آفتاب

اين روزها نظر كدام شخصيت‌سياسي به رهبري نزديك‌تر است؟

اين روزها نظر كدام شخصيت‌سياسي به رهبري نزديك‌تر است؟

درباره انتخابات رياست جمهوري آينده گمانه‌هاي فراواني بوده و بسياري از جريان ها به ويژه جريان‌هاي اصولگرا تلاش مي كنند نظر خود را نزديك ترين نظر به نظر رهبري انقلاب جلوه دهند.

از طرفي جريان اصلاح‌طلب نيز مي كوشد كه به انحاي مختلف، ارتباط و تعامل خود با رهبري نظام را مثبت و سازنده ارزيابي كنند. انتساب به رهبري، به يك رويكرد سياسي بدل شده است و گروه‌هاي مختلف سعي مي‌كنند با اين ادعا، روند دستيابي به اهداف سياسي شان را تسهيل نمايند. از يك سو تشكل جمنا ، باوجود اختلافات و حرف و حديث هاي بسيار درون گروهي، سعي مي كند خودش را نزديك ترين گروه در حلقه منتسبين به رهبري وانمود كند. از سوي ديگر، نزديكان احمدي‌نژاد نيز مي كوشد با شگردهايي همچون القاي بخشش حميد بقايي با وساطت رهبري انقلاب و ساير ادعاها، خود را در حلقه نزديكان رهبري تعريف كند. اصلاح‌طلبان نيز در هيمن راستا، سعي مي كنند با وساطت افرادي همچون شريعتمداري و جهانگيري و حتي شخص روحاني، ارتباطات خويش با رهبري را مداوم و تنگاتنگ نشان دهند. در عرصه سياست ورزي ايران، اين امري طبيعي و توجيه‌پذير است كه مدعيان تلاش كنند خود را در حلقه خودي هاي نظام تعريف كنند و تلقي انفصال از شخص اول كشور، از آن ها وجود نداشته باشد.
درعرصه رقابت هاي سياسي، گروه هاي مختلف مي كوشند ضمن داشتن رويكردهاي جناحي خويش، از موضوع نزديكي به رهبري و همسويي با ايشان بيشترين بهره‌برداري سياسي را داشته باشند. اما با توجه به مواضع اين ساليان رهبرانقلاب، ايشان مستقيم وارد مصاديق و جانبداري هاي سياسي نمي شوند و بيشتر موضع‌گيري ها، استنباط افراد از نظرات ايشان است.
اما بدون شك با حفظ موضع بي‌طرفي، نظريات شخص رهبري انقلاب به‌عنوان يك فردي كه بينش سياسي خاص خودشان را دارند، به يك سو نزديك تراست. اين سمت‌وسو شايد داراي مصداق عيني و طيف سياستمداراني باشد كه بتوان نمود آن را در عرصه سياسي ايران پيدا كرد. بنا به دلايل و استدلالاتي، شايد نزديك ترين افراد به نظر رهبري نظام در مقطع كنوني و به‌ويژه در مساله انتخابات رياست جمهوري آينده، شخص علي لاريجاني و طيف نزديك به او باشد. همان‌گونه كه در ارتباط با برجام و همچنين گشايش عرصه سياسي در حد انتقادات افرادي همچون علي مطهري، شخص رييس مجلس نقش محوري ايفا كرده و مي كند، مي توان حدس زد كه در نهايت، نظر حاكميت در عرصه عملياتي به مواضع علي لاريجاني نزديك‌تر است. در واقع علي لاريجاني نمود عيني و واقعي سياست ورزي عمل‌گرايانه و متعادل جمهوري اسلامي است. هرچند در موضع‌گيري‌هاي غيررسمي و برخي تريبون هاي خاص، سعي مي شود كه در مورد مسائل جاري كشور مواضع تند اتخاذ شود ولي سرانجام آنچه كه نمود عملياتي پيدا مي كند، همان رويكرد اعتدالي علي لاريجاني است. در واقع علي لاريجاني در تعريف جديد استراتژي سياسي ايران بعد از سال ٨٨ ،در مرز ميان اصلاح طلبان و اصولگرايان ايستاده است و باوجود ناملايمات و بي مهري هايي كه نسبت به او از سوي برخي نيروهاي افراطي صورت مي گيرد ولي در نهايت موضع او به مواضع عملياتي نظام نزديك‌تر است.
بنابراين احساس مي شود در انتخابات آينده نيز باوجود گمانه هايي مبني بر حضور چهره هايي همچون ابراهيم رييسي و ساير چهره هاي اصولگرا، تمايل حاكميت در نظر فردي همچون علي لاريجاني متبلور مي شود. البته فراموش نشود، آنچه در انتخابات تعيين‌كننده است، راي مردم است. ولي بدون شك راي مردم نيز متاثر از معادله بيروني افكار و عقايد سياست مداران و تاثير اراده آن ها بر آراي مردمي خواهد بود. ولي در اين بين مهم است كه در وهله‌نخست، نشانه هاي درست و واضحي به مردم منتقل شده و دوم، از تقابل و اصطكاكات غير ضروري پرهيز شود. شايد در شرايط فعلي به صلاح كشور باشد كه به توافق نانوشته‌اي‌كه براي برقراري توازن سياسي در ايران در برآيند مواضع افرادي همچون علي لاريجاني نمود پيدا مي كند، اتكا كرده و در نتيجه ظاهري آن يعني تجديد رياست جمهوري روحاني به اتفاق نظر رسيد. هرچند اين معادله سياسي نيز به سادگي تحقق نمي يابد و تبصره‌ها و تعهدات بسياري را پي خواهد داشت. به طورحتم چانه‌زني هاي سياسي و سهم خواهي‌ها در اين سطح كم نبوده و گروه‌ها و حلقه‌هاي قدرت خواهند كوشيد بيشترين بهره‌مندي را داشته باشند. ولي اصل مهم اين است كه اين توازن سياسي و اعتدالي، به‌نظر مي‌رسد از پشتوانه سياسي و مردمي قابل قبولي برخوردار شده و بتواند در بهبود نسبي اوضاع كشور نيز سازنده و مفيد واقع شود./ قانون
کد N1661442

وبگردی