آفتاب

ماجرای قتل اهورا؛ از اعتراف قاتل تا ادعای پدر | اهورا چطور به قتل رسید؟ +عکس

ماجرای قتل اهورا؛ از اعتراف قاتل تا ادعای پدر | اهورا چطور به قتل رسید؟ +عکس

ماجرای قتل اهورا؛ از اعتراف قاتل تا ادعای پدر | پدر، مادر و قاتل اهورا هر کدام روایت متفاوتی از ماجرای مرگ اهورا دارند. پدر اهورا به حرفهای همسایگان استناد می کند که از چندی پیش صدای فریادهای اهورا را می شنیده اند. مادر اهورا می گوید ناباورانه به ماجرای مرگ اهورا نگاه می کند. قاتل اهورا اما می گوید من اهورا را دوست داشتم، نمی خواستم او را بکشم... ماجرای مرگ اهورا را از زوایای مختلف بخوانید...

بیشتر بخوانید: حمید عسکری درباره اهورا چه گفت؟

بیشتر بخوانید: قاتل اهورا ناپدری او نبود؟
بیشتر ببینید: عکس های مادر اهورا .

ماجرای قتل اهورا


پدر اهورا درباره نحوه قتل اهورا می گوید: وقتی این خبر را به من دادند در گیلان نبودم. ساعت پنج و نیم به بیماستان رسیدم و خیلی از کارکنان بیمارستان ناراحت بودند. من وقتی با پزشک متخصص صحبت کردم گفتند که بچه از لحاظ ریوی نابود شده و ضربه مغزی شده و ضریب هوشیاری اش  شش درصد است. دکترهای بیماستان همانجا تشخیص دادند که  آزار جنسی  اتفاقی افتاده و من تعجب می کنم از این خانم (مادر اهورا) که می گفت چنین چیزی نبوده است. از کلانتری خودشان آمدند و همه تایید کردند. جالب است همه تایید می کردند ولی این خانم (مادر اهورا) تکذیب می کردند.
پدر اهورا در ادامه گفت: قبل از تماس بیمارستان، خود رئیس مجتمع  به من زنگ زد. چون خیلی با همسایه ها  در ارتباط  خوبی بودیم. من خیلی نمیخواهم باز کنم. ولی کارهایی در ان ساختمان کردند که در شان و شخصیت ساکنان محترم مجتمع نبود. ساکنین مجتمع هنوز با من در ارتباط هستند و حاضرند شهادت دهند که چه اتفاقاتی افتاده است. رئیس مجتمع یک هفته قبل به سر کار من آمد و به من اعلام کرد که ما صدای زوزه اهورا را شنیدیم. این مسائل قبلا اتفاق افتاده است و قابل توجیه کردن نیست. این خانم دو ماه بچه را به من نشان نمی داده به این بهانه که من نفقه نمی دادم.



وی ادامه داد: رئیس ساختمان یک هفته قبل حادثه به من گفت آدمهای زیادی به مجتمع می آیند و بوی مواد مخدر و تریاک و شیشه در ساختمان میپیچد. من این مسائل را به پدرو  مادر این خانم گفتم که چنین اتفاقی می افتد و جلوی این کار را بگیرید. ولی آن ها می گفتند به ما مربوط نیست و ما نمیتوانیم جلوی ان ها را بگیریم. وی افزود: من شکایتنامه خودم را برای عدم صلاحیت  مادر  در اختیار قاضی قرار داده بودم. چون طبق قانون بچه تا هفت سالگی باید در کنار مادرش باشد و سیر اداری این شکایت هم در حال انجام بود.
پدر اهورا در ادامه گفت: وقتی همسایه ها وارد اتاق شدند دیدند که در زمین افتاده و خونریزی شدید دارد و یکی از همسایه ها که اطلاعات پزشکی داشت دید که بچه نفس نمی کشد. همسایه ها گفتند کل بچه ادرار بوده و با دست جمع شده است. همسای ها بچه را گرفتند و شستند و به بیمارستان رازی رساندند. ولی  بیمارستان رازی قبول نکرد و به بیمارستان پورسینا فرستادند. جالب است این فرد در بیمارستان خودش را جای من جای گذاشته و گفته من پدر بچه هستم و آن طوری که من شنیدم گفته  این بچه در داخل دستشویی یا حمام  افتاده است. من که از بیمارستان پرسیدم آن ها نیز این را تایید کردند و خود ماموران بیمارستان هم این مساله را متوجه شدند که چگونه می شود بچه کبود باشد.

اعترافات قاتل اهورا


آن روز ظهر بود که مادر اهورا از سر کار برگشت تا ناهار بخورد و دوباره سر کار برود؛ خیلی عجله داشت. برای همین ناهار خودش را خورد و از من خواست که به اهورا غذا بدهم؛ بعد از آن رفت. چند دقیقه‌ای تلویزیون نگاه کردم، بعد یاد اهورا افتادم و او را صدا کردم ولی جواب نداد. به اتاق رفتم و دیدم که روی زمین دراز کشیده و در خواب و بیداري است. نمی‌دانم چه شد که آن لحظه وسوسه شدم و این اتفاق افتاد.»


