به گزارش خبرگزاری مهر جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با صدور بیانیه ای به ضرورت هشیاری در مقابله با نفوذ دشمن در دوران پسابرجام تاکید کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
۱- تجربه تاريخي ملت ايران در مبارزه با ظلم و استكبار براي تداوم راه پر عزت اين ملت بزرگ امروز بيش از گذشته نياز به بازخواني دارد. ملت انقلابي ایران اسلامی با درک این تجربه که هر ملت و دولتی که به آمریکا اعتماد کند ضربه خواهد خورد -حتی اگر از دوستان آمریکا باشد- بر ضرورت بازخوانی جنایت ها و خباثت های ایالات متحده علیه ملت ایران تاكيد دارد و بر اين باور است كه بايستي مصداق هاي ضربه اعتماد ملت ها و دولت ها به حاكميت آمریکا افشا شود تا فضاحت بزرگ آمریکا در شعارهاي پرطمطراق دموكراسي، آزادي، مذاكره، سازش و ... براي همه ملل آزاديخواه دنيا روشن و آشكار گردد. حکومتی كه حتي از متحدین غربي خود جاسوسي، شنود مکالمات و سلب حقوق شهروندی ميكند و هر گونه جنايتي را براي تامين منافع خود موثر مي داند مصداق كاملي از سلطه، استكبار و تجاوز به حقوق بشر است.
اكنون نيز مبارزه با استکبار استمرار خواهد داشت و تا زمانی اين مبارزه ادامه خواهد داشت که مستکبر، خوی استکباری خود را کنار نگذاشته است، در غیر این صورت همراهی با مستکبر، تخطئه شعار ظلم ستیزی مردم خواهد بود و عده اي كه اصرار دارند مردم ایران را وادار به دست کشیدن از روحیه ظلم ستيزي و فروغلطیدن در ورطه سلطه پذيري کنند، باید اثبات کنند كه كدام رفتار حاكمان كاخ سفيد تغيير كرده است.
دقيقا سه هفته بعد از اعلام «جمع بندي وين»، وزارت خارجه آمريكا و شورای همکاری خلیج فارس بیانیه مشترکی صادر کردند که از توافق و برنامه مشترک خبر میداد. (چهارم آگوست ۲۰۱۵ برابر با ۱۳ مرداد ۱۳۹۴) كه اين بيانيه به امضاي آقاي جان كري و وزراي خارجه كشورهاي عضو شورای همکاری رسيده بود. در این بیانیه ضد ايراني بر موارد زير تاكيد شده است:
«- ایران باید هر نوع مداخله در امور منطقه را کنار بگذارد
- دخالت ایران و حمایت آن از شیعیان در بحرین برطرف شود
- حمایت معنوی، مادی و رسانهای ایران از حوثیهای یمن قطع شود
- حزبالله لبنان یک تهدید امنیتی است و باید خلع سلاح شود
- بشار اسد هیچ جایگاهی در آینده سوریه نخواهد داشت
- اظهارات مقامات ارشد ایرانی درباره عربستان سعودی محکوم است
- ایران باید به حل و فصل مسایل خود با کشورهای منطقه در چارچوب پذیرش توافقات بینالمللی و منطقهای متعهد باشد.»
