آفتاب
یادداشت مهمان

«انحصار ورثه»؛ حاصل تلاش مستندسازی سخت‌کوش و باتقوا

«انحصار ورثه»؛ حاصل تلاش مستندسازی سخت‌کوش و باتقوا

دانش اقباشاوی فیلمساز در یادداشتی به تحسین مستند «انحصار ورثه» و محمدعلی شعبانی کارگردان این اثر پرداخت.

خبرگزاری مهر- گروه هنر: دانش اقباشاوی فیلمساز جوان کشورمان پس از تماشای مستند «انحصار ورثه» ساخته محمدعلی شعبانی در دهمین جشنواره «سینماحقیقت» یادداشتی درباره این فیلم نوشته و در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد.

متن یادداشت بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم

با خود قرار دارم که در ابتدای این یادداشت کمی توضیح واضحات دهم. امیدوارم خسته نشوید.

دیگر کمابیش همه می دانند یا می توانند فرض کنند که فیلم ساختن چه کار دشواریست! چون فرایندیست که قرار است در آن با استفاده از امکاناتی مصنوعی همچون متن نمایشی، بازیگر، عدسی، صدا، موسیقی و بسیار مولفه های دیگر جهانی باور پذیر، جذاب و تاثیرگذار خلق شود. با توجه به تعریف کلی فوق از فیلم ساختن، فیلمسازی مستند دشوارتر است. چرا؟ زیرا در جریان ساخت فیلم مستند البته منهای مستندهای حاوی صحنه های بازسازی، فیلمساز از همان ابتدا حداقل امکاناتی را که از دست می دهد داشتن متن نمایشی و برخورداری از عنصر بازیگر است، اما انتظار مخاطب همان است که باید باشد؛ باورپذیری، جذابیت، تاثیرگذاری و در اینجا یعنی جهان مستند به علاوه کنید نیاز مخاطب را از بهره بردن از دیگر دستاوردهایی همچون آگاهی بخشی و حقیقت یابی. پس تا همین جا می توانیم فرض کنیم که ساختن فیلم مستند کاری است دشوارتر از فیلمسازی داستانی.

در ادامه، مستند چهره نگاری (پرتره) را از دشوارترین گونه های  مستند می توان دانست، چرا که قرار است تصویری واقعی (و اگر فیلمساز توان و سوادش را  داشته باشد و لطف خدا نیز یاری اش کند تصویری حقیقی) از شخصیتی را به مخاطب عرضه دارد.

تقریبا برایمان  بدیهی است که انسان ها از وجوه گوناگون شخصیتی و اجتماعی برخوردارند پس مستند ساختن درباره انسانها به همین معنا باز هم دشوارتر می شود. حالا ساختن یک فیلم مستند چهره نگاری درباره یک فیلمساز، کار را می تواند دشوارتر هم کند چه اینکه سوژه فرضی ما به اعتبار فیلمساز بودنش خود لابد آثاری دارد و نگاهی دارد و ادعایی و نمودی و باز به همین منوال مستند ساختن درباره انسانی که دیگر در قید حیات نیست دشوارتر می گردد چرا که فیلمساز قرار است درباره کسی فیلم بسازد که دیگر در این عالم فانی حضور فیزیکی ندارد و لاجرم باید از طرق دیگری  غیر از مواجهه با خود زنده و ناطقش به شناخت برسد و به تبع آن مخاطب را نیز به شناخت از او برساند.

در ادامه می توان شهادت داد که فیلم ساختن درباره یک شهید باز هم کار فیلمساز را دشوارتر می کند. وقتی می گویم شهید، منظورم عام و در همه جوامع است بهرحال هر جامعه ای و طرز فکری برای خود و آرمان های خود کشته شدگانی مقدس دارد پس همین صفت تقدس تصدیق می کند که نزدیک شدن، واکاوی و شناخت و شناساندن فردی که دیگر در قید حیات نیست و نیز به صفت مقدس نیز موصوف گشته چقدر می تواند کار فیلمساز فرضی ما را دشوارتر کند.

