آفتاب
جایگاه سیاسی و اقتصادی سیمره (دره‌شهر کنونی) در طول تاریخ

دیار تمدن‌ساز

دیار تمدن‌ساز

سیمره شهری باستانی در حدفاصل بین خوزستان، لرستان و ایلام کنونی می‌باشد که در طول تاریخ فراز و فرود بسیاری به خود دیده است، یک چند با ...

دکتر نجم‌الدین گیلانی

سیمره شهری باستانی در حدفاصل بین خوزستان، لرستان و ایلام کنونی می‌باشد که در طول تاریخ فراز و فرود بسیاری به خود دیده است، یک چند با نام ماداکتو، یکی از مهم‌ترین پایتخت‌های ایلام باستان بود (البته بر سر موقعیت جغرافیایی ایالات ایلام باستان هنوز اتفاق نظر وجود ندارد)، یک چند همگام با ورود آریایی‌ها، قوم سیمری به آن مهاجرت کرده و نام خود را به رود سیمره و این منطقه جغرافیایی دادند (هرودوت، 1363: جلد1/ 66)، هرودوت به کرات از این قوم نام می‌برد که قومی جنگجو و شجاع بودند و پس از جنگ و گریزهای فراوان با ایونی‌ها و... سرانجام به منطقه سیمره آمده و هم پیمان مادها می‌شوند (همان). یک چند هم این دیار با نام مهرگان کدک تا قرون نخستین اسلامی در تاریخ سیاسی و اقتصادی کشور موثر بود.

 هرمزان سردار نامی و تسلیم‌ناپذیر عهد ساسانی (فرمانده جناح راست قادسیه) از این دیار برخاست و یک چند اعراب مسلمان را با پشتیبانی مردم دیارش به خود مشغول داشت و در نهایت پس از تسلیم، به‌عنوان یکی از اولین انتقال‌دهندگان فرهنگ ایرانی به عالم اسلامی از او یاد می‌شود (محمدي ملايري، 1351: 1؛ گیلانی، 1393: 127)، چراکه او به دلیل داشتن سواد و فرهنگ بالا و آگاه به رموز مملکت‌داری، مشاور عمر دومین خلیفة مسلمین شد و در تاسیس دیوان و وضع تاریخ و شیوه کشورداری مسلمین را یاری رساند (طبري، 1362، جلد3: 923؛ بيروني، 1352: 48؛ محمدي ملايري، 1351: 20)، هر چند در نهایت به‌عنوان طراح قتل عمر و همکار فیروز ابولولو از او یاد می‌شود (طبري، 1362، 8/ 2083- 2088؛ بلاذري، 1337: 532؛ گیلانی، 1393: 129). به هر روی، پس از گذشت چند هزار سال از تاریخ پربار سیمره و گرفتن نامی مجعول به‌نام دره‌شهر، هنوز مردمان این دیار نام شهر خود را هم‌داستان با مرحوم زرین‌کوب «وادی سیمره» می‌دانند و رود پرآب سیمره همچنان خروشان و عامل به‌وجود آمدن آبادانی و رونق کشاورزی منطقه شده است.

با توجه به اینکه منطقه سیمره به لحاظ منابع طبیعی (رود سیمره، چشمه‌های پرآب، جنگل‌های بلوط و درختان میوه وحشی و مراتع و...) (ابن‌حوقل، 1345: 112؛ جیهانی، 1367: 142)، در طول تاریخ غنی بوده و همواره مورد طمع مهاجمان قرار گرفته است.

چنانکه دیاکونوف می‌گوید: «در لشکرکشی‌های آشور نفسیرپال دوم که از دیگر تجاوزات آشوریان جدی‌تر بود، مردم سیمره نه فقط اسبان و قاطران و دام‌ها و ظروف مفرغ به شاه آشور هدیه دادند، بلکه عوارض و خراج‌هایی نیز به نفع آشور برایشان وضع شد» (دیاکونوف، 1345: 200 - 199).

ناگفته پیداست که یکی از اهداف اصلی حملات آشوریان به ایلام، دسترسی به منابع غنی طبیعی بود که در کوه‌ها و دره‌های ماداکتو و سیمره و دیگر نقاط کوهستانی ایلام وجود دارد. کوه‌های پوشیده از جنگل (کبیرکوه، دینارکوه، مانشت و...)، منبع بسیار مهمی از چوب و آهن و دیگر منابع طبیعی بود که آشوریان به‌شدت به آنها نیاز داشتند. پرفسور هنتس به این موضوع مهم اشاره کرده و می‌گوید:

«لشکرکشی‌های بیشمار سومری‌ها، بابلی‌ها و آشوری‌ها به ایلام بیشتر معلول کوشش مردمانی است که می‌خواستند مهم‌ترین کالاهایی را که تنها در سرزمین‌های کوهستانی یافت می‌شد، به‌دست آورند... کالاهایی مانند: الوار (چوب)، سنگ، مواد معدنی و اسب.» (هنتس، 1389: 80).