با اين حساب و كتاب و با همه انعطافهایی كه در «جمع بندي وين»، به آمريكا و طرف غربي نشان داده شد چه امتيازهاي ديگري از عزت ملت ايران بايستي واگذار شود كه آنان حقوق ملت ايران را به رسميت بشناسند و اينگونه با حاكمان مرتجع منطقه براي ملت ايران، شاخ و شانه نكشند؟
چقدر دقيق و حکیمانه آن پير سفر كرده و با دقت پيش بيني کرد که: «آری، اگر ملت ایران از همهی اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانهی عزت و اعتبار پیامبر و ائمهی معصومین (علیهمالسلام) را با دستهای خود ویران نماید، آنوقت ممکن است جهانخواران او را بهعنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بیفرهنگ به رسمیت بشناسند، ولی در همان حدی که آنها آقا باشند، ما نوکر؛ آنها ابرقدرت باشند، ما ضعیف؛ آنها ولی و قیم باشند، ما جیرهخوار و حافظ منافع آنها؛ نه یک ایران با هویت ایرانی-اسلامی، بلکه ایرانی که شناسنامهاش را آمریکا و شوروی صادر کند، ایرانی که ارابهی سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد و امروز همهی مصیبت و عزای آمریکا و شوروی شرق و غرب در این است که نهتنها ملت ایران از تحتالحمایگی آنان خارج شده است، که دیگران را هم به خروج از سلطهی جباران دعوت میکند. کنترل و حذف سلاحهای مخرب از جهان اگر با حقیقت و صداقت همراه بود، خواستهی همه ملتهاست، ولی این نیز یک فریب قدیمی است.» (صحیفهی امام، ج ۲۱، ص۹۰ و ۹۱)
با این همه، آيا نظام سلطه به چيزي جز هضم ما در سازوكارهاي ظالمانه رضايت مي دهند؟
۲- مذاكرات هسته اي با همه پتانسيل و ظرفيتي كه تيم هسته اي كشورمان مجاهدانه داشت به «برجام» منتهي شد. آنچه بدست آمد «نه توافقي خوب و نه توافقي بد» است. در عين حال كه نه مي توان آن را «فتح الفتوح» و نه مي توان آن را «تركمان چاي» تلقي كرد.
در اين برجام صرفا به كف خواسته هايي از ملت ايران توجه شده است كه البته راه هاي نفوذ و مشكلات جدي در آن وجود دارد كه بايد نهادهاي قانوني نظام اعم از شوراي عالي امنيت ملي و مجلس شوراي اسلامي تدبير جدي براي آن بيانديشند.
راههاي نفوذ و مشكلاتي كه نهتنها تحريم هاي گذشته را لغو نميكند بلكه موجب خدشه به هويت انقلابي و افزايش دامنه توطئه هاي آمريكاي جنايتكار خواهد شد. البته بستن اين راههاي نفوذ نيازمند بررسي دقيق «برجام» در نهادهاي قانوني و توجه به استراتژي و برنامه آينده دشمن دارد.
در عين حال كه جلوگيري از سلطه دشمن و مبارزه با استكبار نباید محدود در دولت محترم باشد كه با تاسف باید گفت در برخی موارد مواضع غيرمنطقي از آن منتشر ميشود؛ بلكه لازم است مبارزه با استکبار از درون آحاد مردم، دولت، جنبش دانشجویی و مجلس شورای اسلامی بجوشد. اكنون نيز برجام، فرصتی در اختيار حزب الله و جريان نيروهاي انقلاب قرار داده تا برای ترویج استکبار ستیزی بيش از گذشته همت بگمارد كه ریشههای تخاصم ایران اسلامی با غرب سلطهجو، نه چنان سطحی، کماهمیت و بیبنیاد است که سادهاندیشانه گمان کنیم با یک مذاکره در موضوع خاص به فراموشی سپرده میشود و نه اهداف راهبردی طرفین در محیطهای گوناگون ملی، منطقهای و بینالمللی دارای نقاط مشترک است که بتوان از «تنشزدایی» و «کاهش سطح تخاصم» سخن به میان آورد. اگر مدعي وجود دارد كه مي توان دست دوستي به نظام سلطه داد، مناسب است اثبات نمايد چه رفتاري از حاكمان كاخ سفيد تغيير كرده است؟
در عين حال تاكيد بر اين نكته ضروري است كه آمریکا، ظالمي بوده است که ملت او را راندهاند. طبیعتا اين ظالم جنايتكار که منافع خود را در جایی که آن را جزیره ثبات خوانده از دست داده دیده است، کینه ملت را به دل بگیرد که حتی اگر روزی ابراز دوستی نمايد، هدف او بدون شک سوءاستفاده خواهد بود. همچنين پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بذر امیدی در دل یک میلیارد مسلمان کاشت که آمریکا به سادگی از آن نمیگذرد. بنابراین مبارزه با استکبار تا زمانی ادامه خواهد داشت که مستکبر، خوی استکباری خود را کنار نگذاشته است، در غیر این صورت همراهی با مستکبر، تخطئه شعار ظلم ستیزی مردم خواهد بود.
