نبود ماهیت طبقاتی در ساختار دولتی ایران به شاکله جنبشهای اجتماعی و بنیانهای اقتصادی سرایت کرده است به گونهای که نه تنها تغییرات بازارهای سرمایهگذاری مانند طلا و ارز، ساختمان و سهام بلکه گاه رفتارهای اجتماعی و احساسی جامعه نیز از موج سازی تودههای مردمی تاثیر میپذیرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان، حسین مسعودنیا، عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، در نشست تخصصی "بررسی رفتارهای تودهوار" که در تالار صدر دانشگاه اصفهان برگزار شد، با استناد به تاریخ سیاسی یکصد سال گذشته، ماهیت تحولات سیاسی ایران را ائتلافی دانست و اظهار کرد: برخلاف ساختار سیاسی غرب، ماهیت تحولات سیاسی ایران از ابتدای شکلگیری در هیچ دورهای طبقاتی نبوده و بیشتر ائتلافی است.
وی افزود: تعریف برخی مفاهیم کلیدی در جامعهشناسی سیاسی ایران با سایر نقاط جهان متفاوت است. به عنوان نمونه فرهنگ ایرانی واژه "ائتلاف" را در کنار واژه "اتحاد" میگذارد و این در حالی است که براساس تعاریف سیاسی "ائتلاف" مجموعهای از نیروهای متفاوت با خواستههای سیاسی مشترک است که برای "نه" گفتن به شرایط سیاسی موجود در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند با این حال این گروه ائتلافی هیچ گونه ترسیمی از آینده فعالیتهای خود ندارد.
مسعودنیا با تأکید بر اینکه نبود آینده مشخصِ ترسیم شده یکی از مهمترین دلایل زوال ائتلافها در ایران است، به بیان چند نمونه عینی از این نوع در تاریخ سیاسی کشور پرداخت و گفت: اگرچه در زمان شکلگیری جبهه ملی تعداد قابلتوجهی از فعالان سیاسی وقت، حمایت خود را از مصدق اعلام کردند، اما در روز کودتای 28 مرداد سال 1332 تنها چهار تن از افراد همقسم بر عهد خود با مصدق وفادار ماندند؛ همچنین در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جنبش دانشجویی دوم خرداد به همان سرعت شکلگیری، انسجام درونی خود را از دست داد.
وی، مخالفتهای مدنی صورت گرفته علیه سیاستهای دولت احمدینژاد را مورد توجه قرار داد و خاطرنشان کرد: بهصورت کلی میتوان گفت که نبود ماهیت طبقاتی در ساختار دولتی ایران به شاکله جنبشهای اجتماعی نیز سرایت کرده است و گروههای سیاسی ائتلافی نیز به دلیل عدم برخورداری از یک الگوی واحد قابل ترسیم در طولانی مدت به سمت تشتت و اضمحلال ساختاری کشیده شدهاند، مسئلهای که به طور مستقیم به ایجاد نشدن ثبات در تحولات اجتماعی و سیاسی کشور منجر شد.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان ادامه داد: به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان تحولات ایران از منظر سیاسی به "کف روی آب" شباهت دارد به این معنی که تحولات اجتماعی به یکباره و آنی شکل میگیرد و بهصورتی گذرا پس از گذشت مدت زمانی از بین میرود؛ بنابراین از جامعهای این چنین، نمیتوان انتظار ارایه برنامههای راهبردی طولانی مدت داشت.
مسعود نیا با اعتقاد به اینکه در جوامع غیرعقلانی، برنامهریزی افراد و گروهها بیشتر کوتاه مدت و سود محور است، تصریح کرد: افراد و گروههای سیاسی و اجتماعی در جوامع فاقد برنامهریزیهای مشخص تعریف شده ناچار به تبعیت از برنامههای کوتاه مدت مبتنی بر منافع زود بازده هستند و وجود چنین نگرشی آنها را به سمت انتخابهای غیرشایسته در ساختارهای مدیریتی سوق میدهد.
وی با اعتقاد به اینکه مبنای تحزب گرایی در ایران نیازمند بازنگری دوباره است، اظهار کرد: در جوامع توسعه یافته غربی نه تنها اعضای تشکلهای سیاسی به شدت بر مرامنامههای حزبی خود پایبند هستند، بلکه احزاب قدرتمند نیز به شکلی وسواس گونه چرایی تغییر رفتار احتمالی اعضای خود را مورد واکاوی و مباحثه قرار میدهند، اما در ایران افراد امروز عضو یک فراکسیون هستند و فردا به فراکسیون دیگری ملحق میشوند.
عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با تأکید دوباره بر این عقیده که مبنای رفتارهای سیاسی در ایران براساس شاخصهای طبقاتی نیست، تصریح کرد: در چنین جامعهای، فعالان سیاسی به دلیل عدم برخورداری از منطق کارکرد صحیح جامعه مدنی حق طرح سؤال از سوی احزاب حامی خود را نفی میکنند و به شکلی صریح به ساختارهای مدنی به چشم ابزارهایی برای رسیدن به قدرت و ثروت نگاه میکنند.
مسعود نیا ادامه داد: در یک ساختار سیاسی غیرطبقاتی نگاه افراد به حوادث بیش از آنکه عقلانی و مبتنی بر تفکر باشد قومی، قبیلهای، محلی و فامیلی است و همین مسئله عاملی برای شکلگیری رفتارهای تودهای در جامعه میشود به این معنا که افراد به جای محور قراردادن منطق در رفتارهای سیاسی خود به دلیل منافع خویشاوندی به سمت تحزب گرایی و عضویت در گروههای سیاسی متمایل میشوند.
وی با بیان اینکه نبود عقلانیت در رفتارهای سیاسی جامعه بر تصمیم گیریهای سیاسی مشارکت کنندگان در انتخابات مختلف مؤثر است، گفت: به طور حتم یکی از مهمترین دلایل واگشتهای سیاسی ملت ایران در دورههای مختلف تاریخ، وقوع ائتلافهای غیرعقلانی و گذرا در مقاطع مختلف سیاسی بوده است که به دلیل ضعفهای آلترناتیو از دوام پایداری نیز برخوردار نبودهاند.
این استاد دانشگاه با اعتقاد به اینکه تحولات جدید صورت گرفته در فضای سیاسی ایران، کشور را به تشکیل احزاب بومی نیازمند کرده است، ادامه داد: فضای حزبی ایران نیازمند نقد منصفانه و جدی است چراکه در فضای موجود سیاسی کشور افراد همحزب به شکلی قابلتأمل درباره وقوع یک پدیده سیاسی مانند توافقنامه هستهای ایران با گروه 1+5 نه تنها اتفاقنظر ندارند بلکه نظرات یکدیگر را نیز نقض میکنند درحالیکه تحزب گرایی مدرن همفکران سیاسی را ملزم به تبعیت از یک دیدگاه مشترک واحد و عمل به تعهدات تشکیلاتی میکند.
جریانهای تودهای عمدتآ ابزار دست نهادهای قدرت میشوند
در ادامه این نشست، مسعود کیانپور، استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه اصفهان، درباره مشخصات جوامع تودهای اظهار کرد: به قدرت رسیدن تودههای عام مردم یکی از مهمترین ویژگیهای جوامع تودهای به ویژه در جهان غرب است، به عنوان نمونه جریان لیبرال دموکرات با مشروعیت گرفتن از آرای مردمی به دنبال به رسمیت شناخته شدن قدرت تودهها و وادار ساختن جوامع به پذیرش کنشهای احساسی مردمی است که بر مبنای هیجانات خود و بدون توسل به تفکر و تعقل دست به رفتارهای ناخودآگاه میزنند.
کیانپور با بیان اینکه جریانهای تودهای در این روند عمدتاً ابزار دست نهادهای قدرت قرار میگیرند، افزود: به عنوان مثال در خلال دو جنگ جهانی اول و دوم حزب نازیسم با تکیه بر یک ایدئولوژی افراطی به قدرت رسید و هیتلر با بسیج کردن تودههای مختلف مردم دست به تشکیل یک نظام مخوف مبتنی بر انسانزدایی زد و موفق به پایهریزی تودههایی شد که بدون مددگیری از هیچ اندیشه مستقل انتقادی تنها به فکر نابودی، تخریب و کشتار بودند.
وی، دیدگاههای انتقادی مکتب فرانکفورت نسبت به جامعه سرمایهداری را مورد توجه قرار داد و گفت: اندیشمندان این مکتب بر این باور بودند که نظام سرمایهداری انسانها را تبدیل به ماشینهای مصرفکنندهای کرده که در یک چرخه تولید و مصرف به سمت میل گرایی مطلق در حرکت هستند؛ حامیان این نگرش، تودهای شدن اندیشه به معنای همشکل شدن جامعه در همه عرصههای لذت طلبی و زندگی گرایی را از جمله آفتهای اصلی تودههای مدرن جوامع صنعتی میدانستند و به همین دلیل به نقد جدی آن میپرداختند.
استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه اصفهان افزود: به صورت کلی تمرکز بر هویت جمعی در اجتماعات تودهای منجر به پیروی آنها از "قانون وحدت روحیه تودهها" میشود، قانون خطرناکی که به سرایت، تشدید، تهییج و تلقین احساسی در افراد منجر میشود و تأثیربخشی ناخودآگاه رفتاری در آنها را به شکل قابلتوجهی افزایش میدهد به طوری که ممکن است تودههای مردمی به دلیل تلقین حس عدم مغلوب شدن به خود دست به کنشهای نامعقولی در فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بزنند.
کیانپور با اعتقاد به اینکه ساختارهای اجتماعی به شکل قابلتوجهی با تیپهای اجتماعی افراد در ارتباط است، تصریح کرد: در جوامع تودهای تمامیتخواه یا توتالیته احتمال تربیت شخصیتهای متعصب خودآزار یا دگرآزار بسیار زیاد است؛ افرادی که بر اساس شخصیت رفتاری نسبت به بالادستان خود بله قربانگو و نسبت به زیردستان خود سختگیر و بیرحم هستند این اشخاص بدون شک در سلسلهمراتب تودهای بهراحتی قادر به انجام هولناکترین جنایتها هستند.
وی با تأکید بر اینکه جریان سازی تودهها عمدتاً ناپایدار است، اظهار کرد: جریان سازی عده قلیلی از ایرانیان در جریان قرعهکشی مسابقات جام جهانی سال 2012 و نوشتن پیامهای توهینآمیز در صفحه اجتماعی یکی از بازیکنان آرژانیتی نه تنها اعتبار و حیثیت ایرانی، بلکه فرهنگ باستانی کشور را نیز به کلی زیر سؤال برد؛ افراد معدودی که از گمنامی و فردگرایی یکی از شبکههای اجتماعی سوء استفاده کردند و با تهییج احساسات یکدیگر از فرصت پیش رو به عنوان ابزاری برای تخلیه احساسی و روانی خود بهره بردند.
این جامعهشناس، حاشیههای ایجادشده در جریان مرگ مرتضی پاشایی را یکی دیگر از حرکتهای تودهای و خارج از حیطه تعقل نامید و خاطرنشان کرد: پاشایی بدون شک در حد یک اسطوره نبود به طوریکه تحلیلهای صورت گرفته از حادثه در ماههای اخیر نشان داد که بسیاری از اجتماعکنندگان نه تنها طرفدار سبک این خواننده پاپ نبودند، بلکه بیشتر به دلیل حضور سایر افراد به شرکت در این حرکت تودهای ترغیب شده بودند. با این حال نباید نقش فضای مجازی در شکلگیری این توده اجتماعی را نادیده گرفت.
کیانپور، نقش فرهنگعامه در به قدرت رسیدن جریانهای اختصاصی را بسیار ارزشمند، توصیف و تصریح کرد: اگرچه درگذشته جامعه مدنی همواره رو در روی جامعه تودهای قرار میگرفت اما امروزه در برخی فرهنگها تلاش دولتها به سمت توجه و توسعه فرهنگعامه پیش رفته است.
وی درباره تعریف جامعه مدنی ادامه داد: در جامعه مدنی نخبگان به عنوان کنش گران اصلی با عضویت در نهادها و سازمانهای اجتماعی به دیالوگهای عقلانی با دولت میپردازند و از این طریق به تعدیل قدرت کمک میکنند این در حالی است که در جوامع تودهای افراد با سوء استفاده از شرایط موجود بر موجهای بادآورده سوار میشوند و به جریان سازی در جامعه دست میزنند.
عدم تعادل بازارهای سرمایه گذاری افراد را به سمت سرمایه گذاری فیزیکی سوق میدهد
همچنین سعید صمدی، عضو هیئتعلمی گروه علوم اقتصاد دانشگاه اصفهان در بیان تأثیر رفتارهای تودهای در اقتصاد ایران اظهار کرد: عدم اطمینان نسبت به آینده و تمایل به افزایش سرمایه از جمله مهمترین دلایل ترغیب افراد به انجام پسانداز داینامیک است و ورود به بازارهای چند گانه سهام، طلا و ارز و زمین و ساختمان تنها راه افزایش سرمایه به شکل معقول و منطقی است. به طور حتم انجام یک تحلیل منطقی از وضعیت این بازارها و رسیدن به قدرت پیشبینی و تحلیل تنها شرط دست یابی به یک سرمایه گذاری موفق و مطمئن در همه جنبههاست.
