گری بکر، اقتصاددان آمریکایی سوم مه سال 2014 درگذشت. او در سال 1992 بهخاطر «توسعه دامنه تجزیه و تحلیل اقتصاد خرد به گستره وسیع رفتارهای انسانی و تعاملات فراتر از رفتار بازار»، جایزه نوبل اقتصاد را بهدست آورد.بکر سال 1930 در پوتس تاون، ایالت پنسیلوانیا بهدنیا آمد. در سال 1951 از دانشگاه پرینستون لیسانس و در سال 1955 از دانشگاه شیکاگو دکترا گرفت. در طول سالهای 1968-1957 به تدریس در دانشگاه کلمبیا پرداخت و در سال 1970 نیز استاد شیکاگو شد. بکر یکی از خلاقترین و برجستهترین اقتصاددانان اواخر قرن بیستم است. روش منحصربهفرد وی دربرگیرنده فرضیه اقتصادی خردمندی و کاربرد آن در شمار عظیمی از مشکلات اجتماعی است که از سوی اقتصاددانان مورد مطالعه قرار گرفته بود. این روش بسیاری از زمینههای تخصصی جدید را نیز در بر میگیرد؛ از جمله میتوان به اقتصاد جرایم و مجازات، اقتصاد اعتیاد، اقتصاد خانواده، نظریه سرمایه انسانی و اقتصاد تبعیض اشاره کرد. آثار وی این ویژگی مهم را دارد که افقهای نوینی را در بررسیهای اقتصادی از طریق مرتبط ساختن پدیدههای عمومیت یافته اما ظاهرا نامرتبط با یکی از اصول عمومی میگشاید.
مطالعات بکر روشنگر این مطلب است که برخی تفاوتهای رفتاری افراد میتواند منطقی باشد و بهعنوان بیشترین مطلوبیت نگریسته شود. بکر در رساله دکترای خود با عنوان «اقتصاد تبعیض» سعی کرد مدل رقابتی بازار نیروی کار را با کمک ارقامی که در مورد تفاوت دستمزد کارگران سفیدپوست و سیاهپوست بود، توضیح دهد. او این کار را از طریق معرفی مفهوم ذائقه تبعیض در توابع مطلوبیت کارفرمایان و کارکنان انجام داد. نظریات بکر در باب اقتصاد خانواده، سر و صدای بیشتری به راه انداخت. به گمان وی، خانواده نیز واحدی تولیدی است که نظیر همه موسسات بازرگانی و تولیدی میتواند از لحاظ اقتصادی و چگونگی مشارکت اعضای خانواده ارزیابی شود. وی طی مقالهای با عنوان «جنایت و مکافات: راهکار اقتصادی» نوشت: «جنایت نیز شغلی است که افراد ضمن داشتن دلایل منطقی آن را انتخاب میکنند و منافع حاصله از جنایت و هزینههای آن را با توجه به احتمال بازداشت، مجازات و میزان خطرپذیری مورد توجه قرار میدهند.»
بکر معتقد است هیچگاه نمیتوان جنایات را بهطور کامل از بین برد. وی در اواخر دهه 1960 مقالهای در قالب یک هدایت و راهنمایی به رشته تحریر درآورد به این مضمون که تصمیم برای توقف جرم و جنایت، عملی در راستای سود و هزینه جنایات خواهد بود. بکر در دهه 1970 نظریههای خود را پیرامون اختصاص زمان به افراد خانواده گسترش داد. مفهوم جدیدی که بکر از خانواده در کتاب «بحثی درباره خانواده» بیان میکند با مفهوم متعارف آن بهعنوان «یک واحد» مصرفکننده تفاوت دارد. زیرا بکر خانواده را یک واحد مشتمل از چند عامل تولید میبیند که به کمک دادههای زمانی، مهارتها و دانشهای مختلف افراد خانواده مطلوبیت مشترکی را بهوجود میآورند، به این ترتیب نظریه تولید را قابل تعمیم به افراد خانواده میداند.
بکر میگوید: «مدرسه را میتوان موسسهای تعریف کرد که در تولید آموزش تخصص یافته است در حالی که یک بنگاه، آموزش را همراه با کالا تولید میکند. بعضی از مدارس مانند آموزشگاههای آرایشگری، فقط در یک مهارت تخصص دارند ولی مدارس دیگر مانند دانشگاهها مجموعه وسیع و متنوعی از آموزشها را تولید میکنند. مدارس و بنگاهها اغلب در تولید مهارتهای تخصصی جانشین هم هستند. این جانشینی طی زمان شاهد تغییراتی بوده است. برای مثال آموزش وکالت از طریق آموزش حین کار تا دانشکدههای مهندسی» (راجرز و راچلین، 1370، ص 250 ). یکی از همکاران بکر چنین میگوید: «اقتصاد معمولا به این گرایش دارد که از دنیای واقعی فاصله بگیرد. اما بکر آن را به این جهان بازآورده است.» نظریههای وی باعث تغییر بنیادی در مفاهیمی چون علل ازدواج افراد با یکدیگر، دلایل کمتر فرزند داشتن زوجهای ثروتمند، ریشههای ارتکاب جرم و مقولاتی نظیر برنامههای تنظیم خانواده، ضرورت آموزش کارکنان و برنامههای رفاهی شده است (پورهمایون، ص 428 ). گری بکر همسر گیتی نشأت از دانشگاهیان برجسته ایرانی، فارغالتحصیل دوره دکترای تاریخ از دانشگاه شیکاگو و استاد تاریخ دانشگاه ایلی نویز بود. از جمله آثار علمی مشترک این دو استاد اقتصاد و تاریخ میتوان به کتاب «اقتصاد زندگی» اشاره کرد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است