۳- اكنون همه صاحبنظران اقتصادي و حتي اين روزها مسئولان اقتصادي دولت محترم نيز بر اين باورند كه حتي اگر ايالات متحده بپذيرد كه تحريم هاي ظالمانه عليه ملت ايران را لغو نمايد اتفاق خاصي در كشور رخ نخواهد داد و راه اصلي آن است به توانمندي هاي دروني ملت ايران، پتانسيل هاي بزرگ اقتصادي كشور و در يك كلمه به «اقتصاد مقاومتي»، پیشرفت متکی به ظرفیتهای خودی و «قدرت درونزا» ملت ايران، تن دهند.
هشدار می دهیم که مبادا دولت محترم دچار «بیماری دیپلماسیزدگی» شود و توانمندي مردم ايران را صرفا در مذاكره و لابي خلاصه كند. منظور از دیپلماسی زدگی آن است که همه کارهای دولت اعم از اقتصادی، سیاسی داخلی و زیر بنایی و ... تحت الشعاع حرکت های دیپلماتیک قرار گیرد و هيچ تدبير ديگري در استفاده از استعداد و توانمدي جوانان مستعد ايراني به كار بسته نشود.
دلیل اصلی عدم توفیق دیپلماسی زدگی و رویکرد برونزا، غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و غرب و دشمنی سرسخت آنها با اصل نظام جمهوری اسلامی است که توانسته اقتدار ملی مستقلی را در بین نظامهای حاکم در جهان برخوردار شود و الگویی برای ملتهای آزادیخواه و استقلالطلب دنیا فراهم آورد. لذا هیچ گاه حاضر نخواهند شد که در مقابل نرمشها و ملایمتهای ایران اسلامی، مابهازایی را تقدیم کنند که در آن استقلال، آزادی و منافع ملی ایران اسلامی هم تأمین شود.
۴- هر روز دشمن رنگ جديدي به خود مي گيرد و با توطئههاي رنگارنگ جديدي به ميدان ميآيد راههاي بسياري را براي نفوذ در ملت ايران و تسلط بر منطقه دنبال ميكند. اين روزها با نام «دفتر حفاظت منافع آمريكا» و «فست فودهاي فرهنگي»(مك دونالد و..) ميخواهند بخشي از اين توطئهها را اجرايي نمايند البته افکار عمومی در ایران، در صحنههاي مختلف اعم از راهپیمایی و.. با شعارهایي روشن، اثبات کردهاند که منظورشان از حمایت از مذاکرات هستهای به معنای وادادگی برای ایجاد رابطه با شیطان بزرگ نیست. اگر این مسئله از سوی برخی مقامات داخلي كشورمان نيز فراموش شده است، لازم است که به آنها یادآوری شود امت حزب الله و مجلس انقلابي، نخواهند گذاشت و راه نفوذ دشمن را سد خواهند كرد.
دشمن درصدد است با طراحي هاي بيروني و برخي عناصر داخلي به «تغییر ذائقه فرهنگی- اجتماعی مردم»، «بزک کردن آمریکا»، «حضور سیاسی دیپلماتیک»، «حمایت از جریان غربگرا و سلطهپذیر» «فراموشي آمريكا به عنوان شيطان بزرگ»، «دخالت در انتخابات» و... راههايي براي نفوذ دست و پا نمايد.
