آفتاب

ماهیت و ابعاد ائتلاف سعودی ضد داعش

ماهیت و ابعاد ائتلاف سعودی ضد داعش

علیرضا میریوسفی

موضوع تشكيل ائتلاف سعودی ضد داعش بحث های زیادی را در رسانه های داخل و خارج کشور برانگیخته است. صرف نظر از برخی واکنش های رسمی، بسیاری از صاحب نظران که موضوع ائتلاف های نظامی قبلی کشورهای حوزه خاورمیانه، به ویژه دو طرح مختلف نیروهای واکنش سریع عربی، به رهبری عربستان و طرح تشکیل ارتش مشترک عربی به رهبری مصر را دنبال نموده اند، با دیده تشکیک به اصالت و کارایی چنین ائتلاف نظامی می نگرند و آن را بیش از آن که یک ائتلاف نظامی واقعی تلقی کنند، به آن بعنوان یک موضوع سیاسی با ابعاد تبلیغاتی می نگرند که قرار است به عنوان مکمل مجامع ساختگی و گزینشی ضدتروریسم نظیر مرکز ضد تروریسمUNCCT به مرکزیت ریاض یا مرکز بازپروری جهادی های سابق CRC مستقر در عربستان و یا مجمع جهانی مبارزه با تروریسم GCTF به رهبری ترکیه، امارات و عربستان، به مقابله و کارشکنی در قبال اقدامات جهانشمول و موثر بین المللی بر علیه تروریسم اقدام کنند.

بنا به گزارش های رسانه ای ائتلاف جدید سعودی ضد داعش، شامل 34 کشور اسلامی است که شامل ایران ، عراق، سوریه و عمان نمی شود و مرکزیت و مقر فرماندهی آن در ریاض واقع شده است. اعلام این خبر، مشابهت های زیادی با شرایط مارس 2015 دارد که اتحادیه عربی تصمیم خود را برای تشکیل ارتش مشترک عربی اعلام کرد و یا فوریه همان سال که حمایت مبهم آمریکا از تشکیل نیروهای واکنش سریع عربی به عنوان ماحصل مذاکرات نافرجام کمپ دیوید بین دولت آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس اعلام شد. با توجه به دو تجربه نافرجام قبلی و رقابت و اختلافات شدید مصر و عربستان در این رابطه، اکثر تحلیلگران اعلام ائتلاف جدید را نیز چندان جدی نگرفته اند. این بدین معنی است که وقتی عربستان نتوانسته است داخل کشورهای عربی و همسو با خود چنین ائتلافی را ایجاد کند، یقینا با گسترش دامنه این کشورها به کشورها اسلامی، با دشورای های بیشتری مواجه شده و امکان چنین کاری را نخواهد داشت.

شکی نیست که اعلام ائتلاف جدید، واکنشی به ورود متفاوت و موثر روسیه به عرصه جنگ سوریه و تشکیل ائتلاف موثر و چهارگانه مشتمل بر سوریه،عراق، ایران و روسیه است. با ورود روسیه به معادلات نظامی در سوریه، این بحران منطقه ای به یک بحران جهانی ارتقا یافته است و عملا عربستان و متحدان آن را در مقابل یک قدرت جهانی در موضع ضعف قرار داده است. با این حال، تنوع و تفاوت شدید مواضع در میان این 34 کشور در کنار فقدان وجود یک دستور کار مشخص، نیروهای مشترک، هماهنگی نظامی و مهمتر از آن سوابق قبلی از تلاش های ناکام عربستان در این زمینه، عملا تحقق چنین هدفی را غیرممکن می کند. عربستان قبلا هم تلاش های زیادی برای ایجاد یک ائتلاف نظامی موثر در جنگ یمن نمود و توفیقی به دست نیاورد و به دلایل بیشتری موفق به ایجاد چنین ائتلافی به شکل واقع در موضوع پیچیده تر و دشوارتر سوریه و عراق نیز به دست نخواهد آورد.

