پاکستان طبق قراردادی که در زمینه طرح احداث خط لوله گاز صادراتی با ایران دارد باید زیرساختهای لازم جهت اتصال اولین جریان گازی از ایران به این کشور را تا 31 دسامبر 2014 فراهم میکرد.
اسلامآباد تاکنون اقدامی در این زمینه انجام نداده است. برخی شواهد و اسناد از نقش برخی قدرتهای بزرگ در کندی یا کارشکنی در این زمینه حکایت میکند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، طرح احداث خط لوله گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان که بعدها "خط لوله صلح" نامیده شد در سال 1990 مطرح و از یک دهه پیش آغاز شد، اما اختلافات پاکستان و هند به عنوان مهمترین دلایل کندی مذاکرات مانع توافق نهایی بین سه کشور شده بود تا اینکه هند از مذاکرات سه جانبه کنار کشید و ایران و پاکستان با برگزاری نشستهایی در تهران و اسلامآباد برای عملی کردن این طرح، مذاکرات را دنبال کردند و در نهایت خرداد ماه 1388 قرارداد بین ایران و پاکستان امضا شد.
در حال حال حاضر حدود چهارماه از موعد تعیین شده برای انتقال گاز ایران به پاکستان میگذرد و پاکستان به بهانه تحریمهای اعمال شده علیه ایران از احداث خط لوله در خاک خود سر باز زده است در حالی که گفته می شود انتقال گاز با خط لوله در فهرست تحریم ها نیست و از سوی دیگر طبق قرارداد منعقد شده پاکستان باید از ابتدای سال میلادی 2015 ماهانه 200 میلیون دلار جریمه به ایران پرداخت کند و با و جود مذاکرات انجام شده بین مسئولان دو کشور تاکنون در رابطه با سرانجام "خط لوله صلح" نتیجه مشخصی حاصل نشده است.
پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با خط لوله صادرات گاز ایران به پاکستان خاطرنشان کرد: پاکستان به شدت به گاز ایران نیاز دارد زیرا با قیمت و شرایط مناسب به صورت بلندمدت میتواند مشکل سوخت خود را از این طریق حل کند. البته تا حدی به نظر میرسد فشارهای آمریکا نیز در به تعویق افتادن اتمام خط لوله صادرات گاز ایران به پاکستان دخیل بوده است.
مذاکرات ایران با 1+5 در اتمام خط لوله صلح بیاثر نیست
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: میتوان احتمال داد که شاید مناسبات ایران با آمریکا و همچنین 1+5 نیز در تصمیمگیری اسلامآباد برای ادامه "خط لوله صلح" بیتاثیر نباشد و پاکستانیها میخواهند جانب احتیاط را رعایت کنند و پس از پایان مذاکرات دست به تصمیم گیری نهایی بزنند، ولی در هر صورت پروژه این خط لوله کنار گذاشته نشده است و قطعا پاکستان با توجه به نیازی که به گاز دارد در نهایت آن را دنبال خواهد کرد.
از سوی دیگر چندی پیش بحث هایی مبنی بر استفاده از توان چینیها برای سرعت بخشیدن به احداث خط لوله در خاک پاکستان صورت گرفت، اما زمانینیا معاون امور بین الملل وزارت نفت تاکید کرد که چنین چیزی صحت ندارد و با وجود اینکه ایران به اندازه کافی مشتری برای گاز دارد اما امیدواریم پاکستانیها هم به تعهد خود عمل کنند و از ایران گاز دریافت کنند. ضمن این که دریافت گاز از سوی پاکستان برای رشد و توسعه این کشور هم ضروری است.