چنانکه ذکر شد در تاریخ هرودوت از سیمری‌ها به‌عنوان هم‌پیمان مادها یاد شده است (هرودوت، 1363، 1/ 89). همچنین، سیمره در عهد مادها در مسیر جاده بین‌المللی و ترانزیتی غرب به شرق قرار داشت و راه‌های تجاری مهم از بین‌النهرین به‌سوی مشرق و اکباتان از این ناحیه می‌گذشتند (دیاکونوف، 1345: 212). همین عامل در شکوفایی و توسعه منطقه سیمره در دوره‌ای از تاریخ ایران موثر بوده است که با تغییر در مرزها و جابه‌جایی جاده‌های بین‌المللی نیز رکود سیمره را در پی داشته است.در زمان هخامنشیان نیز منطقه سیمره همچنان موقعیت استراتژیک خود را حفظ کرد، چراکه این ولایت در مسیر جاده بین‌المللی شوش به بابل قرار داشت.

همین مردمان کوه‌نشین بودند که منابع یونانی آنها را اوکسی‌ها نامیده‌اند و به اکراه تسلیم اسکندر شدند. اینان هنگامی که بنابر عادت از سپاه مقدونی در حال گذر حق عبور خواستند، اسکندر از پرداخت آن سرباز زد و با زحمت فراوان توانست راه عبور خود را بگشاید (هنتس، 1389: 31- 30). استولپر آمریکایی نیز با استناد به منابع یونانی و رومی، معتقد است که بخش‌های پیرامونی خوزستان، به‌ویژه شمال خوزستان که در دست‌کاسی‌هایی بود که در دره‌های پرآب سیمره – کرخه اسکان داشتند، هرگز به سلطه شاهنشاهان هخامنشی درنیامده بودند (استولپر، 1389: 112). البته پیش از این نیز دیاکونوف خاستگاه اصلی کاسیان را تنگه‌ها و دره‌های سیمره تشخیص داده بود (دیاکنوف، 1345: 151).

نکته جالب توجه اینکه شاهان هخامنشی علاقه زیادی به استفاده از آب سیمره داشتند. این رود در گذشته‌های دور باستانی به قدری بااهمیت بود که پادشاهان هخامنشی، غیر از آب سیمره هیچ آبی را نمی‌نوشیدند (بریان، 1386: 559). آنها به دلیل سبکی و گوارا بودن آب سیمره، حتی وقتی به جنگ با یونانیان می‌رفتند، آب سیمره (خواسپس) را در گالن‌هایی می‌ریختند و با خود می‌بردند (هرودوت، 1362: 264). در رابطه با سبکی آب سیمره مقدسی می‌گوید: «سبک‌ترین آبها در ده جا است که مهرگان‌کدک (سیمره) و ماسبذان دو مورد از آن شهرها بوده است.» البته آن زمان آب سیمره به دلیل اینکه در عقاید ایرانیان باستان آب و خاک و آتش مقدس بودند، پاک و زلال بوده است.

سیمره به دلیل جاذبه‌های طبیعی، موقعیت سیاسی و استراتژیک و اقتصادی‌اش یکی از مهم‌ترین شهرهای عهد ساسانی به‌شمار می‌آمد، جاذبه‌های طبیعی این شهرستان عاملی بود که محل ییلاقی حاکمان عصر ساسانی باشد. مقدسی سیمره و ماسبذان را جزو دلگشاترین مناطق ایران در عهد ساسانی می‌داند (مقدسی، 1376: 372) و می‌گوید: «قباد ساسانی سرزمین ایران را بررسی کرد و آبها و خاک‌هایش را سنجید، تا برای اسکان خویش شهری بسازد، پس دلگشاترین آنها را مهرگان کدک (سیمره) و ماسبذان و اصفهان و ری و سمرقند و کرمانشاه تشخیص داد. منظور از آبها را سنجید، به لحاظ گوارایی و وزن آب بوده است» (همان). جالب اینجاست که مقدسی می‌نویسد قباد ساسانی پس از بررسی که انجام داد، خردمندترین مردم را در ری و اصفهان و سیمره و ماسبذان شناخت (همان). مستوفی نیز به آبادانی سیمره اشاره داشته است و می‌نویسد: «سیمره شهری نیک بوده و اکنون خراب است و در همه کوهستان غیر از آنجا خرما نمی‌باشد» (مستوفی، 1354: 132).

اشتاین نیز سیمره را به لحاظ کشاورزی شهری ثروتمند می‌داند و می‌گوید در زمان ساسانیان شهری آباد بوده است (Stein, 1940: 208).

ابن‌حوقل نیز می‌گوید: «من در دو شهر تمام میوه‌های سردسیری و گرمسیری را دیدم: یکی مهرگان‌کدک، یکی سیروان و این نشان از آن دارد که این مناطق به لحاظ آب و هوایی متفاوت از دیگر اقلیم‌ها هستند.» (ابن‌حوقل، 1345: 112).

