آفتاب

نکونام: لوئیز فیگو گفت چرا از تیم ملی خداحافظی کردی؟ / سالگادو گفت دارم غش میکنم!

نکونام: لوئیز فیگو گفت چرا از تیم ملی خداحافظی کردی؟ / سالگادو گفت دارم غش میکنم!

کاپیتان سابق تیم ملی می گوید رفاقتش با فرناندو هیرو به زمانی مربوط می شود که او مربی اسپانیا بود.

سعيد اكبري/خبرگزاری خبرآنلاین؛  اكثر ستارههاي جهان كه به تهران آمدند، جواد نكونام را ميشناختند. او به خاطر تجربه بازي در لاليگا، براي آنها شناخته شده بود. نكونام قبل از بازي روز جمعه به جمع ستارهها دعوت شد تا ناهار را در كنار آنها بخورد اما ترجيح داد سريعاً به هتل تيم ستارههاي ايران برود. نكو چند روز پس از اين بازي مهيج در گفتوگوي اختصاصي با خبرورزشي از هيجان بازي و همين طور گفتوگوهايي كه با ستارهها داشت، ميگويد. 

* آقاي نكونام، قبل از بازي جمعه در هتل ستارههاي جهان با چند بازيكن اين تيم ديدار داشتيد. دربارهاش حرف ميزنيد؟
اول از همه براي تمام بيماران اماس دعا ميكنم تا حالشان خوب شود. اگر آنها نبودند، اين بازي انجام نميشد و اين همه ستاره به ايران نميآمدند ولي درباره سؤالتان بايد بگويم سالگادو به من پيغام داده بود كه قبل از رفتن با هم ديدار داشته باشيم. او از من خواست تا ناهار را در كنار ستارههاي جهان باشم ولي چون ساعت 2 ناهار ميخوردند و من بايد به اردوي تيمم برميگشتم، گفتم نميتوانم بمانم و فقط آمدهام كه خوشامد بگويم. فيگو هم گفت كه بمان ولي عذرخواهي كردم و گفتم نميتوانم بمانم.
* صحبتي درباره بازي داشتيد؟ كريخواني نكرديد؟
(خنده) نه، هيچ صحبتي درباره بازي نداشتيم. فوتبال اين چيزها را ندارد، مخصوصاً وقتي بازي خيريه است. فقط فيگو به من گفت كه وضعيت تيم ملي چطور است؟ به او گفتم من ديگر در تيم ملي ايران نيستم كه گفت نميدانستم؛ چرا خداحافظي كردي؟ گفتم ديگر زمانش رسيده بود.
* درباره كروش حرف نزديد؟
نه صحبتي نداشتيم چون من ميخواستم زود بروم و بايد سريعاً به اردوي تيم ستارههاي ايران ميرسيدم.
* ظاهراً همان جا سالگادو از شما كمك خواسته بود كه با كروش ارتباط بگيرد.
بله، به من گفت هماهنگ كن با كروش حرف بزنم. من هم اين ارتباط را برقرار كردم ولي بعدش ديگر نميدانم چه اتفاقي افتاد و چه شد.
* چرا ناهار را در كنار ستارهها نخورديد؟ هيچ كس اين شانس را نداشت. ميتوانستيد ديرتر به اردوي تيمتان برويد و در عوض بين اين همه ستاره باشيد و كلي حرف بزنيد.
نه، من بايد به اردوي تيم ميرفتم. نميشد كنار آنها ناهار را بخورم و به بچههاي تيم خودمان بدقولي كنم. اگر من اين كار را ميكردم، بياحترامي به بازيكنان و مربيان خودمان بود. هدف من فقط اين بود كه بدقولي نكرده باشم و به آنها خوشامد بگويم. همين طوري دير به اردو رفتم و جالب نبود كه ديرتر بروم.
* نميدانيم، ولي اين پيشنهاد واقعاً وسوسهانگيز بود كه چند ساعتي كنار اين ستارهها باشي.
من اگر در آن لحظه به خودم فكر ميكردم، ميتوانستم بمانم و كنار ستارههاي جهاني باشم. شايد هيچ اتفاقي هم نميافتاد و مسئولان ميگفتند اشكالي ندارد ولي من جاي ديگري تعهد داشتم. تصميم گرفتم به قولي كه دادهام، پايبند باشم. تازه كمي ديرتر رسيدم و خودم دوست نداشتم اين طور شود.
* سالگادو شما را براي شام دعوت كرد؟
وقتي سالگادو ديد كه براي ناهار نميمانم، گفت شام را با او، هيرو، فيگو و داويدز باشم كه گفتم مشكلي ندارم ولي برنامه پروازي آنها كمي عوض شد، به همين دليل نتوانستيم با هم بيرون برويم.
* گفتيد هيرو. او ظاهراً با شما رابطه دوستانهاي دارد.