ملازهی با بیان اینکه پس از سفر رئیسجمهور چین به پاکستان، چین اعلام کرده است 46 میلیارد دلار برای اتمام "خط لوله صلح" سرمایهگذاری میکنند، افزود: درواقع چین حاضر شده است 85 درصد هزینه خط لوله را از مرز ایران تا داخل پاکستان تامین کند چرا که همین خط لوله قرار است به سمت چین رفته و در نهایت تا هند کشیده شود. سالانه حدود 300 تا 400 میلیون دلار بابت خط ترانزیت نصیب چین خواهد شد و این برای اقتصاد ضعیف پاکستان رقم بسیار زیادی است.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: به نظر می رسد این برداشت که پاکستان در اتمام این خط لوله تعلل میکند به این دلیل نیست که آنها خواستار اتمام این خط لوله نباشند، بلکه برخی مشکلات مانند آنکه نمیخواهند به دلیل دریافت کمکهای نظامی و مالی از آمریکا بر خلاف خواسته این کشور گام بردارند در میان است.
یکی دیگر از مباحث مطرح برای گسترش روابط تهران و اسلام آباد این است که پاکستان برای دستیابی به رابطهای با ثبات با ایران و از بین بردن مناقشات مرزی باید در برابر مداخله آمریکا و عربستان ایستادگی کند و قطعا اینکه تهران در صدد قرار گرفتن در مرکز شبکه منطقهای توزیع گاز است هم برای آنها خوشایند نخواهد بود. شاید بتوان دلیل مخالفتهای آنها برای اتمام "خط لوله صلح" را هم از همین دست نگرانیها دانست.
ملازهی نیز با اشاره به احتمال جایگزینی عربستان و قطر برای دریافت گاز به جای ایران، افزود: حتی گفته میشود قرار است قطر از طریق دریا خط لوله کشیده و گاز مورد نیاز پاکستان را به آنها برساند. در همین راستا عربستان سعودی هم اعلام کرده که حاضر است تخفیف مناسبی را برای خرید نفت به پاکستان بدهد تا جایی که گفته میشود در واقع ریاض میخواهد حتی نفت مجانی به این کشور بدهد. در هر حال قطعا محاسبات پاکستان با در نظر گرفتن منافع ملی خودش خواهد بود و منافع ملی او در بلند مدت ایجاب میکند که توازنی در مناسبات خود با ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس داشته باشد.
افکار عمومی پاکستان گرایش زیادی به ایران دارند
جدا از روابط دیپلماتیک ایران و پاکستان پیوندهای مذهبی و فرهنگی مانند بازدید سالانه بیش از 1.5 میلیون زوار شیعه پاکستانی از ایران و زیارت اماکن مذهبی در کشور ما نیز میتواند وسیله پیوندهای محکم مذهبی و فرهنگی بین دو کشور محسوب شود.
ملازهی با تاکید بر گرایش زیاد افکار عمومی در پاکستان به ایران خاطرنشان کرد: بخشهای مهمی از پاکستان در حوزه فرهنگی ایران قرار دارند و حداقل دو ایالت پاکستان از نظر فرهنگی به ایران نزدیک هستند . در این میان ایالت سِند بیشترین گرایش فرهنگی به ایران را دارد و پس از آن ایالت پنجاب قرار گرفته است. اهمیت افکار عمومی و گرایش آن به این دلیل است که قطعا افکار عمومی در تعیین سیاستهای هر کشور اهمیت دارد.
وی تصریح کرد: پاکستان جمعیتی بالغ بر 20 تا 25 درصد شیعه دارد که آنها هم تمایل بسیاری برای برقراری رابطه با ایران دارند. البته سیاستمداران پاکستانی جزء احزابی با گرایشهای متفاوتی هستند که هر یک نظری متفاوت دارند . برای مثال "حزب مردم" پاکستان گرایش بیشتری به ایران دارد تا "حزب نواز شریف ". در هر صورت در بخشهای دیگری از پاکستان نگاه مثبتی به ایران وجود دارد و در زمان رژیم گذشته هم این گونه بود.
