آفتاب

رابطه ایران و عربستان | ولیعهد عربستان: با ایرانی که منتظر ظهور است، مذاکره نمی کنیم!

رابطه ایران و عربستان | ولیعهد عربستان: با ایرانی که منتظر ظهور است، مذاکره نمی کنیم!

رابطه ایران و عربستان متشنج تر از هر زمانی است. در ایران دولتی معتدل و اهل مذاکره سر کار است که توانسته برجام را به انجام برساند، اما ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان تندترین مواضع را در قبال ایران دارد. او می گوید: با ایرانی که برای ظهور مهدی (عج) آماده مي‌شود، مذاکره نخواهیم کرد!

رابطه ایران و عربستان متشنج تر از هر زمانی است. در ایران دولتی معتدل و اهل مذاکره سر کار است که توانسته برجام را به انجام برساند، اما ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان تندترین مواضع را در قبال ایران دارد. او می گوید: با ايراني که براي ظهور مهدي (عج) آماده مي‌شود، مذاکره نخواهيم کرد!
نعمت احمدي در شرق نوشت: دو هفته قبل، شوراي وفاداري عربستان که داراي ٣٤ عضو است با ٣٣ رأي، حکم به برکناري محمد بن نايف از مقام وليعهدي داد و محمد بن سلمان را که هم‌اکنون چندين پست حساس و سياسي برعهده دارد که يکي از آنها نايب وليعهد بود، به وليعهدي انتخاب کرد. تحليلگران سياسي منتظر اين تغيير بودند. محمد بن سلمان تحصيلات خود را در رشته حقوق دانشگاه ملک سعود رياض به پايان برده است. علاوه بر پست‌هاي سياسي خصوصا وزارت دفاع که در اين پست جنگ يمن را به راه انداخت و عنوان اين جنگ را- توفان واقعيت- نام نهاد، سررشته امور تجاري هم به دست اوست. پادشاهي سعودي در گذر تاريخ قصه پر‌دامنه‌اي در تاريخ عربستان است. 
نخستين فرد قدرتمندي که بر بخشي از عربستان از اين خاندان حکومت راند، سعود بن محمد بن مقرن است که نام وي براي اولين بار به سال ١٧٣٥ به‌عنوان حاکم بخشي از شبه‌جزيره عربستان وارد تاريخ شده است. از اين تاريخ به مدت دو قرن چندين نفر از فرزندان و نوادگان سعود بن محمد بن مقرن بر بخش‌هايي از عربستان حاکم شدند تا اينکه در سال ١٩٣٢ عبدالعزيز بن عبدالرحمن بن فيصل، بر رياض مستولي شد و به احترام جد خود عربستان را به عربستان سعودي تغيير نام داد و تا سال ١٩٥٣ با اقتدار حکومت کرد. کشف نفت در سال ١٩٣٧ در عربستان عصر جديدي را در اين کشور رقم زد. عبدالعزيز تحت حمايت آمريکا که بعد از جنگ دوم به‌عنوان قدرت برتر در منطقه حضور پيدا کرد، شرکت نفتي آرامکو را تأسيس و با قرارداد تنصيف يعني ٥٠-٥٠ سرمايه‌گذاري‌هاي عظيمي را در صنعت نفت به سوي عربستان جلب و چهره يک کشور سنتي عقب‌مانده را دگرگون کرد. عبدالعزيز فرزندان متعددي از زنان قبايل مختلف عربستان داشت؛ اما يکي از همسرانش که از طايفه سديري بود، نفوذ زيادي بر عبدالعزيز داشت. وي وصيت‌نامه‌اي براي جانشيني از خود باقي گذاشت که برابر آن وليعهدي به پسر بزرگ‌تر در قيد حيات مي‌رسد؛ مگر آنکه فرزند بزرگ‌تر از قبول وليعهدي امتناع کند که به پسر بزرگ‌تر بعد از او مي‌رسد. طبق اين وصيت تاکنون اين افراد به سلطنت رسيدند، سعود بن عبدالعزيز، فيصل بن عبدالعزيز، خالد بن عبدالعزيز، فهد بن عبدالعزيز و عبداله‌بن عبدالعزيز تا سلطنت به سلمان بن عبدالعزيز رسيد. 
