صالحی 66 ساله در یک گفتوگوی تفصیلی با ساینس در دفترش در سازمان انرژی اتمی در شمال تهران توضیح داد که چگونه وی با این درخواست موافقت کرده است به این شرط که ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا نیز سرمیز مذاکره در مقابل وی بنشیند. مذاکره کنندگان آمریکا با این خواسته موافقت کردند که راه را برای هفتهها دیپلماسی علنی میان این دو دانشمند باز کرد. هر دو به طور همزمان در اواسط دهه 1970 در موسسه تکنولوژی ماساچوست در کمبریج زمانی که صالحی مشغول گرفتن دکترای خود در مهندسی هستهای بود حضور داشتند. این دو برای فائق آمدن بر موانع فنی مذاکرات کمک زیادی کردند و ایران و گروه 1+5 شامل آمریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان سرانجام به توافقی دست یافتند که موجب محدودیت فعالیتهای هستهای ایران در ازای لغو مرحلهای تحریمها میشود. این توافق همچنین راه را برای توسعه هرچه سریعتر همکاری علمی با ایران در حوزههای نجوم و درمان سرطان با استفاده از رادیو ایزوتوپ همواره میکند.
همزمان که کنگره آمریکا توافق هستهای را بررسی میکند اختلافات در افکار عمومی شدت یافته است. 29 دانشمند برجسته آمریکایی ابتدای هفته جاری نامهای خطاب به باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا نوشتند و در آن توافق را نوآورانه و دقیق خواندند و گفتند که بهتر از هر توافق دیگری است که پیش از این برای منع اشاعه انجام شده بود.
این درحالی است که موشه یعالون، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در هفت اوت در گفتوگو با نشریه اشپیگل آلمان توافق هستهای را اشتباهی تاریخی توصیف کرد که به ایران اجازه میدهد به یک کشور در آستانه هستهای شدن تبدیل شود.
نشریه ساینس در ادامه در توصیف رییس سازمان انرژی اتمی ایران نوشت: پنج قاب عکس از دانشمندان هستهای ترور شده ایران در دفتر صالحی دیده میشود و گلدانی با دسته گلی از رزهای قرمز روی میز وجود دارد. صالحی براین باور است که مرگ این دانشمندان زیربنای هستهای ایران را بیش از این که نابود کند، جسورتر کرده است.
او تاکید کرد که برنامه غنیسازی ایران تنها برای تولید سوخت برای راکتورهای برق هستهای صلح آمیز ادامه مییابد. متن این گفتوگو بدین شرح است:
سوال: خاطرهانگیزترین لحظهای که با ارنست مونیز در جریان مذاکرات داشتنید مربوط به چه زمانی است؟
پاسخ: اولین باری که ما چهره به چهره یکدیگر را ملاقات کردیم، احساس کردم که ما مدتهاست یکدیگر را میشناسیم. زمانی که در وین از وی پرسیدم آیا شما خبری از پروفسور مجید کاظمی دارید، لحظه فوق العادهای بود. روز بعد مونیز به من گفت که خبر بدی برایت دارم. ابتدا فکر کردم مربوط به مذاکرات است. پرسیدم چه اتفاقی افتاده؟ و او جواب داد: مجید فوت کرده است. من گفتم خدای من دیروز ما درباره وی صحبت کردیم و تو گفتی که حالش خوب است. وی در سلامت است و فعالانه به کار خود ادامه میدهد. مونیز ادامه داد: بله وی در چین برای ارائه یک سخنرانی علمی بوده که ناگهان دچار سکته قلبی شده و فوت میکند. من سپس از مونیز خواستم که شماره تلفن خانواده مجید کاظمی را پیدا کند. وی این کار را کرد و شماره را به من داد، بنابراین توانستم با خانواده او تماس بگیرم و به آنها تسلیت بگویم.
ما یکدیگر را از طریق این دوستان (مشترک) میشناسیم. طبیعی بود که وی به دنبال منافع کشورش باشد. اما هیچ یک از اینها سبب نشد تا ما منطقی نباشیم. ما تلاش کردیم تا منطقی و منصف باشیم. من متوجه الزامات وی بودم و مونیز هم شرایط من را درک میکرد. اینگونه بود که ما توانستیم پیش برویم.
