آفتاب

تحلیل کارشناس مشهور عرب از بیانیه لوزان/ ملت های عرب از مذاکره کنندگان ایران درس بگیرند

تحلیل کارشناس مشهور عرب از بیانیه لوزان/ ملت های عرب از مذاکره کنندگان ایران درس بگیرند

عبدالباری عطوان کارشناس مشهور عرب و سردبیر پیشین القدس العربی در تحلیل خود از مذاکرات لوزان گفته است که ملت های عرب باید از ایران درس بگیرند.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایرنا این کارشناس در تحلیل خود که در روزنامه اینترنتی رأی الیوم منتشر شده است، نوشت:
کمتر کسی در وقاحت نخست وزیر رژیم صهیونیستی شک دارد، ولی اینکه وی وقاحت را به این حد برساند که شرط به رسمیت شناخته شدن رژیم اسراییل توسط ایران را برای توافق بخواهد، باورکردنی نیست و با هیچ منطقی جور در نمی آید.

وی با اشاره به دعوت اوباما از رهبران عرب برای نشست کمپ دیوید و طرح این پرسش که آیا اعراب همچنان به آمریکای خیانتکار پاسخ مثبت خواهند داد و دوباره به این کشور اعتماد خواهند کرد، می نویسد: در این میان چرا نتانیاهو شرط به رسمیت شناختن اسراییل را قبل از توافق نهایی برای ایران پیش می کشد؟ چرا می گوییم توافق با ایران برای جامعه عرب امتیازات و پیامدهای مثبت هم دارد؟

اساسا نتانیاهو کیست و از چه جایگاهی چنین درخواستی را از کشورهای 1+5 مطرح می کند؟ وی به چه حقی از ایران می خواهد که اسراییل را به رسمیت بشناسد؟ و اگر ایران زیربار این شرط ! نرود چه کاری از اسراییل ساخته خواهد بود، جز اینکه مانند سگی از شدت این ضربه به خود بپیچد و به پارس کردن بی هدف خود ادامه دهد؟

عطوان می افزاید: ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا سریعا به این وقاحت و غرور نتانیاهو واکنش نشان داده و تاکید کرده که به رسمیت شناختن اسراییل از جانب ایران و مذاکرات هسته ای دو مقوله جدا از هم هستند.

این پاسخ قاطع پیام تندی به نتانیاهو است که از وی می خواهد سکوت پیشه کرده و پارس کردن خود را متوقف کند زیرا هیچ گوشی به وی بدهکار نیست و آن دوره ای که وی می توانست شرایط مورد نظر خود را به قدرتهای بزرگ دیکته کند، دیگر گذشته است.

نتانیاهو از این توافق شوکه شده و هم در عرصه فردی و هم در عرصه سیاسی احساس شکست و سرخوردگی می کند، در طول سالیان گذشته وی همواره از حربه ترساندن واشنگتن از برنامه هسته ای ایران استفاده کرده و آمریکا را به بررسی گزینه نظامی علیه این کشور وادار کرده ولی در نهایت شرط را باخته است که توافق با ایران بهترین نمود این شکست است؛ این توافق برنامه هسته ای ایران را به مدت 10 سال کاملا دست نخورده نگه داشته و دستور تخریب حتی یک دستگاه سانتریفیوژ ایران را هم نداده، از طرفی این توافق اجباری نیست و هر لحظه می توان از زیر بار آن شانه خالی کرد.

نگرانی نخست وزیر رژیم صهیونیستی سه دلیل اصلی دارد: نخست آنکه درخواست های جامعه بین الملل برای خلع سلاح هسته ای اسراییل و وادار کردن این رژیم برای امضای معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای و دادن اجازه نظارت بین المللی بر پایگاههای هسته ای دیمونا در سرزمین های اشغالی افزایش یافته است.

دوم اینکه، این توافق ایران را به یک قدرت منطقه ای بزرگ و همپیمان آمریکا و محور سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه تبدیل می کند؛ پس از رفع تحریم های بین المللی، ایران تنها کشور قدرتمند منطقه خواهد بود که آمریکا می تواند در این حوزه به آن تکیه کند.

سوم اینکه، در پی این توافق، کشورهای عربی و اسلامی مانند مصر، ترکیه و عربستان نیز مانند ایران در پی دستیابی به تکنولوژی صلح آمیز هسته ای برخواهند آمد که ممکن است بعدها جنبه نظامی هم پیدا کند.