۵- مجددا بر اين نكته تاكيد ميشود كه نگراني هاي بسياري در ميان دلسوزان در مورد «برجام» وجود دارد. اكنون هم كه کمیسیون ویژه و كارشناسي در مجلس شوراي اسلامي شكل گرفته مناسب است با مصوبات دقيق خود اين نگرانيها را رفع نمايد. کمیسیون ویژه و مجلس انقلابی بایستی حافظ منافع ملی باشد و با بررسی دقیق، عمیق و کارشناسی اولا راه نفوذ و توسعه حاکمیت نظام سلطه و در راس آن شیطان بزرگ یعنی آمریکا در منطقه را مسدود کند که آیا بازدارنده از ناامنی در منطقه و کشور می باشد یا نه؟ آیا برجام موانعی در پیشرفت ملی و اقتدار و امنیت ملی ایجاد نخواهد کرد؟ آيا با «برجام» و «قطعنامه» كه پيوندي وثيق با هم دارند توان دفاعي ايران اسلامي از بين نخواهد رفت و با اين موضوع، آيا بسترسازي آينده براي طمع دشمن به حمله نظامي نخواهد بود؟ آيا اكنون كه ايران اسلامي دست بالا در منطقه دارد، برجام و قطعنامه دست پرتوان «ايران» را با محدوديت هاي تسليحاتي نمي بندد؟ بالاخره نظارت و بازرسي ویژه و غیرمتعارف از اماكن نظامي به عنوان پايه هاي حفظ امنيت ملي و تماميت ارضي كشور چگونه خواهد بود؟
همه این سوالات با توجه به این نکته است که متاسفانه برخلاف پروپاگانداي رسانههاي دولتي، همه تحريمها طبق متن برجام لغو نميشود و بخش قابل توجهي از آن باقي ميماند و بخشي از آن نيز متوقف يا تعليق مي شود كه نيازمند توجه نمايندگان محترم است تا با تعهد انقلابی در بررسیهای دقیق و شجاعانه، نتیجه کار را هر چه که باشد با گردن افراشته در پیشگاه ملت، امام و شهدا و در پیشگاه حضرت حق اعلام کنند.
البته برای همه ما بدیهی است که در هر صورت مردم ايران با هوشمندي بالا هيچگونه محدوديتي اعم از موشكي، اقتصادي، تسليحاتي، كمك به مظلومان منطقه در فلسطين، يمن، سوريه و.. را برنخواهد تابيد.
در نهایت میتوان گفت اکنون نظام سلطه با تمام قوا «پشت دروازههای نظام اسلامی» به کمین نشسته و مترصد فرصتی است تا از فضای «دورهی پسا برجام» حداکثر استفاده را نموده و به جامعه و کشور ما نفوذ کند. این رخنه تمامعیار است و کوچکترین غفلت میتواند لطمات جبرانناپذیری را بههمراه داشته باشد. در چنین شرایطی، حفظ انسجام ملی و روشنگری درباره سناریوی شوم دشمن میتواند در آشفته کردن این کابوس آمریکایی مؤثر واقع شود.
همگان بایستی توجه داشته باشیم که دشمن اصلی ملت ایران نظام سلطه و در راس آن آمریکاست و هر چه فریاد داریم بایستی بر سر آمریکا و اسرائیل و انگلیس فرود آوریم. هرگز نبایستی سلایق مختلف داخلی منجر به صف آرائی درونی شود . دشمنان بدنبال این هستند که اختلافات داخلی را تبدیل به صف آرایی داخلی و دو قطبی سازی درون ملت ایران تبدیل کنند. صف بندی و دو قطبی ملت ایران تنها با نظام سلطه جهانی است. صف بندی بین حق و باطل است و نباید با جناح بندی غلط و ایجاد خاکریز در درون جبهه انقلاب هدف تغییر کند که الحمدالله ملت بصیر ایران بیش از طی این سالها این روند را با اقتدار و صبوری طی کرده است.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است