اصفهان شهرمساعد و خوبی به نظر میرسد. شهر در دشتی قرار گرفته است كه همه نوع نعمت در آن به حد وفور وجود دارد. گفته میشد كه چون شهر تسلیم نمیشده است، بعد از گرفتنش، بیشتر آن را ویران ساختهاند. اصفهان نیز مانند سایر شهرها با دیوارهای گلی محصور شده است. از تبریز تا اصفهان بیست و چهار روز راه است و باید از ناحیهای گذشت كه تماما متعلق به كشور ایران است و شامل بیابانی است بسیار خشك كه آب شوری در بسیاری از نقاط آن یافت میشود. فیالجمله غلات و میوههای زیادی كه در اینجا به عمل میآید بیشتر از راه آبیاری است. انواع و اقسام میوه از بهترین نوع آن در اینجا به عمل میآید و من بهتر از آن در هیچ جای دنیا ندیدهام و نچشیدهام. اصفهان را از جانب راست و چپ كوههایی دربرگرفتهاند، و گویند كه این كوهها بسیار حاصلخیز هستند و بیشتر آذوقه شهر از آنجا آورده میشود؛ ولی همه چیز در اینجا گران است. قیمت نان مناسب است و یك بار شتر هیزم یك دوكات ارزش دارد. قیمت گوشت نیز از كشور ما گرانتر است. مرغ و ماكیان هرهفت عدد به یك دوكات فروخته میشود. قیمت سایر اشیا متناسب است. ایرانیها مردمانی نجیب و خوشرفتار هستند و از طرز سلوك و رفتارشان برمیآید كه عیسویان را دوست دارند. در مدت توقفمان در ایران به هیچوجه مورد بیاحترامی واقع نشدیم. زنان ایرانی لباسهای مناسب و زیبندهای میپوشند و بر مردان چه از لحاظ پوشیدن و چه از لحاظ اسب سواری برتری و تفوق دارند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است