سوال: شما و مونیز به عنوان شریکان مذاکره کننده چگوه کار را به پایان بردید؟
پاسه: تقریبا یک سال و نیم بود که آنها مذاکره میکردند اما پیشرفتی وجود نداشت. در ماه فوریه من از سوی بالادستیهایم فراخوانده شدم. به آنها گفتم: شوخی میکنید من چه کار میتوانم انجام دهم. محمدجواد ظریف (وزیر امور خارجه ایران) تمام تلاش خود را کرده است. من چه کار بیشتری میتوانم انجام دهم. ما صحبتهای زیادی داشتیم و من گفتم که اگر من به مذاکرات بپیونم و اگر ما شکست بخوریم، مسوولیت این اتفاق بر دوش من خواهد بود. اما بالادستیهای من پافشاری کردند و من به شرط آن که همتایم نیز شرکت کند آن را پذیرفتم. آنها از من پرسیدند که همتای تو چه کسی است؟ من گفتم وزیر انرژی و این اولین باری بود که آنها نام این وزارتخانه را میشنیدند. من گفتم: اگر وی بیاید من هم به مذاکرات میپیوندم. اگر او به مذاکرات نیاید من نیز این کار را نخواهم کرد.
آنها با وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا تماس گرفتند و گفتند که قرار است صالحی را به مذاکرات بیاورند اما به این شرط که وزیر انرژی شما به رایزنی ما بپیوندد. پس از چند ساعت شرمن در پاسخ گفت: ما از این مساله استقبال میکنیم و ارنست مونیز را با خود میآوریم. من زمانی که این خبر را شنیدم گفتم که میآیم. من فکر میکردم که به یک ماموریت غیرممکن میروم. اکنون بسیار خوشحالم که نتیجه مذاکرات همه ما را خرسند کرده است. بله ما الزاماتی داشتیم اما این الزامات چه چیزی بود؟ از منظر آمریکا، آنها باید مانع از انجام فعالیتهای غیر صلحآمیز در ایران شوند. اما ما هیچگاه و هرگز قصد برای فعالیتهای غیرصلحآمیز نداشتهایم چون ما فتوای رهبریمان را داریم. بنابراین ما گفتیم که مهم نیست شما چقدر مانعتراشی میکنید. به مردم خود بگویید که به اهدافتان برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای رسیدهاید.
سوال: شما گفتید که روابط نزدیک با آیتالله خامنهای، رهبری ایران دارید. شما اطمینان وی را دارید. آیا این موضوع نفوذ زیادی به شما در این مذاکرات داده است؟
پاسخ: خب من نمیگویم که ما روابط خاصی داریم اما رهبر معظم انقلاب من را میشناسد چون من از زمان وقوع انقلاب اسلامی مسوولیتهای مختلف دولتی داشتهام. من رییس یک دانشگاه بودهام. من دو بار معاون وزیر علوم و آموزش عالی بودم. من بسیار خوشحالم که رهبر انقلاب به من اعتماد کردند و اگر من چیزی در خصوص فعالیتهای هستهای بگویم که مربوط به مسائل فنی است، ایشان حرف من را به عنوان آخرین حرف و صحبت قطعی تلقی خواهند کرد.
سوال: یکی از طولانیترین موضوعات مورد بحث در مذاکرات، مسأله تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته بود. از نظر شما پذیرش چه چیزی سخت بود؟
پاسخ: زمانی که شما مذاکره میکنید، هر یک از طرفها تلاش میکنند که بزرگترین تکه کیک را بردارند. این کاملاً طبیعی است. آمریکاییها گفتند که اگر هیچ تحقیق و توسعهای در سانتریفیوژها نباشد ما خرسند خواهیم بود. اما ما گفتیم، در این صورت ما خوشحال نیستیم. ما درک میکنیم که شما نگرانیهایی دارید بگذارید ببینیم چگونه میتوان حلش کرد. هیچ یک از دو طرف به خواسته ایدهآل خود دست نیافت و ما راه وسط را انتخاب کردیم.
سوال: سرعت برنامه شما کاهش یافته است؟
پاسخ: بله، اگر ما آزاد بودیم احتمالاً در هشت سال میتوانستیم به یک آبشار با 164 سانتریفیوژ پیشرفته نسل IR8 دست یابیم. این مسأله بزرگی برای ما نیست اما طرف مقابل ما را خوشحال میکند بنابراین، آن را پذیرفتیم. مسلماً اگر ما یک آبشار بزرگتر داشتیم بسیار بهتر بود و حتی روند غنیسازی نه فقط ویژگیهای مکانیکی این ماشینها قابل تعیین کردن بود. ما این را یک محدودیت نمیبینیم. بنابراین خواهم گفت که تحقیق و توسعه، محدودیتی که اکنون آن را پذیرفتهایم و بر سر آن توافق کردیم واقعاً محدودیت نیست.
