به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، مجید نداف در مراسم یادبود مرحوم هادی نخعی عنوان کرد: به نظرL تاریخ جنگ ایران و عراق مدیون آقای نخعی است. در مقایسه سپاه و ارتش، هنوز این شیوه روایتگری را در ارتش نمیبینیم در بحرانهای داخلی و منطقهای به شیوههای راویگری دست پیدا کردیم همه اینها با الهاماتی است که از آقای نخعی گرفتیم.
او افزود: رویکرد آقای نخعی جدی، غیراحساسی و غیرتبلیغاتی بود. بسیاری از گزارشهای ما اغلب به قدری فنی بود که دور از طیف وسیعی از راویان حتی باسواد بود. هنر نخعی این بود که طیفی از دوستان را از دانشجو و راننده و بسیجی و طلبه جمع کرده بود و کار سختی داشت. یکی از گرفتارهای ما این بود که در اوج کشتارها همه ترجیح میدادند در یگانها خدمت کنند. واقعا آقای نخعی خیلی سختی میکشید.
نداف گفت: نخعی به هر شکل ما را حفظ و کنترل میکرد. کسانی را از جبههها بازمیگرداند و میگفت اینجا جای شما نیست و باید تاریخ جنگ را منتقل کنید. به نظرم آقای نخعی چند ویژگی نداشت که خیلی مهم بود؛ رویکرد نخعی مخالف جمعآوری با حدس و گمان و تردید بود. او اصرار داشت قبل و بعد از عملیات باید بروید مصاحبه کنید و به واقعیتها بپردازید. مرحوم نخعی مخالف فرماندهمحوری بود. اگر دوستان فرماندهای باید اینجا باشند و الان حضور ندارند ثابت میکند دوستانی که اینجا هستند نگاهشان فرماندهمحوری نبوده است.
او ادامه داد: ما جنگ را از نگاه فرماندهان ننوشتهایم و نخواهیم نوشت. این برچسبی بود که به تاریخ جنگ زدند و جفا به مرحوم نخعی بود. در حالی که او تمام تلاش خود را کرد که این اتفاق نیفتد. یادداشتهای او موجود است تا قبل از فتحالمبین رویکردها کاملا احساسی و تبلیغی بود. در اوج بمبارانها قلم به دست گرفتیم در حالی که برخی فرماندهان اصلا حاضر نبودند چنین افرادی را در کنار خود داشته باشند.
نداف تاکید کرد: آقای نخعی به هیچوجه رویکردهای متحجرانه در مورد آرمانهای دفاع مقدس نداشت. او یک روشنفکر سنتگرا بود. حتی در استخر هم ذکر میگفت او مراقب بود شعارهای مصنوعی را به خورد بچههای مردم ندهند. در تنگاتنگ ما بعد از عملیاتها میآمد و به ما کمک میکرد. وقتی به او گفتم اسم رمز عملیات را حضرت فاطمه گذاشتند، گفت خیلی اشتباه است؛ ما در منطقهای در حال جنگ هستیم که این شعارها اختلافهای فرقهای ایجاد میکند. یا با نام گذاشتن از اسامی ائمه روی معابر جنگی مخالف بود و این کار خیلی جسارت میخواست که نخعی در اوج احساسات آرمانگرایانه حرفهای دینی میزد. این همان فردی است که وقتی به مهاباد رفتیم بارها از مرحوم بروجردی تعریف میکرد.
او گفت: به هر حال ما نیروهای غیرعملیاتی بودیم که خود را به نیروهای نظامی تحمیل کرده بودیم. نخعی به شدت اصرار داشت که عافیتطلب نباشیم شاید برخی الان هم از رویکردهای آقای نخعی رنجور باشند ولی ایشان معتقد بود کار ما بدون ریاضت امکانپذیر نیست. خود او هم این ریاضتها را داشت. آقای نخعی به نظر من بیش از یک مجاهد حاضر در خط مقدم، در تهران خدمت کرد.
این راوی جنگ یادآور شد: نخعی سایهاش بر تمام کتب مرکز مطالعات وجود دارد در بسیاری از کتب نام نخعی نیست اما نقش موثری در آنها داشت. او صمیمانه ما را در کنار خود پذیرفت و تربیت کرد. بعید میدانم بتوانیم اشکالات جدی در آثار نخعی پیدا کنیم. فرمانده محوری و تعصبات صنفی در نخعی وجود نداشت. بعد از جنگ جامعهشناسی خواندم اما نخعی فنی خوانده بود او تندخوانی خوبی داشت اما آثار او سرشار از تکنیکهای تحقیق در علوم اجتماعی بود.
او خاطرنشان کرد: نخعی بسیار واقعگرا بود و تلاش داشت واقعیتها را بنویسد و میگفت تاریخ ما عقلی است آن هم عقل مبتنی بر وحی. اگر نخعی نبود نبرد فاوی بیرون نمیآمد نگاه او به جنگ توصیفی و تحلیلی بود. امیدوارم از این بعد حداقل قدر نخعی را بدانیم. باید صحبتها و آثار او مدون شود. البته ما عدم حضور برخی فرماندهان را به فال نیک گرفتم شاید اگر واقعا نخعی از زبان آنها تاریخ جنگ را مینوشت الان برای او سر و دست میشکستند. همه شاگردان نخعی حاضر به فریبکاری در تاریخ نبودند. امیدوارم سپاه قدردان وجود معنوی نخعی باشد و بتوانیم از همه دستاوردهای او بهره ببریم و شاگردان بیشتری را تربیت کنیم.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است