ریشه عنوان شدن کودتا در کراچی بحث جداییطلبی است
در سال1947 کشور پاکستان پس از تجزیه از هند مستقل شد و نام این کشور که به صورت جمهوری پارلمانی فدرالی اداره میشود از ترکیب حروف ایالتهای آن یعنی پنجاب، ایالت سرحد شمال غرب (خیبر پختونخوا)، کشمیر ، سِند و تان از حروف انتهایی ایالت بلوچستان به دست آمده است.
با اینکه اسلامآباد پایتخت جمهوری اسلامی پاکستان است ولی کراچی بزرگترین و ثروتمند ترین شهر این کشور محسوب می شود که دارای بازار بورس، بانک مرکزی و یک بندر بسیار بزرگ است. با این حال پلیس 2507 قتل را در سال 2013 میلادی در شهر کراچی ثبت کرده است.ارتش پاکستان نیز مدتها است که انگشت اتهام را به سمت حزب «جنبش متحد قومی» نشانه رفته و آنها را به کلاهبرداری، آدمربایی برای گرفتن باج و کشتارهای هدفمند در کراچی متهم کرده است.
به دنبال همین مسائل ،رضوان اختر رئیس آژانس جاسوسی پاکستان هفته گذشته اعلام کرد به این نتیجه رسیده که زمان کنترل کراچی از دور، دیگر به پایان رسیده است. ارتش پس از این برای به دست گرفتن کنترل این شهر دست به اقداماتی جدی خواهد زد.
البته سرکوبهای ارتش پاکستان در کراچی تازگی ندارد و به سال2013 باز می گردد و عملیات ارتش که در ماه گذشته میلادی گسترش یافت رسماً با هدف سرکوب شبهنظامیان و جنایتکاران صورت گرفت اما گفته می شود در واقع حزب «جنبش متحد قومی» هدف اصلی حملات ارتش پاکستان به این شهر است.
حزب متحد قومی به دنبال ایجاد ایالتی جدید در کراچی است
ملازهی نیز با اشاره به سابقه مطرح شدن کودتا در کراچی پاکستان، افزود: از یک الی دو دهه قبل بحث کودتای نرم در کراچی مطرح بود؛ زیرا ساختار اداری پاکستان به شکل فدرال است . در این کشور چند ایالت قومی وجود دارد . ایالت پنجاب، سِند ، بلوچستان و ایالت خیبر پختونخوا است که در این ایالتها نام قومیت غالب بر ایالت گذاشته شده است . همچنین چند قومیت دیگر وجود دارد که مهمترین آنها مهاجرین مسلمانی هستند که در سال 1947 پس از جدا شدن پاکستان از هندوستان به پاکستان مهاجرت کرده و به کراچی ، حیدرآباد و در نهایت به سایر شهرهای این کشور رفتهاند.
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به تمرکز قومیت مسلمانان مهاجر در کراچی و حیدرآباد، افزود: آنها گروهی را تحت عنوان "جبهه متحد قومی" ایجاد کردند که از همان ابتدا هدفش را تشکیل یک ایالت پنجم برای قومیت مهاجرین تعیین کرده است و در حال حاضر هم رهبری این گروه را "الطاف حسین" بر عهده دارد و اخیرا هم نواز شریف تقاضا کرد که او را تحویل بدهند. بنابراین آن چیزی که در کراچی با عنوان کودتای نرم مطرح است خیلی هم کودتای نرم نیست. زیرا این جبهه قومی باندهایی را درست کرد که مسلح بوده و آنها دست به عملیات خرابکاری می زنند. در مقابل آنها گروههای دیگر قومی مانند پشتون ها در کراچی هستند که پس از تحولات منطقه وزیرستان جمعیت بالایی را به خود اختصاص دادند و درمقابلشان هم "جبهه متحد قومی" قرار دارد و حتی در برخی موارد شاهد جنگ مسلحانه بین این دو گروه نیز بودیم.
