آفتاب
به بهانه احتمال تغییر ساختار قدرت در عربستان (5)

نگاه آمریکا به آینده آل سعود/ تضمین امنیت نفت

نگاه آمریکا به آینده آل سعود/ تضمین امنیت نفت

راهبرد کلی کاخ سفید در قبال عربستان تضمین ثبات حکومت آل سعود در ازای دسترسی آمریکا به منابع عظیم نفت این کشور است و از سال 1933 شرکت های آمریکایی انحصار استخراج و صدور نفت عربستان را در دست داشته اند.

در سلسله یادداشت های قبلی ضمن بیان چرایی اهمیت عربستان در معادلات منطقه ای و جهانی، به گوشه هایی از ویژگی های این جامعه پرتناقض اشاره شد. علاوه بر این  ضمن معرفی خانواده سلطنتی و مهمترین مدعیان حکومت، نگاه بازیگران مهم منطقه غرب آسیا به تحولات آینده عربستان مورد بررسی قرار گرفت. در این شماره دیدگاه آمریکا به عنوان مهمترین بازیگر فرامنطقه ای به رویدادهای پس از مرگ ملک عبدالله ارزیابی خواهد شد.

عربستان با مساحتی بالغ بر 2149 میلیون کیلومتر مربع بزرگترین کشور عرب آسیا و دومین کشور عرب نشین پس از الجزایر است. واقع شدن کعبه به عنوان مقدس ترین محل نزد مسلمانان، این کشور را نزد کشورهای اسلامی در جایگاه ممتازی قرار داده است. با این حال شاید مهمترین دلیل اهمیت عربستان در معادلات جهان امروز را به منابع گسترده نفت و گاز این کشور مرتبط دانست که کمترین نوسانی در جریان انتقال آنها، اقتصاد جهانی را به مخاطره خواهد انداخت. از این رو با توجه به نقش مشکوک انگلستان در تشکیل حکومت آل سعود، این رژیم همواره در جهت پیشبرد منافع کشورهای غربی در منطقه عمل کرده است و متقابلاً این کشورها نیز روند تحولات سیاسی آل سعود را با دقت بالایی رصد می کنند.

آمریکا به عنوان کشوری که داعیه دار رهبری جهانی و بالتبع کشورهای غربی است، مهمترین بازیگر فرامنطقه ای است که از سالها با پیش بینی بحران جانشینی در سلطنت آل سعود، سناریوهای مختلفی را برای آن طراحی و اجرا کرده بود. راهبرد کلی کاخ سفید در قبال حکومت عربستان، تضمین ثبات حکومت آل سعود در ازای دسترسی آمریکا به منابع عظیم نفت این کشور است و از سال 1933 شرکت های آمریکایی انحصار استخراج و صدور نفت عربستان را در دست داشته اند. با این حال پس از شکست آمریکا در ویتنام، سیاست جدیدی موسوم به دوستونی در خاورمیانه اجرا شد که بر اساس آن کاخ سفید با حمایت از دو قدرت منطقه ای ایران و عربستان وظیفه تامین امنیت جریان انرژی در خلیج فارس به این دو کشور واگذار شد. با این حال با وقوع انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی ستون نظامی آمریکا، این سیاست به سیاست تک ستونی تغییر کرد و عربستان به مهم ترین متحد غرب در منطقه بدل شد.

در حقیقت پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه پس از جنگ خلیج فارس، نوعی معامله بین حکومت های واشنکتن و ریاض در جریان بوده است که در ازای عرضه مطمئن نفت از عربستان، امنیت این کشور توسط آمریکا تامین شود و نقض گسترده حقوق بشر توسط آل سعود نیز نادیده گرفته شود. دقیقا با توجه به این راهبرد بود که کارتر هرگونه تلاش برای تسلط بر خلیج فارس توسط کشورهای خارجی را به منزله حمله به امنیت ملی و منافع حیاتی کاخ سفید اعلام کرد که مقابله همه جانبه از جمله نظامی آمریکا را در پی خواهد داشت. با این حال پس از سقوط صدام و روی کار آمدن شیعیان در عراق و تقویت جایگاه و نفوذ ایران در معادلات منطقه، علاوه بر تامین امنیت انرژی ماموریت مهار قدرت ایران نیز به ریاض واگذار شد که بر اساس آن عربستان را همواره در تقابل با سیاست های ایران قرار می داد.

با این حال به رغم این روابط نزدیک، چالش ها و اختلاف هایی نیز وجود دارد که سبب سست شدن اتحاد راهبردی میان دو کشور شده است.  وقوع حادثه یازده سپتامبر و آشکار شدن حمایت سعودی ها از تروریست ها، نگرانی های زیادی را در میان نومحافظه کاران آمریکایی به همراه داشت و طرح های مختلفی جهت استقلال انرژی آمریکا از عربستان، اصلاح نظام آموزشی این کشور و به طور کلی حمایت از اصلاحات و دموکراسی سازی در شبه جزیره مطرح شد. استدلال نومحافظه کاران آمریکایی این بود که ریشه اصلی تروریسم در نظام سیاسی و غیر دموکراتیک و هنجارهای فرهنگی و مذهبی خاورمیانه است و به همین دلیل با فشار بر دولت های اقتدارگرایی همچون عربستان باید در صدد کاهش و تضعیف گروه های تروریستی اقدام کرد. این موضوع گرچه در مقطعی سردی روابط بین دو کشور را در پی داشت، اما وجود منافع مشترک در قبال برخی از مسایل منطقه ای همچون، تداوم برنامه  هسته ای ایران و تقویت جبهه مقاومت در لبنان، سوریه و فلسطین مجدداً این دو کشور را در کنار یکدیگر قرار داده است.

با توجه به موارد فوق مطلوب ترین سناریویی که سیاستمداران آمریکایی در خصوص تحولات عربستان و آینده این کشور پس از ملک عبدالله دنبال می کنند، تداوم وضعیت موجود است که با کمترین تغییرات امکان ادامه دسترسی امن به منابع انرژی شبه جزیره را برای کاخ سفید فراهم نماید. بر همین اساس گمانه زنی های بسیاری در مورد تمایل واشنگتن برای به قدرت رسیدن محمد بن نایف، پسر ولیعهد پیشین مطرح است. وی که فارغ التحصیل علوم سیاسی از دانشگاه های آمریکاست دوره های امنیتی و نظامی مختلفی را با همکاری اف بی آی در داخل و خارج عربستان طی کرده است و همچون پدرش مخالف تغییرات و طرفدار سیاست مشت آهنین است.

البته با توجه به افزایش تهدیدهای تروریست های داعش علیه منافع غرب در منطقه و حمایت و نقش دولت عربستان در تشکیل و گسترش این تروریست ها، و همچنین احتمال توافق در مذاکرات هسته ای ایران و غرب، نشانه ها و گمانه زنی هایی در مورد تجدید نظر و افول جایگاه عربستان در سیاست خارجی کاخ سفید نیز مطرح است که می تواند به عنوان عاملی برای پذیرش قدرت بلامنازع ایران و متحدان آن و فروپاشی دومین ستون نیکسون در خاورمیانه باشد.

کد N680080

وبگردی