد به شرط اینکه بچه ها بسنده نکنند به چیزی که دارند و آنچه که هستند. فقط به دانشگاه بندر اکتفا نکنند. برای تحصیل و دیدن اجراهای خوب و ارتباط و تعامل با هنرمندان درجه یک مرکز، به تهران بروند. مطالعه کنند. چشم انداز خوبی است اما کمی بیم وجود دارد؛ چرا که دوستان فضا را سهل می بینند. هر شخصی از راه می رسد با کمترین تجربه، می خواهد کارگردانی کند.

نمی گویم شخصی که می خواهد کارگردانی کند قبلش باید تجربه بازیگری و غیره داشته باشد؛  معتقدم آدم می تواند از ابتدا کارگردان شود اما واقعا کارگردان تربیت شود. همیشه متقاضی و مخاطب برای کلاس بازیگری با هر استادی وجود دارد و اگر استادش یکی از اساتید به نام تهران باشد، اکثر بازیگرهای استان شرکت می کنند؛ ولی شما یک کارگاه کارگردانی برگزار کن، هیچ کس شرکت نمی کند.

مهر: دلیلش چیست؟

سالاری: غرور کاذبی که دوستان دارند. فکر می کنند که کارگردانی همین کار روی صحنه بردن، میزانسن دادن و جابه جایی است. اینکه به بازیگر بگوییم از اینجا برو آنجا.

مهر: یعنی به آن ویژگی ضروری داشتن یک جهان بینی نمی رسند؟

سالاری: دقیقا. نگاه، نگاهی سطحی و ساده است. تئاتر مقوله ای ست که به رابطه ی بدون واسطه ی انسان با انسان می پردازد. یعنی هر حرفی که می زنی مثل آمپول در مغز مخاطب می رود. نباید چرت و پرت در مغز مخاطب فرو کنیم. چخوف در نمایشنامه ی باغ آلبالو، انقلاب شوروی را پیش بینی می کند.

مهر: حرف آخر:

سالاری:  تشکر می کنم و دعوت می کنم از مردم که به سالن های تئاتر برای تماشای تئاتر بیایند. تئاتر، تئاتر، تئاتر. زنده باد تئاتر.

کد N1782381

وبگردی