آفتاب

سر کبک‌های عرب هم‌چنان زیر برف

سر کبک‌های عرب هم‌چنان زیر برف

عاطفه مرادی- خبرنگار بین‌الملل ایسنا

آواره‌ام؛ پناهجو و مهاجر نیستم. 576 کیلومتر از جنگ و فلاکت گریخته‌ام، از اردن و کمپ‌های صد هزار نفری‌اش گذشته‌ام تا به "حالت عمار"رسیده‌ام؛ اولین مقصد حجاج بیت‌الله در عربستان، آن زمان که به گمانم دین برای برادری کافی بود. من یک آواره‌ام؛ از سوریه می‌آیم و امروز با وعده‌های سر خرمن برادران عربم فهمیده‌ام دینشان به کار هیچ اخوتی نمی‌آید.

آوارگان و پناهجویان

آوارگان سوری که بمب‌ها و گلوله‌های غربی پس از چهار سالِ بدون آتش‌بس، آن‌ها را از خانه امن اول و آخرشان فراری داده، این روزها برای سران قاره سبز "بحران" لقب گرفته‌اند: بحران پناهجویان.

اما درهای اروپا برای پناهجویان جنگ‌زده‌ زمانی به شاهراه سبز تبدیل شد که ورودی‌های کشورهای همسایه نشانی از هیچ سعادتی برای مردمی نداشت که طی بیش از 1460 روز جنگ داخلی بسیاری از اهداف، آرزوها و دستاوردهایشان را از دست دادند، وگرنه کدام ساکن خاورمیانه است که بداند عربستان سعودی با بیش از 700 میلیارد دلار ذخیره ارزی، تولید و فروش روزانه 10 میلیون‌ بشکه نفت و در مشت داشتن ثروت بی حد و حصر پرده‌داری خانه خدا یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و به جای آن ترجیح دهد 1239 کیلومتر را تا یونان و دروازه‌های سخاوت زنده یا مرده دست و پا بزند؟ این بحران از آنجا آب می‌خورد که همه ساکنان "دروازه طلایی آسیا" به خساست و کینه‌توزی دوستان عرب خود ایمان دارند.

آوارگان و پناهجویان

خشک دستی سران کشورهای نفت‌خور آن جایی به نهایت رسید که تصاویر وضعیت دردآور آوارگان سوری حتی سنگدل‌ترین مقامات غربی را به واکنشی هر چند در اندازه وعده‌ای توخالی مجاب کرد اما صدایی از هیچ یک از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که اتفاقا در متن این ماجرا هستند، درنیامد. در عوض سعودی‌ها به کارگران خود در مرز عربستان و عراق دستور دادند تا سریع‌تر خشت روی خشت بگذارند و دیواری بنا کنند که احتمال ورود هر بشری خواه چه آواره چه تروریست، یا چه کارگری در جستجوی کار را به حداقل برسانند.

کویت، بحرین، امارات متحده عربی، قطر و عربستان برای پذیرش "برادران دینی" خود هیچ محدودیت مالی ندارند. اختصاص یکی از چندین میلیارد دلاری که هر یک از این دولت‌ها برای کوبیدن بر کوس جنگ در لیبی یا یمن کنار گذاشته‌اند به ایجاد مامنی موقت برای آوارگان، شاید نتواند نیت آن‌ها را در برافروختن هر چه بیشتر جنگ در سوریه بپوشاند اما دست کم باری را از روی دوش کشورهای همسایه بر‌می‌دارد و وجه کریه آن‌ها را به بزکی می‌آراید.

آوارگان و پناهجویان

این کشورها در کنار این، سال‌هاست که مقصد کارگران ساده یا نیمه حرفه‌ای اندونزیایی و فیلیپینی هستند. همین امر هر گونه بهانه‌ای مشابه بهانه اروپایی‌ها برای نپذیرفتن این آوارگان به علت عدم تخصص و کارآمدی آن‌ها را از سران عربی می‌گیرد. شیخ‌نشینان عرب دست کم می‌توانند در ازای نانی، کاری به هم‌زبانان خود بدهند؛ مگر نه اینکه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؟

تحلیلگر ترکیه‌ای مستقر در دوبی که خواست نامش فاش نشود درباره برخی توجیهات کشورهای عربی در ارائه کمک‌های کمتر به سوریه و آوارگانش می‌گوید: شاید عربستان با آن درآمدهای عظیم و گستردگی خاک و جمعیتش به حق بتواند به سوری‌ها کمک کند اما کشورهایی چون کویت،‌ قطر و بحرین معتقدند در قیاس با خاک و جمعیت خود تنها به نظر ثروتمند می‌آیند و استطاعت کمک ندارند.