بحران وليعهدي از زمانه ملک عبداله شروع شد؛ زيرا پسران بزرگ‌تر عبدالعزيز که عنوان وليعهدي پيدا مي‌کردند، يکي بعد از ديگري قبل از رسيدن به سلطنت مي‌مردند؛ سلطان، عبدالرحمن و طلال. با مرگ اينان وليعهدي به نايف بن عبدالعزيز رسيد؛ فردي قدرتمند و با‌نفوذ؛ اما مرگ او هم قبل از فوت ملک عبداله در‌رسيد و وليعهدي به سلمان بن عبدالعزيز رسيد که هم‌اکنون پادشاه عربستان است. ظاهرا ملک سلمان از چنان نفوذي در خاندان سعودي و شوراي وفاداري -يا هيئت بيعت- برخوردار است که تاکنون توانسته همه موانع را براي پادشاهي پسرش محمد برطرف کند. وقتي ملک سلمان به پادشاهي رسيد، وليعهد وي يکي از فرزندان عبدالعزيز به نام مقرن بود که ملک سلمان او را برکنار کرد و چون نايف بن عبدالعزيز که فردي قدرتمند بود و از حمايت اکثر افراد خاندان آل سعود برخوردار بود، به علت سرطان درگذشت، ملک سلمان پسر او- محمد بن نايف- را به وليعهدي انتخاب کرد. 
اين اولين جانشين از نوادگان عبدالعزيز بود. ملک سلمان با حمايت خانواده و طرفداران برادرش نايف، توانسته بود ديگر برادرش يعني مقرن را برکنار کند و در کنار وليعهدي فرزند نایف به جاي مقرن، پسر جوان خود محمد بن سلمان را نايب وليعهد قرار دهد. سلمان از سال ٢٠١٥ که ملک عبداله درگذشت تا چهارشنبه ٢١ ژوئن، پازل جانشيني را کامل و عملا همه مدعيان را ساکت کرد. در عربستان رسم است که سران طوايف و بزرگان کشور بايد با وليعهد يا پادشاه جديد بيعت کنند و اين بيعت در شهر مکه برگزار مي‌شود؛ اما ملک سلمان در دستوري فوق‌العاده از بزرگان و شاهزادگان خواسته است در ايام ماه مبارک رمضان رنج سفر به مکه را بر خود هموار نکنند و به فرمانداري‌هاي محلي مراجعه و فرماندار هر محل از جانب وليعهد بيعت آنان را اخذ کند. اولين فردي که بعد از صدور فرمان بيعت با وليعهد جديد محمد بن سلمان بيعت کرد، محمد بن نایف، وليعهد معزول، بود که در مکه با وليعهد جديد بيعت کرد. سرعت درخواست بيعت و نوع آن را که مي‌توان در هر فرمانداري مراسم بيعت انجام داد، ناشي از نگراني از وضع جسمي ملک سلمان تحليل کرده‌اند. هيچ‌يک از مقامات عربستاني از ابتدا تا اکنون به‌صراحت محمد بن سلمان عليه ايران و مذهب شيعه موضع نگرفته‌اند. ضديت او با ايران مثال‌زدني است. دشمني او با شيعيان علت اصلي حمله به يمن است و بي‌پروا مي‌گويد استان حضرموت يمن متعلق به عربستان است. جمله معروف او «با ايراني که براي ظهور مهدي (عج) آماده مي‌شود، مذاکره نخواهيم کرد» به‌شدت تحت ‌تأثير نگرش دونالد ترامپ است. 
