وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ساماندهی اقتصاد کشور اولویت نخست دولت تدبیر و امید است. بنابراین ضروری است بسترسازی مورد نیاز برای تقویت بخشهای مولد اقتصاد که از ارزش افزوده و اشتغالزایی بالاتری برخوردارند، به صورت هدفمند پیگیری شود.
به گزارش ایسنا، علی جنتی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - در همایش ملی اقتصاد هنر ایران که در شیراز برگزار شد، اظهار کرد: حجم و ارزش اقتصاد خلاق (اقتصاد فرهنگ و هنر) در جهان بالغ بر 8.200 میلیارد دلار است، که سهم ایران در این بخش از اقتصاد بسیار ناچیز است. در کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، آلمان و انگلیس، اقتصاد فرهنگ و هنر بخش عمدهای از اقتصاد و تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد.
او در این همایش گفت: رابطه هنر با اقتصاد یک دلالت تاریخی دارد. به این مفهوم که هنر در سرزمین ایران چه پیش و چه پس از اسلام، بهعنوان یک حرفه و صنعت تلقی میشد و به همین جهت آفرینش هنری همواره مترادف با صنعتگری بود، تا آنجا که فعل «ساختن» برای خلاقیتهای هنری صرف میشد. برای شعر و موسیقی و نمایش هم همین فعل صرف میشد. به مفهوم دیگر، هنر جزو فنون و صنایع بوده است و کسی که سفارش ساخت یک اثر هنری را میداد، چه هنرمندی که آن اثر را میساخت و کسی که آن اثر را از مالک میخرید، همه یک کنش اقتصادی داشتند. بنابراین میتوان گفت، هنر در تاریخ تمدن و فرهنگ ایران، در کنار منزلت معنوی، منزلتی مادی و اقتصادی نیز داشته، که گاه پررونق هم بوده است، امروز اگر صحبت از "اقتصاد هنر" میشود، دلالت بر یک ارجاع تاریخی دارد.
وی با اشاره به اینکه در باب اهمیت اقتصاد هنر، "ساماندهی اقتصاد کشور" اولویت نخست دولت تدبیر و امید است، بیان کرد: ضروری است بسترسازی مورد نیاز برای تقویت بخشهای مولد اقتصاد که از ارزش افزوده و اشتغالزایی بالاتری برخوردارند، بهصورت هدفمند پیگیری شود. همچنین با توجه به ابلاغ سیاستهای اجرای اصل 44 قانون اساسی و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، توسط مقام معظم رهبری، باید با تاکید بر توسعه حوزههای جدید و دارای ارزش افزوده اقتصادی بالا، از جمله اقتصاد خلاق (اقتصاد فرهنگ و هنر)، نسبت به اصلاح جدی ساختار اقتصادی کشور اقدام کرد.
جنتی ادامه داد: منظور «دولت تدبیر و امید» و وزارت فرهنگ و و ارشاد اسلامی از پرداختن به اقتصاد فرهنگ و هنر، ترویج سوداگری و سرمایهسالاری در فرهنگ و هنر نیست. در نزد ما فرهنگ و هنر همچنان دارای منزلتی والا و معنوی است، که یک وجه بارز آن است و اگر از اقتصاد فرهنگ و هنر صحبتی به میان میآید، از یکسو ارجاع به وجه هویتی و تاریخی آن است و از سوی دیگر، افزایش بهرهوری آن است که منجر به گسترش دایره مخاطبان آثار و برنامههای فرهنگی و هنری شده و فرهنگ و هنر را از حاشیه، به متن زندگی ملت ما سوق خواهد داد.
وزیر ارشاد همچنین گفت: در جهان معاصر، هنر در پیوند با فناوریهای پیشرفته، منشاء یک جریان پرقدرت اقتصادی شده است که با عنوان "اقتصاد خلاق" در ادبیات اقتصادی جهان ذکر میشود. ارزش افزوده اقتصاد خلاق ناشی از فعالیتهای خلاق ذهن و پردازش فکر است. اقتصاد خلاق، شاخهای از اقتصاد جهانی است که مبتنی بر خلاقیتها و ابتکارهای هنری و فرهنگی جریان دارد و بهطور متوسط حدود 5 درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای صنعتی و پیشرفته را شکل میدهد. حجم و ارزش اقتصاد خلاق (اقتصاد فرهنگ و هنر) در جهان بالغ بر 8.200 میلیارد دلار است، که سهم ایران در این بخش از اقتصاد بسیار ناچیز است.