سوال: بنابراین هیچ چیزی درباره تحقیق و توسعه وجود ندارد که شما آن را یک فداکاری بزرگ در ازای کل مجموعه ببینید؟
پاسخ: من اینطور فکر نمیکنم. ما میتوانیم روی ماشینهای پیشرفته مختلف کار کنیم. ما داریم روی IR8 و IR6 کار کنیم. این دو گزینههایی هستند که به معنای واقعی میتوانند نیازهای ما را برای تولید ظرفیت کافی اورانیوم غنی شده برای تأمین نیازهای سالانهمان (در نیروگاه هستهای بوشهر) برآورده کنند. پس از 10 سال نیز، ما دو راکتور هستهای دیگر در نیروگاه بوشهر خواهیم داشت. اما در خصوص استفاده از سانتریفیوژها، ما پس از 15 سال در موقعیتی خواهیم بود که نیازهایمان برای سوخت این دو راکتور تأمین شود.
سوال: مذاکره کنندگان آمریکایی درباره دیگر روشهای غنیسازی مثل غنیسازی لیزری نگران بودند. آیا ایران به دنبال آن بود؟
پاسخ: نه، ما در گذشته غنیسازی لیزری انجام دادیم. ما آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مطلع کردیم و تجهیزات آن را برچیدیم.
سوال: رییس پیشین آزمایشگاه ملی لوس آلاموس گفت که از این موضوع که ایران با یک ممنوعیت همه جانبه در خصوص مطالعات روی فلز اورانیوم و پلوتونیوم موافقت کرده متعجب شده است، چون این مواد کاربردهای دیگری غیر از تسلیحات هستهای دارند؟
پاسخ: ما در مذاکرات بحث زیادی در این زمینه داشتیم. به عنوان مثال فلز اورانیوم تهی شده میتواند برای محافظت استفاده شود. ما تأکید داشتیم که برای اورانیوم غنی شده باید یک استثناء قائل شویم. سپس طرف دیگر گفت: ما باید به مقامات خود بگوییم که تمام راههای دستیابی به تولید سلاح را مسدود کردهایم که یکی از این راهها تولید فلز (اورانیوم) است. آنها گفتند که اگر شما به مدت 10 سال تولید فلز را انجام ندهید برایشان رضایتبخش خواهد بود. من در نهایت آن را پذیرفتیم. ما نمیخواهیم اورانیوم را تا سطح 90 درصد غنیسازی کنیم. بنابراین اورانیوم غنی شده 90 درصد برای تبدیل به فلز نخواهیم داشت. ما گفتیم که اگر به مقداری اورانیوم غنی شده نیاز داشتیم، در این مدت درخواست خواهیم کرد. ما این فلز را تولید خواهیم کرد. ما باز فرآوری انجام دادیم و پلوتونیوم تولید کردیم و به آژانس اطلاع دادیم که مربوط به سال 2003 است.
ادامه دارد
سوال: شما پلتونیوم تولید کردید؟
پاسخ: به مقدار بسیار کم و سپس متوقفش کردیم. تمام اینها تحت نظارت آژانس بود. ما دیگر نیازی به تولید فلز نداریم چون هیچ استفادهای برایمان ندارد و مواد آن را نداریم.
سوال: به عنوان بخشی از این توافق، تاسیسات غنی سازی فردو به یک مرکز تحقیقاتی بینالمللی تبدیل خواهد شد. برخی کارشناسان نگرانند که این مرکز برای انجام تحقیقات زیادمحدود است. چه برنامهای برای آن دارید؟
پاسخ: نمیتوان بدون تامل حرفی زد. من باید این موضوع را با همکارانم و همکاران خود در گروه 1+5 مطرح کنم. ما قرار است در یک زمان بهتر بنشینیم و صحبت کنیم اما اکنون دیگر مذاکره نمیکنیم.
سوال: شما تاکنون میزبان دانشمندان روس بودهاید. آنها قرار است به تغییر سانتریفیوژها برای تولدی ایزوتوپ ثابت برای استفاده صنعتی کمک کنند؟
پاسخ: قطعا همینطور است. فردو چند شاخه دارد. بخشی از یک شاخه آن به تولید ایزوتوپهای ثابت اختصاص دارد که اکنون بر سر آن توافق شده است.