وی در حالی ‌که اشک می‌ریخت ادامه داد: «نمی‌خواستم اهورا را به قتل برسانم؛ فقط دو بار سرش را به دیوار زدم، می‌خواستم ساکت شود. خیلی ترسیده بودم. نمی‌خواستم اهورا را اذیت کنم. خودم هم نمی‌دانم چرا این کار را کردم. من اهورا را مثل فرزند خودم دوست داشتم و الان خیلی پشیمانم؛ چون خودم یک دختر ٢,٥ساله دارم. اعتیاد هم ندارم و هیچ موادی مصرف نمی‌کنم؛ فقط گاهی شب‌ها قرص خواب می‌خورم.»
متهم درباره آثار سوختگی روی دستان اهورا نیز گفت: «یک‌ بار برای این‌که اهورا را بترسانم، دستش را با سیگار سوزاندم. مادرش هم در خانه بود و این کار مرا دید. نمی‌خواستم بسوزد فقط قصدم ترساندنش بود. به غیر از آن دیگر هیچ وقت با اهورا بدرفتاری نکردم. همیشه به او محبت می‌کردم. از همان روز اول آشنایی به مادرش گفتم که هیچ مشکلی با اهورا ندارم که همسرم گفت دخترم را هم بیاورم و با هم زندگی کنیم.»

مادر اهورا چه می گوید؟


باید قصاص شود. این اتفاق روز شنبه 22 مهرماه اتفاق افتاد و ساعت 15 به من اطلاع داده شد که اهورا در دستشویی افتاده و در حال انتقال او به بیمارستان رازی است و من به بیمارستان رازی رسیدم و از آنجا اهورا را منتقل کردیم به بیمارستان پورسینا. روز یکشنبه ساعت 9 صبح به ما اطلاع داده شد که اهورا فوت کرده است.


مادر اهورا در ادامه گفت: می خواهم که این پرونده سریعا پیگیری شود و قاتل به سزای عمل خود برسد.

قتل اهورا به روایت دادستان


حجت‌الاسلام مصطفوی‌نیا، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان گیلان، با اشاره به کودک‌آزاری منجر به قتل در رشت گفت: «طبق نظریه پزشکی قانونی علت اصلی فوت خونریزی مغزی گزارش شده است.
دادستان عمومی و انقلاب رشت درباره اینکه آیا پزشکی قانونی موضوع آزار و اذیت جنسی در این پرونده را تایید کرده است؟ گفت: این موضوع از سوی پزشکی قانونی در حال بررسی است. نمونه برداری انجام شده و باید منتظر نظر این سازمان درباره موضوع تجاوز جنسی باشیم.
وی خاطرنشان کرد: متهم اقرار و اعتراف کرده که بعد از آزار و اذیت کودک، مجبور شده کودک را به قتل برساند. متهم اکنون اظهار ندامت و پشیمانی می ‌کند.
مصطفوی نیا گفت: پزشکی قانونی علت مرگ را خونریزی مغزی عنوان کرده است. کودک آزاری شخص جانی در این پرونده به این صورت بوده که با آتش سیگار انگشت دست چپ کودک را سوزانده و سوختگی قدیمی هم در پای کودک وجود داشته است.
وی درباره اینکه مطرح شده متهم مقابل مادر اهورا دست کودک را با آتش سیگار سوزانده است، گفت: مادراهورا راجع به این موضوع اظهار بی اطلاعی کرده و گفته زمانی که علت سوختگی را جویا شدم، این فرد گفته که دست کودک به دیگ داغ خورده است.

اهورا چطور کشته شد؟


دکتر رضا جعفری، معاون امور اجتماعی بهزیستی گیلان گفت: «روز ٢٢ مهر ماه طی گزارشی توسط انتظامات بیمارستان پورسینا، در خصوص اهورا قاسمی، کودک ٢.٥ ساله که به علت ضربه مغزی در کما است، تیم اورژانس به این بیمارستان اعزام شد. طی صحبتی که با پزشک بخش ترومای بیمارستان پورسینا انجام گرفت، نظر وی این بود که به علت ضربه شدید مغزی کودک دچار خونریزی مغزی شده است. همچنین طی عکسبرداری که از بدن کودک انجام گرفت، مشخص شد که ریه کودک به علت نامعلومی بشدت آسیب دیده است‌. »
معاون امور اجتماعی بهزیستی گیلان با اشاره به صحبت‌های ناپدری اهورا گفت: «بنا به اظهارات اولیه مجتبی، ناپدری اهورا، کودک زمان رفتن به سرویس بهداشتی تعادل خود را از دست داده و محکم به زمین خورده و ضربه مغزی شده است. ناپدری اهورا از ازدواج اول خود که منجر به طلاق شده، یک دختر ٢,٥ساله دارد که حضانتش با همسر اولش است.»
کد N1781887

وبگردی