جنتی با بیان اینکه اگر امروز در کشور ما "اقتصاد هنر" مطرح میشود، دلالت بر نوعی ارجاع جهانی هم دارد، اظهار کرد: ما اگر نتوانیم ظرفیتهای اقتصادی هنر خود را شناسایی و به ثروت تبدیل کنیم، به یک مصرفکننده بزرگ در جهان معاصر تبدیل خواهیم شد. در حالی که میتوانیم به یکی از قطبهای بزرگ اقتصاد خلاق در سطح منطقه و آسیا تبدیل شویم.
او توضیح داد: اگر میانگین سرمایه لازم برای اشتغالزایی یک نفر در صنایع خودروسازی، نفت، پتروشیمی، سیمان، فولاد و … را حدود ۱۶۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، این رقم برای اشتغالزایی در صنایع مرتبط با اقتصاد خلاق (اقتصاد فرهنگ و هنر) مانند سینما، موسیقی، هنرهای تجسمی، بازیهای رایانهای، رسانه، کتاب و مجلات، فضای مجازی، نرمافزار و … کمتر از یکسوم این مبلغ (کمتر از 50 میلیون تومان) است. بنابراین از آنجا که سرمایه اصلی صنایع خلاق، اندیشه و خلاقیت است، در کنار سرمایه مالی اندک، فرصت مناسبی برای کارآفرینی محسوب میشود.
وی گفت: در صورت رونق اقتصاد هنر، نهتنها هنر توسعه خواهد یافت، بلکه با ورود هنر به حیات اجتماعی و فرهنگی، سایر بخشها مثل صنعت، آموزش و شهرسازی نیز توسعه خواهند یافت. امروزه جهان پذیرفته که فرهنگ، بستر توسعه است و مقصد توسعه، تأمین رفاه مادی و معنوی جوامع است، بنابراین نقش و جایگاه فرهنگ به عنوان بستر و زمینهساز توسعه اهمیت یافته است. در ایران اسلامی نیز اگر بخواهیم، اهداف برنامههای پنج ساله توسعه محقق شود، باید به فرهنگ و هنر توجه جدیتری داشته و سهم فرهنگ و هنر را در اقتصاد ملی احصا کنیم و ارتقا دهیم.
او در ادامه با اشاره به اینکه برای تقویت و توسعه اقتصاد هنر، سیاستهای کلان باید تدوین و پیگیری شوند، به این موارد اشاره کرد:
- اولین سیاست، تغییر و اصلاح رویکرد نظام برنامهریزی کشور به فرهنگ و هنر است. به این مفهوم که باید سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، فرهنگ را به منزله یک کالای لوکس قلمداد نکند و بپذیرد که فرهنگ و هنر، هم از ظرفیتهای اقتصادی قابل توجهی برخوردار است و هم محرک سایر فعالیتهای اقتصادی است و میتواند سهم قابل توجهی در اقتصاد ملی داشته باشد.
- دومین سیاست گسترش نهادهای مالی در بخش فرهنگ و هنر است، که تنها از طریق جلب مشارکت بخش خصوصی قابل انجام است. در رابطه با توسعه نهادهای مالی فرهنگی، تفاهمنامهای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با کانون بانکها و موسسات اعتباری خصوصی بسته شده است. اولین نهاد مالی با عنوان «صندوق سرمایهگذاری نیکوکاری نیکاندیشان هنر» نیز در آبانماه 1393 مجوز پذیرهنویسی را از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت کرده است و تا پایان سال پذیرهنویسی عمومی آن انجام میشود.
