آفتاب

امام فرمودند اصل ولایت فقیه را محکم بنویسد که شبهه‌‌ای نباشد

امام فرمودند اصل ولایت فقیه را محکم بنویسد که شبهه‌‌ای نباشد

عضو مجلس خبرگان قانون اساسی می‌گوید امام برای هیچ اصل قانون اساسی توصیه‌ یا پیامی به نمایندگان ندادند.

فائزه انیسی نیا: 12 آذر 58 بود که مردم ایران باز هم پای صندوق های رای رفتند تا اینبار به قانون اساسی رای دهند همان قانونی که نزدیک به سه ماه در مجلس خبرگان قانون اساسی به بحث و بررسی گذاشته شده بود. مجلسی که در آن چهره های شاخصی چون آیت الله بهشتی و طالقانی حضور داشتند. 

پخش کردن این مباحث از تلویزیون در تدوین قانون اساسی بی تاثیر نبود و به گمان من چنین آزادی برای بیان مطالب موضوعات، جنجال و هزینه ای برای نظام ایجاد نکرد.  به هر حال مردم این مباحث را از تلویزیون دیدند و با فضای جلسات از نزدیک مطلع شدند اما ادامه آن را برای این زمان به شخصه مثبت ارزیابی نمی کنم و فکر می کنم برای آن زمان کافی بود.

ترکیب مجلس خبرگان قانون اساسی یک ترکیب از روحانیت و مکلاها و یک بانوی نماینده بود... شده بود که مثلا گعده و جلسه ای در موضوعی خاص با ترکیبی از این افراد شکل بگیرد ..میخواهم بدانم تعامل بین طیف های مختلف حاضر در مجلس به چه نحوی بود؟

تعامل و همفکری میان افراد به شکل مثبت وجود داشت اما اختلاف نظر و سلیقه هم همانطور که گفتم بی تاثیر نبود. مثلا من به یاد دارم مرحوم مفتی زاده در آن زمان به تازگی از کردستان آمده بود و با فقه شافعی آشنایی کامل داشت. او در جریان تدوین قانون اساسی تلاش می کرد موادی را اضافه کند تا اختلافات میان شیعه و سنی را کاهش دهد و همه بتوانند در اداره جامعه سهیم باشند. بنده تا به آنجایی که به یاد دارم 5، 6 نفر بودند كه به صحبت های او بهایی ندادند و مخالفت كردند و به همين خاطر متاسفانه اصلی در این زمینه وارد قانون اساسی نشد.

خاطرتان هست که مثلا در اصولی به نظر امام رجوع شده باشد یا خود امام پیامی به مجلس خبرگان فرستاده باشند و ملاحظاتشان را بیان کرده باشند .

من به یاد ندارم که امام خمینی (ره)موضوع خاصی را سفارش کنند که به قانون اضافه یا کم کنید. تنها در مورد ولایت فقیه وقتی خانم گرجی که خدمت ایشان رسیدند تا نظر ایشان را در مورد زنان بپرسند ایشان فرمودند اصل ولایت فقیه را محکم بنویسید تا شبهه ای در این مورد پیش نیاید.

فکر نمی کنید سرعت زیاد در تصویب اصول قانون اساسی که البته بخاطر شرایط خاص آن دوره هم بود، سبب شد برخی اصول با ابهام به تصویب برسد که با گذشت چند دهه هنوز برخی ابهامات پابرجا باشد.

 بله در این زمینه نقدهایی وجود دارد که اگر زمان بیشتری به مانند 6 ماه می داشتیم ممکن بود نکات بیشتری به آن اضافه می شد البته قرار بود یک ماهه تمام شود اما دو ماه هم به آن اضافه شد اگر زمان به این سرعت پایان نمی یافت احتمالا موارد جدیدی اضافه می شد.

