آفتاب

عباس عبدی: آنها که در حمایت از احمدی‌نژاد از امام زمان مایه گذاشتند، امروزه سکوت اختیار کردند

عباس عبدی: آنها که در حمایت از احمدی‌نژاد از امام زمان مایه گذاشتند، امروزه سکوت اختیار کردند

روزنامه اعتماد در سرمقاله خود به قلم عباس عبدی نوشت: واقعیت این است که ترساندن اصولگرایان از لولوی اصلاح‌طلبان برای ائتلاف کارساز نیست و نتایج مثبتی ندارد.

اين كار در ميان اصلاح‌طلبان هم جواب نمي‌دهد كه ائتلاف را براساس ترساندن از سلطه اصولگرايان تبليغ كنند. اين نوع ائتلاف سلبي است و فقط در شرايط خاصي پاسخ مي‌دهد.

اصولگرايان در وضعيتي نيستند كه نقاط ايجابي ميان آنها قوي‌تر از نقاط سلبي آنان باشد. براي نمونه چند موضوع بسيار مهم پيش روي آنان است كه بدون حل آنها نمي‌توانند فقط با اتكا و به دليل ترس از اصلاح‌طلبان وحدت كنند. موضع آنان نسبت به دوره هشت‌ساله يا حداقل چهار سال دوم احمدي‌نژاد و نيز موضع آنان نسبت به برجام و بالاخره رابطه آنان با دولت بايد مشخص شود. البته برخي از جناح‌هاي آنها مي‌كوشند با مسكوت گذاشتن دوره احمدي‌نژاد و عمده كردن خطر اصلاح‌طلبان، اين مساله را دور بزنند، به ويژه آنان كه براي حمايت از آن رييس دولت، از امام زمان مايه گذاشته و از ايشان كد آوردند، امروز خود را به فراموشي زده‌ و سكوت اختيار كرده‌اند. گويي كه اصلا آن دوره وجود نداشته است. در حالي كه آنان بايد در تاييد يا رد آن دوره نظر دهند ولي مثل روز روشن است كه شكاف و تنش ميان اصولگرايان درباره ارزيابي از عملكرد احمدي‌نژاد بسيار عميق و ريشه‌اي است. جناح پايداري كماكان آن دوره را مدينه فاضله حكومت‌داري خود مي‌داند و جناح طرفدار آقاي لاريجاني و بسياري ديگر از اصولگرايان آن را فاجعه‌اي بزرگ براي كشور مي‌دانند. از اين رو حتي عليه يكديگر اقدام كرده‌اند. كاري كه در يكشنبه سياه مجلس كردند يا كاري كه در قم با رييس مجلس انجام دادند، نمودهايي از اين كوه يخ اختلافات است كه از آب بيرون آمد و ديده شد.

مشكل مهم‌تر از ارزيابي نسبت به دوره احمدي‌نژاد، موضوع برجام است. اگر بتوان احمدي‌نژاد را به گذشته ربط داد و آن را ناديده گرفت، درباره برجام چه مي‌توان گفت كه موضوع روز ما است. موضوع سوم نيز موضع‌گيري نسبت به دولت است. در حالي كه يك گروه اصولگرا به‌طور نسبي براي تعامل با دولت كوشش مي‌كند، گروه ديگر حداكثر سنگ‌اندازي را وجه همت خود قرار داده. با وجود چنين شكافي، ائتلاف براي كسب كرسي‌هاي نمايندگي مجلس بي‌معنا خواهد بود.

 تا وقتي كه اين اختلاف و نيز موارد ديگري كه كم‌اهميت‌تر نسبت به اين سه مورد هستند، حل نشود، ائتلاف معنا و مفهوم نخواهد داشت و براي آنان مفيد هم نيست. يك دليل ساده اين است كه هرگونه ائتلافي بايد يك شعار را سرلوحه خود قرار دهد. اين شعار بايد براي مردم جذابيت داشته باشد. وقتي كه دو گروه تا اين حد اختلاف دارند، بنابراين شعار آنان بايد بر فراز اين اختلافات شكل بگيرد. در اين صورت شعاري خواهد بود كه بسيار كلي و فاقد برندگي و نفوذ مي‌شود. به علاوه نامزدهاي آنان در عمل و در مواجهه با مسائل روز بر ضد يكديگر سخن خواهند گفت و همين امر موجب تضعيف بيشتر آنان و سردرگمي مخاطبان خواهد شد و اين به نفع فعاليت‌هاي انتخاباتي اصلاح‌طلبان است. چنين ائتلافي جز ضرر براي آنان چيز ديگر ندارد. حتما به ياد داريد كه در مناظرات تلويزيوني سال ١٣٩٢، آقاي ولايتي و روحاني بسيار نزديك‌تر به هم سخن گفتند تا آقاي ولايتي و قاليباف. وحدت برمبناي توهم ناشي از ترس اصلاح‌طلبان يا نابودي كشتي اصولگرايي در اسفندماه هيچ اثري بر شكل‌گيري ائتلاف ندارد. آنچه مهم است، ائتلاف در امور ايجابي است كه حداقل بايد در سه زمينه مذكور صورت گيرد؛ سه زمينه‌اي كه با گذشت زمان شكاف اصولگرايي پيرامون آنها بيشتر از گذشته مي‌شود نه كمتر.

2727

 

 

کد N1085420

وبگردی