همچنین در سال جاری ارتباط مناسبی بین مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مدیران ارشد بازار سرمایه و شرکتهای سرمایهگذاری ایجاد شده است. بهگونهای که در جلسه صبحانه کاری دیماه 1393 کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران، با عنوان «همافزایی فرهنگ و هنر و بازارهای مالی» با توجه به استقبال چشمگیر اصحاب بازار سرمایه از اقتصاد فرهنگ و هنر، موضوع راهاندازی «شرکت سرمایهگذاری هنر»، با مشارکت شرکتهای چندرشتهای سرمایهگذاری فعال در بازار سرمایه، جهت تامین مالی و تقویت اقتصاد فرهنگ و هنر در کشور مطرح و تصویب شد.
- سومین سیاست تأمین زیرساختهای توسعه اقتصاد فرهنگ است. تأمین تجهیزات و فناوریهای پیشرفته، توسعهی فضاهای فرهنگی و هنری چه در عرصههای تولید و چه در عرصههای توزیع و عرضه و مصرف، از آن جمله است.
- تقویت، انسجام و هماهنگی ارکان اصلی فرهنگ از قبیل انجمنهای صنفی و صنوف، مؤسسههای فرهنگی و هنری، مؤسسات مردم نهاد (N.G.O) و تشکلهای مدنی نیز سیاست مهمی است که باید در کنار اصلاح ساختار اداری و اجرایی بخش فرهنگ، به آن پرداخت.
- گسترش صنایع فرهنگی و خلاق از سیاستهای کلان است که باید از طریق همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محقق شود. بدون گسترش صنایع خلاق، نمیتوان ظرفیتهای بالقوه فرهنگ و هنر کشور را بالفعل ساخت و آثار، محصولات و برنامههای فرهنگی و هنری راحتی در حد نیاز داخلی تولید کرد.
- ورود به بازارهای جهانی فرهنگ و هنر و کسب جایگاهی درخور و در طراز شأن فرهنگ و هنر ایران اسلامی نیز سیاستی مهم است که از هماکنون باید برای آن برنامهریزی کرد. صادرات محصولات فرهنگی و هنری ایران در بازارهای منطقهای و جهانی و صادرات تابلوهای هنری، صنایع دستی و .... و همچنین برگزاری کنسرتهای اصیل ایرانی در خارج از کشور، به منظور عرضه فرهنگ ایرانی و اسلامی در این حوزه مورد تاکید است.
- تدوین سیاستهای حمایتی و تشویقی در زمینه توسعه صادرات محصولات فرهنگی و هنری، توسط دولت از جمله اعطای معافیتهای مالیاتی، بیمهای، تسهیل مقررات صادراتی، تخفیفات گمرکی و ... نیز در توسعه اقتصاد هنر بسیار راهگشاست.
- یک سیاست دیگر تأمین محیط قانونی شفاف و کارآمد برای پدیدآورندگان بخش فرهنگ است که از اهمیت بالایی برخوردار است. اقتدار فرهنگی با تأمین امنیت حرفهای و شغلی اصحاب فرهنگ امکانپذیر است. سیاستهای سلیقهای و دورهای مخل امنیت و اقتدار فرهنگی است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حافظ امنیت و اقتدار اصحاب فرهنگ و هنر خواهد بود.
- برنامهریزی ملی و استانی برای اشتغالزایی و ایجاد شرکتهای تعاونی و شرکتهای کوچک و متوسط در حوزه صنایع فرهنگی و هنری و همچنین تقویت هنرستانها، مراکز علمی و کاربردی و مراکز آموزش فنی و حرفهای، جهت ارتباط موثر و دوسویه با صنایع فرهنگی و هنری سیاست دیگری جهت تقویت این حوزه است.
- آخرین سیاست، ایجاد توازن و تعادل بین بخش فرهنگ با سایر بخشها در برنامههای توسعه و در بودجههای ملی است. نباید انتظار داشت، فرهنگ پاسخگوی کلیه کاستیها و آسیبهای اجتماعی باشد، اما از بودجههای کشور سهمی در حد نیم درصد داشته باشد. بودجه فرهنگ باید به حداقل 5 برابر بودجه موجود برسد، تا بتواند علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، پاسخگوی توقعات و انتظارات هم باشد.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است