برای درک بهتر این موضوع، بهتر است دو ابتکار ناکام قبلی را با دقت بیشتری بررسی کنیم. مطابق طرح اول، قرار بود نیروهای واکنش سریع عربی با حمایت فنی و مبهم آمریکا تشکیل شود. البته در همان زمان آمریکایی ها، به صراحت اعلام کردند این کار با ملاحظه یکی از اصول سیاست خارجی آمریکا مبنی بر حفظ برتری نظامی رژیم اسراییل در منطقه، موسوم به QME، انجام خواهد شد. این طرح، به معنی گسترش نيروهاي سپر جزيره به ماورا خليج فارس و شمال آفريقا بود كه با مخالفت مصر مواجه شد. دلیل این مخالفت، ریشه در تصویر بزرگتری از رقابت ها در جهان عرب دارد كه بر اساس آن، طی دهه های قبل و بطور سنتی، عربستان، با تکیه بر درآمدهای سرشار مالی، بازوی مالي جهان عرب و مصر، با اتکا به دهمین ارتش قدرمتند جهان، بازوی نظامي جهان عرب تلقی شده اند. عربستان بعد از وقایع سوريه سعي كرده جاي ارتش مصر را در مداخلات نظامي بگيرد كه اوج اين تقابل در جنگ يمن بود كه اين تقسيم بندي سنتي به هم خورد و عربستان وارد جنگ مستقيم در جنگي عربي شد و جاي مصر را گرفت. با توجه به همین ملاحظات، دولت مصر در مقابل این پيشنهاد، تشكيل ارتش مشترك عربي را مطرح كرد كه طبيعتا عربستان علی رغم استقبال اولیه، علاقه ای به همراهی با آن نداشت. این طرح اخیر، بیش از طرح قبلی پیش رفت ولی در نهایت به جایی نرسید. به همین خاطر وقتی عربستان از تشکیل ائتلاف جدید خبر داد، بسیاری به یاد ارتش مشترک عربی افتادند. به همان دلایلی که ارتش مشترک عربی به جایی نرسید، طرح جدید نیز اینده ای ندارد.

مطابق گزارش نیویورک تایمز در اواخر مارس 2015، اتحادیه عرب از قصد این اتحادیه برای تشکیل یک ارتش عربی خبر داد که تعجب همگان را برانگیخت. در 22 آوریل، فرماندهان ارتش های کشورهای عربی در قاهره گرد هم آمدند و درباره بودجه‌بندی و ساخت و سازهای این ارتش رایزنی کردند و حدود سه ماه بعد طرح‌های آنها توسط روسای دولت‌های عربی به تصویب رسید. مطابق این طرح، قرار بود تامین مالی و تسلیحاتی این ارتش توسط کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج‌فارس تامین شود و نیروی انسانی آن توسط مصر، اردن و مراکش تامین گردد. مطابق این طرح، تسلیحات با فناوری بالا و جنگنده‌های پیشرفته کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با پیاده‌نظام مصر و نیروهای ویژه اردن ادغام می شدند تا از منافع کشورهای عربی حمایت کنند. با این حال این ارتش، از ابتدا مجموعه ای از تناقض ها بود. مصر و عربستان سعودی در مورد سوریه حتی یک دیدگاه مشترک ندشته و ندارند. عمان و قطر در مورد ایران اختلافات چشمگیری با هم دارند و قطر نیز نگاه متفاوتی با کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس نسبت به اخوان‌المسلمین دارد. کشورهای عربی هنوز در مورد اینکه چه گروهی را تروریست بدانند با هم اختلاف‌نظر دارند، در حالی که مصر و عربستان سعودی اخوان‌المسلمین را گروه تروریستی می‌دانند، اما قطر با این گروه سر سازش دارد.

این مجموعه تعارض ها قطعا در بازه وسیع تر متشکل از 34 کشور نامتجانس تر از کشورهای عربی دشواری ها و تناقضات بیشتری خواهد داشت. لذا اکثر تحلیلگران حق دارند که این ائتلاف را جدی نگیرند. اظهار بی اطلاعی مقامات برخی از کشورهای عضو ائتلاف هم می تواند موید همین مطلب باشد.

4949

کد N1069286

وبگردی