موقعیت سیاسی و استراتژیک سیمره در عهد ساسانی به دلیل نزدیکی با بین‌النهرین و تیسفون، باعث توسعه این ولایت شده بود و موقعیت اقتصادی آن به دلیل قرار گرفتن در مسیر بازرگانی شرق به غرب و وجود زمین‌های حاصلخیز و آب فراوان دوچندان شده بود. دو استان خوزستان و سیمره از مهم‌ترين مناطق قلمرو دولت ساساني بود و در دوران اسلامي هم اين جایگاه را همچنان حفظ کرد، زيرا اين منطقه از يک‌طرف با استان فارس زادگاه ساسانيان و از طرف ديگر با تیسفون مرکز شاهنشاهي ايران، هم‌مرز بود. علاوه بر مزيت سياسي و نظامي از لحاظ اقتصادي نيز منطقه‌اي آباد بود. به همین جهت است که هرمزان حاکم و فرزند این دیار (سیمره) در دوران ساسانی شأن و شوکتی همسنگ با پادشاه داشت و یکی از فرمانروایانی بود که به لقب شاه خوانده می‌شده و اجازه داشت تاج بر سر نهد (طبری، همان: 308؛ محمدي‌ملايري، 1351: 5). آباداني اين منطقه و جایگاه اقتصادی آن از ميزان خراجي که در زمان ساساني و خلفا از اين منطقه دريافت مي‌شد به‌خوبي معلوم مي‌شود. خراج سیمره و ماسبذان سه میلیون و پانصد هزار درهم بوده است (اصطخری، 1368: 35).

اشپولر نیز از رونق اقتصادی سیمره و فراوانی محصولات کشاورزی آن یاد می‌کند و می‌گوید: «زمانی که ابوموسی اشعری، دینور و سیمره را تصرف می‌کند تا مدت‌های مدیدی آذوقه پادگان را از این محل تامین کرده است» (اشپولر، 1369: 190). وی در ادامه سیمره را به‌عنوان یکی از مراکز مهم تجاری و یکی از انبارهای آذوقه قرن سوم هجری نام می‌برد که با وجود فراز و فرود در دوره‌های مختلف تاریخی، به علت پیشرفت اقتصاد پولی و شبکه حمل‌ونقل مجددا رونق خود را به‌دست آورده است. وی می‌گوید: در سیمره خرما، گردو، فندق، گندم، جو و.... انبار می‌شده است (همان: 223)، علاوه بر این اشپولر سیمره را در مسیر بازرگانی همدان تا بغداد می‌داند (همان: 263)، وجود پل تاریخی و باشکوه گاومیشان بیانگر اهمیت تجاری و استراتژیک سیمره در دوران باستان می‌باشد. هرچند سیمره امروزه به دلایلی همچون از بین رفتن مراکز حکومتی آن‌زمان (تیسفون) و از رونق افتادن جاده‌های استراتژیک و بین‌المللی و روال طبیعی شروع و اوج و زوال تمدن‌ها از رونق افتاده است و تقریبا می‌توان گفت با نام دره‌شهر در کشور گمنام است و کسی به آن زیاد توجه نمی‌کند، ولی هنوز مردان و زنانی کوشا و جانفشان دارد که از بانگ خروس تا غروب خورشید مشغول کار و فعالیت اقتصادی هستند و در راه توسعه کشور بدون هچ چشمداشتی تلاش می‌کنند.

 

منابع:

ابن حوقل، (1345)، صوره الارض، ترجمه جعفر شعار، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.

استولپر، ماتيو ولفگانگ، (1389)، تاريخ ايلام، ترجمه: شهرام جليليان، تهران: انتشارات توس.

اشپولر، برتولد، (1369)، ايران در قرون نخستين، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي.

اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، (1368)، مسالک و ممالک، ایرج افشار، تهران: انتشارات علمی فرهنگی.

بلاذری، ابوالحسن، (1337)، فتوح‌البلدان، ترجمه محمد توکل، تهران: نشر نقره.

بیرونی، ابوریحان، (1352)، آثارالباقیه القرون‌الخالیه، به قلم اکبر دانا سرشت، تهران: ابن سینا.

دياکونوف، ا. م.، (1345): تاريخ ماد، ترجمه کريم کشاورز، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

طبری، محمدبن جریر، (1362)، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاينده. تهران: اساطير.

گیلانی، نجم‌الدین، (1393)، تحلیل مقاومت‌های هرمزان مهرگانی، در برابر اعراب مسلمان، فصلنامه فرهنگ ایلام، دوره 15، شماره 44و 45، صص 137- 125.

محمدی ملایری، محمد، (1362)، «سرگذشت هرمزان»، مجله مقالات و بررسى‏ها، شماره 9 – 12.

مستوفی، حمدالله، (1331)، نزهه القلوب، به اهتمام لسترنج، لیدن.

مقدسی، ابوعبدالله، (1361)، احسن التقاسیم فی معرفت الاقالیم، تنظیم علی نقی منزوی، شرکت مولفان: تهران.

هرودوت، (1363): تاریخ هرودوت، ترجمه وحید مازندرانی، تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.

هنتس، والتر، (1389)، شهریاری ایلام، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماه.

تصویر رود سیمره و پل ارتباطی غرب به شرق گاومیشان

کد N1532889

وبگردی