وی ادامه داد: بنابراین ریشه آن چیزی که به عنوان کودتای نرم در کراچی مطرح است در واقع خواست "جبهه متحد قومی" برای تشکیل ایالتی با مرکزیت قومی در کراچی و حیدرآباد که جمع زیادی از مهاجران در آن قرار دارند، است و قطعا این مسئله برای دولت و ارتش پاکستان قابل قبول نخواهد بود ولی اصل قضیه آن است که اهالی ایالت سِند زیر بار این مسئله نمی روند زیرا کراچی مرکز ایالت سند بوده و قومی سِند به هیچ عنوان زیر بار جدا شدن این منطقه نمیروند. علاوه بر این کراچی جمعیت زیادی از پشتون و بلوچ را در خود جای داده که آنها هم از نظر تاریخی معتقد هستند منطقه کراچی جزء ایالات بلوچستان بوده است.
ملازهی در رابطه با نقش ارتش در رابطه با کراچی گفت: ارتش به شکل ابزاری از این مهاجرین قومی استفاده میکند تا گروه های ناسیونالیستی که هر از گاهی ادعای تجزیه طلبی را دارند را برای استفاده در این کانال به کار بگیرند. بنابراین خیلی نباید به این فکر کرد که ارتش پشتیبان آن است که ایالت پنجمی در پاکستان شکل بگیرند بلکه ارتش این کشور به دنبال آن است تا آرامش را به سود خود حفظ کرده و از نیرویی که به وجود آمده است تا دست ارتش در مسائل رو نشود استفاده میکند تا مخالفان خود را تحت فشار قرار دهد.
عربستان به زودی جنگنده های پاکستان را تحویل خواهد گرفت
پاکستان طبق تواقنامه امنیتی که با عربستان سعودی دارد باید در صورت تهدید خارجی از عربستان حمایت های لازم را بویژه در زمینه نظامی صورت دهد. در همین راستا قرارداد های جانبی دیگری هم بین دو کشور امضا شده است. اهمیت این موضوع به این دلیل است که در چه در مورد "خط لوله صلح" چه در رابطه با مسئله یمن دولت پاکستان باید منافع خود و منافع و خطرات احتمالی که می تواند متوجه عربستان سعودی شود را مورد نظر قرار دهد.
ملازهی در رابطه با موضع گیری پاکستان در قبال یمن با توجه به پیمان امنیتی که با عربستان دارد خاطرنشان کرد: در رابطه با پیمان دفاعی باید بگویم این پیمان یک پیمان استراتژیک بین پاکستان و عربستان است ولی سابقه همکاری نظامی بین پاکستان و عربستان سعودی زیاد است. در زمانی که ژنرال ضیا الحق روی کار بود حدود 15 هزار نفر از نیروهای نظامی پاکستان به شکل رسمی با لباس فرم در خدمت آل سعود بودند و امنیت آنها را تامین میکردند. در حال حاضر هم آموزش نیروهای نظامی ارتش تخصصی عربستان سعودی توسط پاکستانی ها صورت می گیرد و در حال حاضر تعداد زیادی از دانشجویان نظامی عربستان سعودی در پاکستان در حال آموزش دیدن هستند.