آوارگان و پناهجویان

اینجاست که وحشت سردمداران وهابیت از دست پروده تروریست خود عیان‌تر می‌شود؛ کشورهای عربی می‌ترسند کودک دیروزشان که امروز در قامت داعش درآمده، در بین آوارگان، خودش را به موطن برساند اما آیا علاج این درد دیوارکشی در مرز و به روی خود نیاوردن اینهمه بدبختی و فلاکت است که از قضا بدطینتی همین کشورها در تقسیم قدرت در منطقه باعث و بانی آن است؟!

متکبران خاورمیانه اما به همین جای بحران و فلاکت بسنده نکرده‌اند. آغاز نکردن جنگ دیگری در گوشه دیگری از این منطقه بلازده حداقل کاری بود که شیوخ عرب می‌توانستند از آن صرف نظر کنند که نکردند. اکنون ورود جنگ یمن به ماه هفتم خبر از تشدید مصیبتی دارد که خروجی‌های رسانه‌های جهان آن را بحران پناهجویان می‌نامند.

آوارگان و پناهجویان

در این میان ادعای سران کشورهای عرب از همیشه مضحک‌تر به نظر می‌رسد. کمکی که این کشورها با توجه به ظرفیت‌هایشان و در مقایسه با کشورهای همسایه سوریه به جنگ‌زدگان ارائه می‌دهند مصداق قیاس کاه و کوه است. ید طولای داستان‌سرایی سیاستمداران حاشیه خلیج‌فارس در ماجرای پناهجوپذیری هم نمود پیدا کرده است. عربستانی‌ها ادعا می‌کنند بیش از 2.5 میلیون آواره سوری را در کشور خود جای داده‌اند در حالی که آمارهای رسمی سازمان‌های مختلف این رقم را بین 100 تا 250 هزار تن می‌دانند! سعودی‌ها البته با اعلام کمک 700 میلیون دلاری خود به اردن و لبنان برای حمایت از آوارگان در این کشورها منت بزرگ دیگری بر سر جامعه مسلمین گذاشته‌اند؛‌ کمکی که در مقایسه با هزینه 6 میلیارد دلاری ترکیه برای پذیرایی از آوارگان به شوخی می‌ماند. کمی آن طرف‌تر ابوظبی با افتخار ادعا می‌کند که از آغاز "زمستان عربی" در سوریه تاکنون 100 هزار سوری وارد امارات شده‌اند. به این ادعا هم تنها به چشم یک دروغ کودکانه با مصارف داخلی می‌توان نگاه کرد چرا که بنا به آمار رسمی بین‌المللی در حال حاضر در مجموع تمام سال‌های پیش و پس از جنگ 250 هزار سوری در امارات به سر می‌برند.

اما در حقیقت ماجرا، هیچ آمار رسمی درباره این کمک‌ها وجود ندارد. سعودی‌ها در بیانیه اخیر خود علت این فقدان شفافیت را این‌چنین اعلام کردند: پادشاهی عربستان قصد ندارد در شرایطی که برادران و خواهران سوری ما در مضیقه هستند درباره اقداماتی که برای حمایت آن‌ها انجام داده تبلیغات کند!

آوارگان و پناهجویان

ادعاهای کبک‌های عربی را کنار بگذاریم. نگاهی به نقشه و مرزهای خاورمیانه بیندازیم. چندان دشوار نیست که بگوییم منطقه نه یک فلسطین و نه تنها یک اسرائیل دارد.

در کنار این‌ها سیاست‌های چندین به نعل و یکی به میخ شیوخ عرب تنها چشم‌انداز فردای "خواهران و برادرانشان" را پیچیده‌تر می‌کند. اشرف افضل، تحلیلگر اندیشکده سرویس‌های سلطنتی در مطالعات دفاعی و امنیتی در انگلیس با اشاره به بالا بودن حجم پناهجویان و ممکن نبودن استقرار دائمی آن‌ها در جایی غیر از کشور خودشان درباره آینده این پناهجویان می‌گوید، تداوم درگیری‌ها در یمن و لیبی سیل مهاجرت به اروپا را از موج به یک فاجعه می‌رساند. پس بهتر است تمام تلاش برای رساندن سوری‌ها به خواسته‌شان انجام شود: جنگ را متوقف کنیم تا به خانه برگردند.

این بحران مربوط به هیچ پناهجویی نیست بلکه بحران عاملان جنگ است که خانواده‌های سوری را پس از سال‌ها مجبور کرده‌اند پا به فرار گذاشته و تن به دریا بزنند؛ بحران کاخ‌نشینیانی که عادت کرده‌اند در زمین دیگری بجنگند و برای سر پا ماندن خود، دیگری را به خاک سیاه بنشانند.

آوارگان و پناهجویان

آوارگان و پناهجویان

آوارگان و پناهجویان

انتهای پیام

کد N968026

وبگردی