آقای اکرمی! شما رابطه نزدیکی هم با آیت الله طالقانی داشتید، نگاه ایشان به قانون اساسی چگونه بود؟ این دغدغه ایشان را چقدر مهم و بجا می دانستید؟

تا آنجایی که من به یاد دارم آیت الله طالقانی نگران بودند که مبادا آزادی های مردم محدود شود و مردم سالاری آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگیرد. او معتقد بود آن قانون اساسی که شورای انقلاب نوشته بود به تایید حضرت امام در پاریس رسیده بود و ذیگر لزومی ندارد که ما دوباره قانون اساسی جدید بنویسیم اما نظر ایشان به هر روی اتفاق نیفتاد و قانون اساسی جدید تدوین شد.

آیا فوت ایشان خللی در جریان تدوین قانون اساسی ایجاد نکرد؟

از آنجا که بنده قریب به سه سال در تمام بحث های ایشان در مدرسه هدایت شرکت می کردم و از ایشان شناخت داشتم می دانم که  به آزادی اندیشه، آزادی نقد و آزادای های مدنی و اجتماعی مردم اعتقاد داشت و رشد و پیشرفت اجتماع را در گروه آزادی اندیشه می دانست به همین جهت اگر زنده می ماند در این زمینه تلاش بیشتری می کرد.  قوانین روشن تر و بهتر و صریح تری هم در زمینه آزادی های مردم نوشته می شد. ایشان می گفتند اگر آزادی باشد اسلامی آزادی خواه و عدالت خواه بوجود خواهد آمد . و اینکه در ایران کسانی از جبهه چپ و یا مارکسیستی حضور دارند به این خاطر است که ما در مورد اسلام آزادی خواه آنطور که باید تلاش نکردیم و نگفتیم و ننوشتیم. بنابراین حضور ایشان فضا را از این جهت بسیار تغییر می داد.

نگاه آیت الله بهشتی به قانون اساسی چطور بود؟

آیت الله بهشتی هم در این زمینه چنین نگاه هایی داشتند. اگر آثاری که از ایشان باقی مانده در این زمینه ببینید متوجه خواهید شد که ایشان به همین نکات توجه داشتند، منتهی مرحوم طالقانی چون از سال 1313 به مقابله با دیکتاتوری رضاخان و بعد از او پسرش پرداخته بود و در نهضت ملی دکتر مصدق شرکت داشت و از شکست او رنج برده بود و به خاطر تجارب متعددی که پشت سر گذاشته بود نگاه ویژه ای به آزادی داشت.

منافقین تلاش زیادی را برای ایجاد اختلاف بین آیت الله بهشتی و طالقانی به عنوان افرادی که نقش زیادی شاید در روند مجلس خبرگان داشتند کردند..چقدر این تلاش ها نتیجه داد و دلیل آن چه بود؟

اوایل انقلاب تمام نگاه های انقلابی تا شکل گیری مجلس اول وارد سیاست شده بودند. در مجلس اول اختلافاتی که با گروه های مختلف و گروه هایی که طرفدار ترقی و آزادی بودند به جامعه سرایت کرد و تا امروز هم ادامه یافت. به اعتقاد من گروه های ضد انقلاب به این اختلافات دامن زدند و متاسفانه فضایی در ادامه بوجود آمد که ما امروز شاهد آن هستیم و جامعه از آن آسیب دیده است.

اما در جریان تدوین قانون اساسی بنده تا به آنجایی که به یاد دارم تلاش منافقین برای ایجاد اختلاف میان آیت الله طالقانی و شهید بهشتی هيچ تاثيري نداشت. چرا که افرادی که در مجلس خبرگان بودند این دو بزرگوار را می شناختند البته همیشه باید میان دار و دسته مسعود رجوی و انقلابیون تفاوت قائل شویم. آقایان محمد حنیف نژاد و سعید محسن حقیقتا با مسعود رجوی و پیروانش تفاوت داشتند. رجوی به دنبال قدرت بود و انقدر دیکتاتور بود که حتی نحوه کتاب خواندن افراد را هم تعیین می کردند این افراد و حزب توده برای ایجاد اختلاف میان این دو بزرگوار تلاش هایی کردند اما موفق نشدند و بنده هیچگاه احساس اختلاف نظر میان این دو احساس نکردم. هر دو بزرگوار در حدی از علم و دانش بودند که منافقین نتوانستند نفوذ یا تاثیری داشته باشند.

29219

کد N1565172

وبگردی