بله، زماني كه كاماچو در اوساسونا بود، ما براي تمرين به كمپ تيم ملي اسپانيا ميرفتيم. در آنجا من با هيرو آشنا شدم. او در دورهاي هم مدير اجرايي باشگاه مالاگا بود. همان زمان اين باشگاه من را ميخواست. اتفاقاً هيرو با من حرف زد. آشنايي ما دو تا اصلاً به اين سفر مربوط نميشود، بلكه از سالها قبل همديگر را خوب ميشناختيم. من با هيرو و سالگادو از قديم همديگر را ميشناسيم.
* هيرو بعد از بازي هم در كنفرانس مطبوعاتي گفت نكونام سالهاي خوبي را در اسپانيا سپري كرد.
وقتي هيرو در تيم ملي اسپانيا بود، اولين بار همديگر را ديديم. او شاگرد كاماچو سرمربي سابق اوساسونا بود. در آن زمان هيرو تمام بازيكنان لاليگا را به خوبي زير نظر داشت. الان هم كه در فوتبال نيست، به خوبي بازيكنان و بازيها را رصد ميكند.
* جزو معدود بازيكناني بوديد كه در تيم ستارهها اغلب شما را ميشناختند. اين هم قطعاً به خاطر حضور شما در اسپانيا بود.
بله، دقيقاً به همين دليل بود. من سالها در اسپانيا بازي كردهام. اكثر بازيكناني هم كه به ايران آمدند، در اسپانيا بازي كرده بودند و به همين خاطر شناخت كافي از من داشتند.
* با هيرو هم چند دقيقهاي در زمين حرف زديد. چيز خاصي گفتيد؟
همديگر را بغل كرده و بيشتر خوش و بش كرديم.
* وقتي از هيرو اين سؤال را پرسيدند كه با نكونام چه ميگفتيد، فيگو با خنده گفت درباره بيزينس حرف ميزدند!
(خنده) ميخواهيم با هم يك شركت اسپانيايي - ايراني بزنيم. شوخي كردم. بيشتر حال و احوال كرديم و از گذشته حرف زديم. درباره وضعيت هم حرف زديم كه من به او گفتم امسال ميخواهي چه كار كني كه گفت فقط استراحت.
* با داويدز هم حرف زديد. درست است؟
بله، او در ايران ماند و قرار شد با هم به يك رستوران برويم ولي متأسفانه اين اتفاق هم نيفتاد. سالگادو به او گفته بود كه من در اوساسونا و اسپانيا بازي كردهام، به همين خاطر شناخت داشت. چند دقيقهاي نيز با هم حرف زديم كه بيشتر حال و احوال بود و اينكه چه كار ميكنيم.
* در طول بازي با بازيكنان ستارهها شوخي يا حرفي نشد؟
به سالگادو گفتم هوا گرم است نه؟ گفت هواي گرم را ول كن، من كلاً در دو روز 3 ساعت خوابيدهام و دارم غش ميكنم!
* از نظر بدني شرايط بسيار خوبي داشتند.
بله، آنها تمرين ميكنند. مثلاً همان كاماچو سرمربي ما 60 و خردهاي سن داشت ولي بيشتر از ما بازيكنان تمرين ميكرد. بعد از تمرين در زمين ميماند و به كارش ادامه ميداد. بازيكنان حرفهاي همين هستند.
* ممكن است جواد نكونام را هم با شكم ببينيم.
(خنده) انشاءا... كه نه، ولي اگر مراقبت نكنم، ممكن است اضافه وزن بياورم.
* جو استاديوم آزادي هم بيشتر پرسپوليسي بود. آيا روز خوبي را سپري كرديد؟
همه چيز خوب بود. هر كسي ميتواند به يك شكل از اين بازي لذت ببرد. مردم دوست داشتند اين ستارهها را از نزديك ببينند.
* شما تجربه بازي جلوي ستارههايي چون مسي، رونالدو و كلي ستاره لاليگا را داريد. مسابقه روز جمعه چقدر برايتان جذابيت داشت؟
اين بازي قطعاً براي هميشه در خاطر من ميماند. بازي جلوي چنين بزرگاني آرزوي خيليهاست كه نصيب من شد. با اينكه جلوي ستارههاي زيادي از جمله مسي، رونالدو و... بازي كردهام ولي حضور مقابل چنين ستارههايي واقعاً چيز ديگري بود. افتخار ميكنم كه مقابل آنها بازي كردم. هر كدامشان از بزرگان فوتبال دنيا هستند كه شايد تكرارنشدني باشند.
* به نظر ميآمد كه خيلي جدي بازي نميكنيد. درست است؟
جدي بازي كردم ولي تلاش ميكردم تا برخوردي نباشد. چند بار ميتوانستم تكل بزنم و توپ بگيرم ولي احساس كردم شايد برخورد پيش بيايد. چون از نظر بدني آمادهتر از بقيه بودم، گفتم آرامتر بازي كنم.


252 41

 

کد N941744

وبگردی