اگر ایران پس از سی سال محاصره همه جانبه آمریکا، موفق شده برنامه هسته ای مورد نظر خود را پیش برده و با تکیه بر نیروی نظامی قوی اش، خواست خود را به کشورهای قدرتمند تحمیل کرده و تا آخرین لحظات پای آنها ایستاده، هیمنه و سلطه مستقیم یا غیرمستقیم خود بر پنج کشور عربی عراق، سوریه، لبنان، یمن و تاحدی بحرین را تحکیم بخشد، پس از رفع این محاصره و برداشتن تحریمها چه خواهد کرد؟

نتانیاهو و رهبران جهان عرب از برهم خوردن موازنه قدرت و تغییر نقشه کل خاورمیانه در پی این توافق نگرانند؛ چرا که، نخستین اثر فوری این توافق کاهش فشارها برهمپیمانان ایران در سوریه و عراق و تقویت آنها در لبنان، یمن و بحرین خواهد بود.

ایران احتمالا به جایگاه زمان شاه مخلوع یعنی ژاندارم آمریکا در منطقه برنمی گردد، دلیل این امرهم ساده است؛ رهبران کنونی ایران برای کشورشان عزت نفس و کرامت بسیاری قایل بوده و افق های سیاسی، اقتصادی و نظامی در نظر دارند، آنان نمی خواهند کشورشان دنباله رو و تابع سیاست های یک کشور دیگر در منطقه باشد بلکه آنان برای میهنشان حداقل در سطح منطقه ای نقش رهبری قایلند.

باراک اوباما می خواهد در آستانه پایان دومین دوره ریاست جمهوری خود، توافق با ایران را به عنوان مهمترین دستاورد دوران زمامداریش بر ایالات متحده در حوزه سیاست خارجی معرفی کند و به این وسیله دلیلی برای بردن جایزه صلح نوبل بدست آورد؛ ولی درعین حال وی نگران واکنش همپیمانان سابق منطقه ای اش در قبال این توافق نیز هست و همین امر تماس های تلفنی وی با رهبران عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس و دعوت همگانی از آنان برای نشست کمپ دیوید برای اطمینان دادن به آنها و رفع نگرانی هایشان را توجیه می کند.

عطوان ادامه داده است: هنوز معلوم نیست که نتانیاهو نیز به این نشست یا نشست مشابه دیگر، دعوت شده یا خیر ولی آنچه مشخص می باشد این است که اوباما که به زودی کاخ سفید را ترک می کند در این نشست با چهره های درهم و اعصاب بهم ریخته و روحیه های ناامید رهبران عرب مواجه خواهد شد که از خیانت آمریکای غیرقابل اعتماد، ناراحت و ناراضی اند.

توافق آمریکا با ایران شاید برای برخی رهبران عرب چندان ناخوشایند نباشد چون در نهایت به معنای توسعه نفوذ ایران در منطقه به حساب آنهاست ولی این توافق برای اسراییل قطعا نشانه و علامت بدیمنی است و دقیقا همین نکته، مثبت ترین جنبه این توافق است.

نکته مثبت دیگر آن درسی است که برای رهبران واقعی جهان عرب در بردارد؛ اعراب باید این توافق را به چشم یک نقطه آغاز دیده و تلاشی مشابه تلاش دیپلماتهای ایرانی در مذاکرات با استفاده از تمام ورق های بازی در مذاکره با غربی ها با تاکید بر استقلال رای خود، آغاز کنند و جهان عرب جدید و قدرتمندی پایه ریزی کنند.

گروه مذاکره کننده ایرانی 13سال شکیبایی و ایستادگی کرد و ترسی از ناوهای جنگی و هواپیماهای جنگنده غرب به خود راه نداد درحالی که مذاکره کننده عرب (سادات) نتوانست در کمپ دیوید حتی دو هفته دوام بیاورد؛ مذاکره کنندگان فلسطینی هم در اسلو نتوانستند بیش از چهار ماه طاقت بیاورند و تفاوت ما با ایرانی ها در همین جاست.

در مجموع آنچه از کشورهای عربی انتظار می رود این است که با دوری از جنجال و نمایش های قدرت پوشالی، به خود آمده و مردانه جامعه خود را در حیطه های علمی، نظامی، فرهنگی و سیاسی رهبری کرده و با تکیه بر رهبرانی که با مردانگی و اعتماد به نفس و عزت نفس و میهن پرستی بالا جهان عرب را بسازند ولی متاسفانه نشانه ای از وجود چنین عزمی حداقل در چشم انداز پیش روی جهان عرب به چشم نمی خورد؛ اگر کسی تصور می کند نگارنده در این بخش اشتباه می کند لطف نموده بیاید و ما را از اشتباه درآورد.

52261

کد N781224

وبگردی