وی ادامه داد: همکاری های گسترده در زمینه تسلیحات نیز از دیگر همکاریهای پاکستان و عربستان است تا جایی که پاکستان به دنبال فروش هواپیمای جنگنده تندر با تکنولوژی چینی به آنها است و طبق توافق های صورت گرفته عربستان سعودی از این ماه هواپیماها را با شرط انتقال تکنولوژی تحویل می گیرد. یعنی حتی پاکستان این آمادگی را دارد تا در عربستان سعودی کارخانههای مشترک ایجاد و این هواپیماها را تولید کند. در بخش تسلیحات هم مناسبات عربستان سعودی و پاکستان بسیار نزدیک است. حتی گفته میشود ( طبق شایعات) عربستان سعودی در تاسیسات هستهای پاکستان نیز سرمایه گذاری اطلاعاتی کرده است و کمک های زیادی را هم در اختیار این کشور قرار داده است . از سوی دیگر خبرهایی هم منتشر شده است که طبق آنها امکان فروش سلاح هستهای پاکستان به عربستان سعودی هم وجود دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: این بحث ها که هنوز صحت آن تائید نشده است نشان میدهد که همکاریهای نظامی بین پاکستان و عربستان سعودی بسیار نزدیک است با این حال درباره معاهده استراتژیک باید گفت یک ماده ای در آن وجود دارد که اگر کشور دیگری بخواهد به عربستان سعودی حمله کند نیروهای عربستان سعودی در کنار ارتش پاکستان از آن دفاع خواهند کرد و این امر هنوز پابرجا است و آنچه در رابطه با یمن مطرح شده این است که یمن به عربستان حمله نکرد که شامل مفاد معاهده استراتژیک بین پاکستان و عربستان باشد. بنابراین فرصتی در اختیار پاکستانی ها قرار گرفت و نواز شریف هم بسیار زیرکانه عمل کرد و تقاضای حمله به یمن را به مجلس فرستاد و مجلس نیز با دخالت در یمن مخالفت کرد.
وی با تاکید براینکه مناسبات نواز شریف با عربستان بسیار نزدیک است افزود: نواز شریف حتی مناسبات شخصی هم با حاکمان عربستان دارد زیرا خانواده نوازشریف سرمایه گذاری مشترکی با خانواده پادشاه عربستان سعودی در مجتمع فولاد دارند. علاوه بر این زمانی که کودتا در پاکستان صورت گرفت و مشرف علیه نواز شریف دست به کودتا زد و او را زندانی کرد و حتی خطر اعدام نیز او را تهدید می کرد با دخالت ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان سعودی نجات یافت و به عربستان تبعید شد.
ملازهی تاکید کرد: وقتی تمام این وقایع را در کنار هم قرار می دهیم می بینیم اگر زمانی عربستان سعودی در یمن در موقعیتی قرار بگیرد که احساس کند با شکست مواجه خواهد شد به عقیده من نواز شریف قادر خواهد بود تا پارلمان را قانع به تجدید نظر در تصمیمش کند و به کمک عربستان سعودی خواهد رفت. نکته دوم آن است که امکان دارد حوثیها نیز در یمن مرتکب اشتباهی شوند و به خاک عربستان حمله کنند. در حال حاضر هم نشانه هایی از این اقدام در مرزهای مشترک دو کشور به چشم می خورد اگر حوثی ها مرتکب این اشتباه استراتژیک بشوند پاکستان نیز طبق قرارداد نظامی که با عربستان دارد باید وارد عمل شود.
به گزارش ایسنا،سال 2014 می تواند یکی از پربارترین سالها در عرصه دیپلماسی تهران و اسلام آباد باشد. سفر «نواز شریف» نخستوزیر پاکستان به ایران با امضای 9 یادداشت تفاهم و پروتکل درباره مهمترین عرصههای روابط میان تهران و اسلامآباد از یک سو و سفر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به پاکستان هم از سوی دیگر می تواند نشانه های خوبی برای ارتقاع سطح تعاملات دو کشور باشد ولی این نمیتواند پایان ماجرا باشد زیرا پای کشورهای دیگری مانند آمریکا، چین، هند و عربستان نیز در گفتوگو و همکاری میان پاکستان و ایران باز شده است و اثرات آن نه تنها بر "خط لوله صلح" که از ایران آغاز شده ولی پاکستان روی خوش به آن نشان نداده و نیمه کار مانده دیده می شود بلکه در بحث یمن و بسیاری دیگر از مسائل منطقه ای هم دیده می شود.
گزارش از خبرنگار ایسنا: آزاده تهرانی
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است