آفتاب
نمایه

سردرد از تعمیر حمام‌

سردرد از تعمیر حمام‌

سه‌شنبه صبح در ركاب مبارك سوار شدیم. ذات همایونی به كوه كله‌یانی تشریف‌فرما شدند. یك كبك به شست مبارك شكار شد. بعد از ناهار حضرت والا و ...

گروه تاریخ و اقتصاد:سه‌شنبه صبح در ركاب مبارك سوار شدیم. ذات همایونی به كوه كله‌یانی تشریف‌فرما شدند. یك كبك به شست مبارك شكار شد. بعد از ناهار حضرت والا و ما به شكار كبك رفتیم. كبك زیاد دیده شد ولی تیری انداخته نشد. جز یك تیر كه من انداختم، آن هم نخورد. دو ساعت به غروب مانده به منزل آمدیم. دایی جانم و اكبر خان نایب ناظر اینجا آمدند. اكبر خان رفت من و دایی جانم حمام رفتیم. نیم ساعت بیش در حمام توقف نشد. بعد از خارج شدن سر من قدری گیج خورد و درد گرفت. دایی جانم تا بعد از شام به حالت بدی بود. محمد باقر و حسین به شدت سرشان درد گرفت و دلشان به‌هم خورد. چند نفر هم دیروز حمام رفته بودند آنها بدتر از ما شدند. این حمام را تازه تعمیر كرده‌اند گویا از تعمیر تازه، این انقلاب به آدم روی می‌دهد. سال گذشته بسیار به این حمام آمدیم. این‌طورها نبود. شب ساعت پنج استراحت كردیم.

 

تیولات‌

با هم نشسته و قرار دادند كه تیولات برگردد تا از صادر و وارد این دو سه كرور كه تیول است منافع بانك و مداخل آنها زیادتر شود. ده نفر منتخبین تجار است آن وقت از هر صنف مثل حریر فروش، صراف، خرازی‌فروش و غیره هم وكیل جدایگانه قریب چهل پنجاه نفر می‌شوند، رای دادند تیولات و تسعیر جنس برگشت كرد. در صورتی كه هر جا تیول است آبادتر و راحت‌تر از دهات دیگر است. تیول مانع ظلم حكام و مباشرین كه هر سال عوض می‌شوند بود. تیول غالب ملك مردم بود و حالا تازه فهمیده‌اند بد كاری شده. گذشته از آنكه از همه تیولات صدا برخاسته این دو سه كرور هم كه از مالیات نقد و رسیده بود از میان رفته. تسعیر جنس در بعضی دهات كار غلطی بود، در بعضی بنا به مصلحتی؛ زیرا خیلی از دهات خالصه و غیره كه از قدیم ممیزی شده به‌قدری جنس دارد كه اگر تسعیر نشود به‌كلی صاحبان آن واگذار كرده فرار می‌كنند. صاحبان تیول آنچه كردند همان موسسین بانك كه در مجلس بودند نگذاشتند. جنازه تیول را در روزنامه‌ها كشیده، ملا، شاهزاده، خان، وزیر، امیر گرد آن جمع [شده] گریه و زاری می‌كنند. هنوز كه از بانك خبری نیست. وزرا گفتند بانك نباید به مالیات دخالت كند و تمام امتیازات هم نباید انحصار به آن داشته باشد. مردم هم اولا پول نبود بدهند، ثانیا گفتند اطمینان به تجار دیگر نداریم. این شد فعلا نتیجه چند ماه مذاكرات مجلس و زحمات فراوان تجار [برای] احیای مملكت و حیات دولت.

 

- روزنامه خاطرات عین‌السلطنه، ج‌3، ص: 1809

کد N1295816

وبگردی