او جزء نخستين سران حکومتي بود که بعد از پيروزي ترامپ به واشنگتن رفت. وقتي که دونالد ترامپ هم به عربستان رفت، در واقع ميزبان اصلي او بود. محمد، رفتاري نامتعادل و برنامه‌هايي غيرقابل‌اجرا دارد. مدتي قبل مدعي شد که عربستان تا سال ٢٠٢٠ کمترين وابستگي به نفت را خواهد داشت و چند سال بعد اصولا نفت از کالايي درآمدي به کالايي سرمايه‌اي تبديل و بودجه کشور با ماليات و ديگر درآمدها بسته خواهد شد. سفر وي به آمريکا بعد از پيروزي ترامپ برنامه خريد تسليحات جنگي را سرعت بخشيد، قرارداد نقدي ١١٠ ميليارددلاري در کنار قرارداد ٣٣٠ ميليارد‌دلاري با آمريکا باجي بود که محمد بن سلمان براي کسب حمايت آمريکا پرداخت كرد. پس‌لرزه‌هاي زلزله سياسي عربستان تا کجا ادامه خواهد داشت؟ زمان مرگ ملک سلمان مهم است. اگر چند ماهي دوام بياورد و در اين مدت محمد بن سلمان بتواند پايه‌هاي قدرت خود را تثبيت کند و لرزه‌اي از اين نظر در موزاييک سياسي و خانوادگي آل‌سعود به وجود نيايد، او خواهد توانست از نظر داخلي جايگاه خود را تثبيت کند؛ مي‌ماند اوضاع منطقه، هم‌اکنون عربستان در سه جبهه خود را رودرروي ديگران قرار داده است.
جنگ يمن که آتش‌افروز آن محمدبن سلمان بود و پايان آن با هر سناريويي به حمايت سياسي و لرزه يا استحکام پايه‌هاي سلطنت او بستگي دارد. مسئله قطر هم هنوز سمت و سوي صحيحي پيدا نکرده است. قطر از نظر عربستان فرزند ناخلفي است که اتفاقا رودرروي عربستان ايستادگي مي‌کند. تحريم قطر، شکستگي در اتحاد عربي کشورهاي خليج فارس انداخت و باعث شد که جبهه عمان و کويت و قطر تقويت شود و جبهه قطر و ترکيه و ايران شکل تازه‌اي پيدا کند.مقاومت قطر در پذيرش پيشنهادات ١٣گانه عربستان هم به اقتدار قطر کمک کرده است. اگر ملک سلمان به‌زودي فوت کند که هنوز رابطه با قطر قطع است، وصل اين رابطه در زمانه سلطنت محمدبن سلمان که آن روز به ملک محمد بن سلمان معروف است، کاري است مشکل. درست مانند کلاف سردرگم جنگ محمد سلمان با يمن. مي‌ماند رابطه با ايران. آن‌سوتر ترامپ تاجر هم به شير گاو پروار منطقه نظر دارد. ترامپ توانسته بيش از ٤٣٠ ميليارد دلار از عربستان به صورت نقد و قرارداد و تعهد با خود به آمريکا ببرد و در جواب رسانه‌ها بگويد اين هم شغل، شغل، شغل. او توانسته به قطر ١٥ ميليارد دلار هواپيماي جنگي بفروشد. او توانسته ٥/٣١ ميليارد دلار اوراق قرضه آمريکايي را به دولت کويت بفروشد، با يک رقص شمشير و ميهماني خانوادگي که ميليون‌ها دلار هديه شخصي دريافت کرد، نزديک به ٥٠٠ ميليارد دلار از گاو پرشير منطقه را به آمريکا برد. آيا محمد سلمان جوان که عدم تعادل او در رفتار و گفتار بر همگان روشن است، همان گاوداري نخواهد بود که نئوکان‌هاي آمريکایي گاوچران به دوشيدن شير منطقه خاورميانه رغبت بيشتري پيدا خواهند کرد؟ منطقه خاورميانه با حضور محمد بن سلمان آبستن حوادثي است که بايد دولتمردان ما با درايت به آن نگاه کنند.
کد N1730172

وبگردی