حال فرض بگیریم که فیلمساز فرضی ما قرار است فیلمی فرضی درباره یک شهید بسازد. شهیدی که خود فیلمساز هم بوده و از قضا خود مستندساز هم بوده است. پس اینجاست که کار مستندساز فرضی ما که به لطف خدا فرضی نیست و نام و نشان و رگ و ریشه دارد خیلی خیلی دشوارتر می گردد. دقیقا در همین جا، یعنی در جایی که قرار است فیلم مستندی غیرفرضی و عینی بسازد.

محمد علی شعبانی فیلمی را باید بسازد درباره فیلمساز شهید سید مرتضی آوینی.

حق دارید که بپرسید اینقدر صغری و کبری چیدن و بر شماردن ابتدایی ترین دشواری های مستندسازی برای اینکه به مخاطب این یادداشت این خبر را برسانی که قرار است یک مستندساز جوان فیلمی درباره یک فیلمساز شهید بسازد چه دلیلی داشت؟

 دلیل این بود می خواستم بگویم که فیلم مستند چهره نگارانه «انحصار ورثه» بسیار ماهرانه و دقیق توانسته است از سد همه آن دشواری هایی که در بالا ذکر شد و بسیاری که ذکر نشد عبور کند و خود را به تراز یک اثر باورپذیر، جذاب، تاثیرگذار، حقیقت جو، صادق، روان، شکیل و واقع بینانه برساند.

چرا؟ چون که او فیلمسازی شجاع است که از فیلمسازی نمی ترسد. از مستند سازی هم نمی ترسد از مستند چهره نگاری ساختن هم نمی ترسد. راستش از شهید سید مرتضی آوینی هم نمی ترسد.

چرا؟ چون که «انحصار ورثه» با اینکه متنی نمایشی ندارد اما داستانی را که مخاطب انتهایش را خوب می داند طوری تعریف می کند که مخاطبش خسته که نمی شود بلکه به دنبال کردنش مدام مشتاق تر می شود.

چرا؟ چون که او توانسته فیلمی بسازد که بازیگر ندارد اما تماشاگر لذت می برد از روایت راویانش.

چرا؟ چون که فیلمساز خوش سلیقه ما فیلمی ساخته تا نشان دهد می توان به اثر روح بخشید بدون اینکه به دامان سانتیمانتالیسم و رمانتیک بازی افتاد!

چرا؟ چون که مستندساز با معرفت ما نشان داده که می توان شان شهید را حفظ کرد اما از واقعیت ها و حقیقت های شخصیتش تصویری نو و حقیقی ارائه داد.

چرا؟ چون که او فیلمسازی با تقواست و همین تقوا به او یاری رسانده تا بتواند خویشتن دارانه مرز بین ایجاد جذابیت و ژورنالیسم را در اثرش حفظ کند و نجیبانه از اطلاعات شخصی و اجتماعی سوژه شهیدش  استفاده کند و در واقع صیانت و مراقبت نماید.

چرا؟ چون که کارگردان و محقق ماهر ما توانسته تا از درون شخصیتش به برون او دست یابد و این دستاورد مفید و جذاب را برای تماشاگر نیز به تصویر کشاند و به جان و وجدان تماشاگرش بنشاند.

چرا؟ چون که کارگردان تیزهوش ما توانسته نشان دهد که شهید سید مرتضی آوینی هر چه که بود از خود بیگانه و فرصت طلب نبود.

چرا؟ چون که خود محمدعلی شعبانی هر چه که هست از خود بیگانه و فرصت طلب نیست.

چرا؟ چون که توانسته «انحصار ورثه» را بسازد.

چرا؟ چون که او سخت کوش است.

خدا حفظش کند. خیرش دهد و در مسیر خیر نگه ش دارد؛ چرا که ما به او افتخار می کنیم و از بودنش و اینگونه فیلم ساختنش حظ می بریم.

دانش اقباشاوی ۱۹ آذر ۱۳۹۵
 

کد N1572358

وبگردی