آفتاب

آتنا دوست داشت چکاره شود؟ | گفتگو با مربی آتنا | جشن تولد تلخ آتنا اصلانی

آتنا دوست داشت چکاره شود؟ | گفتگو با مربی آتنا | جشن تولد تلخ آتنا اصلانی

مربی مهدکودک آتنا اصلانی دختر پارس آبادی، می گوید آتنا دوست داشت بزرگ که شد، معلم شود. او خاطره تولد آتنا اصلانی را به یاد می آورد که یک هفته پس از گم شدن او، در مهدکودک با حضور هم کلاسی های آتنا برگزار شد...

بیشتر بخوانید: اعدام قاتل آاتنا اصلانی

بیشتر بخوانید: جزئیات قتل آتنا اصلانی

ایران نوشت: روز 6 تیر امسال یکی از تلخ‌ترین جشن تولدها در مهدکودک فرهنگ برگزار شد و همکلاسی‌های آتنا کوچولو شمع کیکی را خاموش کردند که در برابرش به جای دخترک خندان، عکسی قرار داده شده بود.

آتنا کوچولو در اینجا و کلاس‌های رنگارنگ آن دوستان مهربان زیادی داشت که مدت‌ها چشم انتظارش بودند. رباب فرهنگی -مدیر مهدکودک - هنوز باور ندارد آتنای دوست داشتنی چنین سرنوشت غمناکی داشته است.

آتنا از چه زمانی به این مهد می‌آمد؟
امسال در کلاس آمادگی بود البته سال گذشته و در تابستان سر کلاس‌های زبان شرکت داشت و آخرین بار زمانی دیدمش که با مادرش آمدند کارنامه آمادگی‌اش را بگیرند تا کلاس اول شود. قرار بود تست سنجش بدهد.

چه شخصیتی داشت؟
دختری باهوش و آرام بود. همیشه می‌خندید، به شکلی با بقیه بچه‌های اینجا فرق داشت، ملوس بود حتی گاهی که دیر می‌آمد وتوضیح می‌خواستم، حرفی نمی‌زد و فقط می‌خندید.

خانه خودشان از اینجا دور است و مهدکودک در نزدیکی خانه مادربزرگش است.آیا او تنهایی به مهد می‌آمد؟
هیچ وقت تنها نمی‌آمد. همیشه دایی یا پدرش اورا می آوردند و خودشان هم تحویلش می‌گرفتند. در اینجا هیچ گاه اجازه نمی‌دهیم کودکی به تنهایی برود یا شخص غریبه‌ای او را تحویل بگیرد.

یعنی هیچ وقت تنهایی نیامد؟
هیچ وقت،  حتی یکبار!

آیا شما هشدارهایی در زمینه خطراتی که کودکان را تهدید می‌کنند به خانواده‌ها می‌دهید؟
صددرصد. به اولیا هم هشدار می‌دهیم. کلاسهای مشاوره هم داریم وهمیشه از  والدین می‌خواهیم اجازه ندهند بچه هایشان به تنهایی جایی بروند و فرزندانشان بدون اجازه پدر و مادرها خانه را ترک کنند.

آتنا کوچولو وقتی گم شد همراهش مقدار زیادی طلای کودکانه داشت. وقتی به مهد می‌آمد آیا به همراه داشتن این مقدار طلا اعتراضی نمی‌کردید؟
متوجه طلاهایش شده بودیم و به خانواده‌اش هم هشدار داده بودیم. گاهی می‌دیدم طلا همراه ندارد. ما به همه خانواده‌ها اصول ایمنی مربوط به کودکانشان را گوشزد می‌کنیم. از همان روزهای ابتدایی مهرماه مرتب جلسه می‌گذاریم و آگاه ‌سازی می‌کنیم.

شما چه زمانی در جریان ماجرای آتنا قرار گرفتید؟
در همان روزهای نخست گم شدن آتنا بود که در جریان قرار گرفتم. در فضای مجازی هم خبرهای زیادی منعکس شده بود. بادیدن اخبار شوکه شده بودم. آتنا همیشه جلوی چشمانمان بود. نمی‌خواستم این خبرها را باور کنم که به پدرش تلفن زدم و بعد هم مرتب به خانه‌شان می‌رفتیم و ســـــــــــر می‌زدیم حتی 6 تیرماه روز تولد آتنا در غیاب او و به یادش جشن تولد گرفتیم.باورمان این بود که بزودی پیدا خواهد شد.اما نمی‌دانستیم به قتل رسیده است.

آتنا نگفته بود می‌خواهد وقتی بزرگ شد چکاره شود؟
بچه‌های مهد رابطه خیلی صمیمی ای با من و مربیان دارند، آتنا هم خیلی با من رابطه خوبی داشت. مرتب نقاشی می‌کشید و به من نشان می‌داد. او می‌گفت بزرگ که شد دوست دارد معلم شود.

دوستانش می‌دانند چه سرنوشتی برای آتنا رقم خورده است.
کامل نمی‌دانند اما همه فهمیده‌اند آتنا مرده است و همه شهر را ناراحت کرده است.

حرفی برای مادر و پدرها دارید؟
به همه پدر و مادرهایی که بچه‌های کوچک دارند چه دختر و چه پسر باید بگویم که همواره باید مراقب باشند وبه هیچ‌کس غیر از خودشان و اطرافیان بسا معتمد، اعتماد نکنند.
کد N1735812

وبگردی