سوال: شما مشخص کردهاید که چه ایزوتوپهایی است؟
پاسخ: بله و خیر. ایزوتوپهای بسیار زیادی وجود دارند، از ایزوتوپهای سبک تا سنگین که میتوانید تولید کنید. ما باید مطالعاتی احتمالی را انجام دهیم. اگر ما سراغ ایزوتوپها سبک برویم تغییر و تبدیل گسترده خواهد بود. برای ایزوتوپهای سنگین ما نیازی به این حد تغییر و تبدیل نخواهیم داشت. این پروژه بهزودی آغاز خواهد شد. ایریدیوم یک گزینه خواهد بود یا ایزوتوپی با وزنی مشابه.
سوال: فرانسه پیشنهاد قرار دادن در یک شتاب دهنده خطی را داده است. چه کاری با آن انجام داده خواهد شد؟
پاسخ: بله آنها پیشنهاد نوعی از شتابدهنده را ارائه کردند اما ما هیچگاه درباره جزییات حرف نزدیم.
سوال: فردو یک تاسیسات نظامی است. آیا نیروهای مسلح ایران آماده است به راحتی از آن چشم بپوشد؟
پاسخ: اما توسط نیروهای مسلح کنترل نمیشود. دههها پیش، فردو جایی بود که ارتش مهمات خود را در آن ذخیره میکرد.
سوال: توافق هستهای از ایران میخواهد تا مشارکت بیشتری در ITER، آزمایش گداخت بینالمللی داشته باشد. این ایده از کجا آمد؟ آیا ایران برنامه تحقیقاتی درباره گداخت دارد؟
پاسخ: بله نزدیک جایی که شما نشستهاید ما سه توکامک داریم . ما یکی از اصلیترین کشورهای غرب آسیا هستیم که روی گداخت کار میکند. این سومین باری است که من رییس سازمان انرژی اتمی ایران هستم. در دوره فعالیت قبلی خود، من گداخت را هدف ضروریمان دانستم. من آن را یکی از اولویتهای اصلیمان قرار دادم چون گداخت منبع آینده انرژی است.
سوال : مشارکت ایران در آزمایش گداخت بینالمللی را چگونه میبینید؟
پاسخ: ما آمادهایم تا سهم خود را انجام دهیم. ما هماکنون در سطحی علمی با این موضوع کار میکنیم. اما میخواهیم در سطح اجرا مشارکت داشته باشیم.
سوال : سازمان انرژی اتمی در سالهای اخیر به دلیل ترور پنج دانشمند هستهای روزهای تاریکی را گذراند.
پاسخ: اجازه دهید درباره یکی از آنها صحبت کنم؛ مسعود علیمحمدی. 25 سال پیش زمانی که رییس دانشگاه شریف بودم، ما اولین دوره دکترای فیزیک در ایران را آغاز کردیم. علیمحمدی اولین دانشجوی دکترای فیزیک بود.
سوال: آیا مرگ آنها سایهای بر همکاری بینالمللی ایجاد کرد؛ منظورم این است که آیا دانشمندان شما نسبت به کار با همتایان خود در خارج از ایران احساس خشم دارند؟
پاسخ: نه، ما ملتی با خصوصیات ویژه هستیم. ما آماده هر مقصدی هستیم چون به آن اینگونه نگاه نمیکنیم که زندگیمان را از دست دادهایم. ما شهادت را به دست آوردهایم و به سرنوشت اعتقاد داریم.
برای مردم ما فهم این چیزها آسان است. منظورم این است که این مسأله به مانعی برای فعالیتهای هستهایمان تبدیل نشد. در حقیقت انگیزهای هم برای آن ایجاد کرد. در این شرایط بود که بسیاری از دانشجویانی که در حوزههای دیگر تحصیل میکردند رشته خود را به مهندسی هستهای تغییر دادند.
سوال: ترورها الهام بخش بود؟
پاسخ: بله، آنها فکر کردند میتوانند جامعه علمی ایران را ترور کنند و با تهدید ما فکر کردند عقب مینشینیم؛ اما چنین نکردیم.
سوال: شما دوست دارید که چگونه در خاطرهها بمانید؟
پاسخ: به عنوان فردی که برای بشریت خوب بود، همین.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است