وی با بیان اینکه تصمیمات اقتصادی از منظر دو تحلیل بنیادی و تکنیکی قابل بررسی است، گفت: برخلاف تحلیل بنیادی که به طور عمده ریشههای سرمایه گذاری و عملکرد بازار را مورد توجه قرار میدهد، تحلیل تکنیکی به دنبال بررسی نرخ بازدهی انبوه و تأثیر شرایط بر آن است. با این وجود دسته سوم سرمایه گذاران با تخمین شرایط پیش رو و دست خوانی دیگر سرمایه گذاران بخشی از دارایی خود را با هدف دریافت بهره در بازارهای مربوط به طلا، سهام یا ساختمان سرمایهگذاری میکنند.
وی با اذعان به اینکه سرمایه گذاری تودهای بر اساس رویکرد دست خوانی 80 درصد بازار ایران را به خود اختصاص داده است، ادامه داد: این نوع نگرش منجر به عدم تعادل بازار و بروز نوسانات شدید در آن میشود به طوریکه بر خلاف همه کشورهای جهان وضعیت بازار مسکن در ایران پلهای و شرایط بازار بورس ایران نیز به شدت سینوسی است.
عضو هیئتعلمی گروه علوم اقتصاد دانشگاه اصفهان با اشاره به آمار تأمل برانگیز فدراسیون جهانی بورس درباره وضعیت ایران در خلال سالهای 2012 تا 2014 خاطرنشان کرد: شاخص بوس تهران در سال 2012 و 2013 به ترتیب با 70 و 120 درصد رشد، رتبه نخست جهانی را به خود اختصاص داد، اما این روند بینظیر در سال 2014 و پس از سقوط منفی 22 درصدی اقتصاد ایران به یکباره به شدت تنزل یافت به طوریکه ایران در فدراسیون جهانی بورس، رتبه آخر را از آن خود کرد و یکی از دلایل مهم این واریانس تغییر حضور پررنگ جریانهای تودهای در اقتصاد داخلی ایران است.
صمدی، نوسان 700 تومانی نرخ ارز در ماههای منتهی به انتخابات سال 92 را مورد توجه قرارداد و گفت: این تغییر 25 درصدی ارز در یک دوره کوتاه هشتساعته در دنیا بیسابقه است چرا که بهصورت طبیعی یک کشور تنها در شرایط کودتا یا وقوع زلزله یا حوادثی از این دست میتواند چنین تغییر ناگهانی و وحشتناک ارزی را از سر بگذراند با این حال سؤال اساسی اینجا است که آیا بروز یک انتخابات ریاست جمهوری در 1.5 ماه بعد توجیه مناسبی برای تغییر ناگهانی دلار به این شکل است؟
وی با تأکید بر اینکه عدم تعادل در بازارهای سرمایه گذاری افراد را به سمت سرمایهگذاری فیزیکی سوق میدهد، ادامه داد: اندیشمندان حوزه اقتصاد هیچگاه سرمایهگذاریهای هجومی و تودهای برخی افراد به برخی کالاهای فیزیکی را در خلال سالهای 82 و 83 از یاد نمیبرند کسانی که به تأسی از دیگران خودرو و سیم کارت نامنویسی میکردند به این امید که پس از دریافت کالا آن را به چند برابر قیمت به فروش برسانند.
این استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، خروج سرمایه از کشور را دیگر پیامد بروز نوسان در بازارهای اقتصادی کشور دانست و خاطرنشان کرد: بر اساس یک آمار غیررسمی 20 میلیارد دلار از سرمایه کشور در سال 91 و 92 از کشور خارج شده است. این معضل اقتصادی در شرایطی در ایران در حال شکلگیری است که بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل عدم اطمینان نسبت به تغییرات نرخ ارز با وجود تخصیص سود 22 درصد به سپردههای خود از سرمایه گذاری در ایران اجتناب میکنند.
صمدی با اعتقاد به اینکه سیگنالهای تودههای داخلی یکی از مهمترین دلایل بیانگیزگی سرمایه داران خارجی به سرمایه گذاری در ایران است، گفت: جدا از نتایج توافق لوزان و یا جو زدگی مدیران اقتصادی، رفتارهای تودهای افراد در خروج سرمایه از کشور و جلوگیری از جذب سرمایه موثر است.
به گزارش ایسنا، اساتید علوم سیاسی، جامعه شناسی و اقتصاد دانشگاه اصفهان در نشست تخصصی "بررسی رفتارهای توده وار" که در تالار صدر دانشگاه اصفهان برگزار شد به بیان دیدگاهها و نظرات خود در اینباره پرداختند و با واکاوی حوادث سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در سالهای گذشته نقش جریانهای تودهای در رفتارهای اجتماعی را مورد بررسی و کارشناسی قرار دادند.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است