آفتاب
یک مدرس حوزه بیان کرد

نمونه‌ای از آرامش روحی امام محمد باقر(ع)

نمونه‌ای از آرامش روحی امام محمد باقر(ع)

یک مدرس جامعة‌المصطفی (ع) گفت: امام محمدباقر(ع) در حدیثی می‌فرمایند: « خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک‌بینی می‌کند.»

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی مروی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزای دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خراسان در شرح زندگی پنجمین امام شیعیان، گفت: نام مبارک امام پنجم، محمد بود، لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است، بدین جهت که دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت، القاب دیگری مانند شاکر، صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده‌اند که هریک بازگوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است.

وی ادامه داد: دوران امامت امام محمد باقر(ع) از سال 95 هجری که سال درگذشت امام زین‌العابدین (ع) است آغاز شد و تا سال 114ه.ق، یعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است، حضرت امام محمد باقر(ع) 19سال و 10 ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین (ع) زندگی کرد و در تمام این مدت به انجام دادن وظایف خطیر امامت، نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامی، تعلیم شاگردان، رهبری اصحاب و مردم، اجرا کردن سنت‌های جد بزرگوارش در میان خلق، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم، که تنها خلیفه راستین خدا و رسول (ص) در زمین است، پرداخت.

مروی در رابطه با ویژگی‌های اخلاقی امام محمد باقر(ع)، عنوان کرد: ایشان بسیار گشاده‌رو و با مؤمنان و دوستان خوش‌برخورد بود، با همه اصحاب مصافحه می‌کرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق می‌کرد و همواره این امام بزرگوار در میان سخنانش می‌فرمود: مصافحه کردن کدورت‌های درونی را از بین می‌برد و گناهان دو طرف، همچون برگ درختان در فصل خزان، می‌ریزد.

این مدرس جامعة المصطفی درباره چگونگی به شهادت رسیدن این امام بزرگوار گفت: سرانجام در هفتم ذیحجه سال 114 هجری در سن 57 سالگی در مدینه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست و پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع در کنار پدر بزرگوارش، به خاک سپردند.

وی با بیان داستانی از زندگی امام محمد باقر(ع) آرامش روحی ایشان را نشان داد و تصریح کرد: عده‌ای به محضر امام باقر(ع) رسیدند و دیدند که یکی از فرزندان او بیمار شده است و امام علیه السلام ناراحت و اندوهگین است با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود می‌ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم که نمی‌خواهیم در آن حال باشد. چیزی نگذشت که صدای شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام علیه السلام از دنیا رفت.

مروی افزود: آن‌گاه حضرت نزد آنها آمد در حالی که چهره او شاد بود و ناراحتی‌های قبل از سیمای او برطرف شده بود. آنها به امام (ع) عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتی پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم، حضرت به آنها فرمود: ما می‌خواهیم کسی را که دوست داریم به سلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتی امر الهی فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم.

انتهای پیام

کد N965073

وبگردی