خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: «ویژگیهای حکومت مهدوی همان ویژگیهای حکومت علوی است، با این تفاوت که حکومت علوی تنها در گسترهای محدود از کره زمین و در مدت زمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرت هم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی نتوانست به همه آنچه در نظر داشت، جامه عمل بپوشاند.»(۱)
کافی به نقل از حماد بن عثمان نوشته که امام صادق (ع) فرمود:
«وقتی قائم ما اهل البیت (ع) بپاخیزد، لباسهای علی (ع) را دربرمیکند و روش او را پیش میگیرد.»(۲)
خود امیر المؤمنین (ع) نیز در در عبارتی به ابو عبد اللّه جدلی فرموده است که:« آیا خبر ندهم تو را به أنف و عین مهدی؟ عرضه داشت: آری! پس آن حضرت دست به سینۀ خود زد و فرمود: من.»(۳)
امام مهدی (عج) با وجود دارا بودن تمام ثروت و قدرت دنیا ، خود زندگی ساده و زاهدانه ای دارند. در زمان حکومت ایشان ، همگان از نعمت و آسایش و آرامش برخوردار میشوند ولی شخص امام (عج) جامهای خشن میپوشند و از حدّاقل زندگی استفاده میکنند .
ایشان در بیعتی که در ابتدای حکومتشان از کارگزارانشان می گیرند، خودشان را نیز ملزم به تعهداتی می نمایند:
«متعهد میشود که از همان راهی که آنان میروند برود، و چون آنان لباس بپوشد، و بر مرکوبی مانند مرکوب آنان سوار شود، و چنان باشد که آنان هستند. به اندک بسنده کند، و زمین را با یاری خدا از دادگری پرکند، پس از آنکه از ستم آکنده شده باشد. . . و حاجب و دربانی نگمارد.»(۴)
«حضرت علی (ع) در کوفه، مرکز حکومت خود، مردم را مخاطب قرار داد و فرمود: «ای مردم کوفه!اگر دیدید که من از شهر شما بیرون رفتم به غیر از آن وضعی که قبلا داشتم،مثلا لباس و خوراک من یا مرکب و غلام من عوض شده و در مدت حکومتم زندگی مرفهی برای خود درست کردهام،بدانید که در حکومت،به شما خیانت کردهام.»(۵)
امام علی(ع) در حکومت خویش عُلُو مادی و معنوی مردم را بیش از هر چیز واجد اهمیت می دانست و به استانداران خویش، از جمله مالک اشتر این امر را توصیه می نمود. مرحوم علامه جعفری در شرح بند مزبور از عهدنامه مالک، سخن مولا را چنین ترجمه کرده است: « … من تو را برای اداره کشور مصر می فرستم که چونان باغبانِ عاشق نهالهای باغ خود، مردم آن سرزمین را احیا نمایی و شخصیت آنان را در این گذرگاه معنادار که دنیا نامیده شده است، به ثمر برسانی، و از بدبختیها و رذالتهای اخلاقی و ناگواری های جانکاه جاتشان بدهی، نه چونان درنده ای خون آشام که قدرت حکومت مستت کند و زندگی و مرگ مردم را به بازی بگیری و برای رسیدن به خواسته های جاه طلبانه خود حیات مردم را که شعاعی از اشعه الهی در روی این کره خاکی است، طعمه ای لذیذ برای خود تلقی نمایی. آن کس که با تکیه بر قدرت، انسانها را طعمه خود بداند، پیش از آن که انتقام ماورای طبیعی بر سرش تاختن بیاورد، دیر یا زود لقمه ای ناچیز در دهان گرگهایی مانند خودش خواهد گشت، زیرا مردم بر دو صنفند: یا در دین برادر تو هستند، یا در خلقت نظیر تو.»(۶)
«
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است