آفتاب

ضرورت برنامه‌ریزی استراتژیک برای نوسازی ساختارهای اقتصادی

ضرورت برنامه‌ریزی استراتژیک برای نوسازی ساختارهای اقتصادی

خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) - یادداشت روز

یونس یونسیان، کارشناس ارشد مدیریت تحول

برنامه‌ریزی راهبردی- استراتژیک - فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم‌گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز که برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت می‌گیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل می‌شود.

برای آن‌که سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه می‌خواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان می‌نامند.

برنامه‌ریزی راهبردی برای برنامه‌ریزی موثر به منظور تصویر کردن پلان یک سازمان بکار می‌رود، اما هرگز نمی‌تواند مشخصا پیش‌بینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آینده نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

برنامه‌ریزی استراتژیک سیستم‌ها و فناوری اطلاعاتی (IT/IS) عبارت است از فرایند تشخیص سیستم‌های کاربردی مبتنی بر کامپیوتر که سازمان را در اجرای طرح‌های کاری و تحقق اهدافش یاری می‌کند.

برنامه‌ریزی استراتژیک مدت زیادی است که به عنوان یک ضرورت برای بهره‌برداری از منابع بالقوه سیستم‌ها و فناوری‌های اطلاعاتی شناخته شده است و بررسی یافته‌های پژوهشی در این خصوص نشان می‌دهد که موانع عمده‌ای بر سر راه چنین برنامه‌ریزی‌های استراتژیکی وجود دارد. این مقاله سعی دارد ضرورت برنامه‌ریزی توسعه‌ای سیستم‌ها و فناوری‌های اطلاعاتی برای نوسازی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ایران را مورد تاکید قرار دهد.

شناخت بازار، مارکتینگ، برندینگ، شناسایی رقبا و حذف رقبا از اهداف کاری راهبردی شرکت است. در واقع برنامه‌ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آینده سازمان است. هر برنامه راهبردی دست کم به یکی از پرسش‌های زیر پاسخ خواهد داد:

۱- ما دقیقاً چه کار می‌کنیم؟ طراحی و تولید سامانه‌های موبایل، اپلیکیشن‌های تجارت الکترونیک، مشاوره و خدمات برندینگ موبایل

۲- برای چه کسی کار می‌کنیم؟ برای مشتریان و بازار تارگت ایران و منطقه

۳- چگونه کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟ استفاده از بهترین تیم‌ها و تخصص بین‌المللی

در برنامه‌ریزی‌های تجاری شرکت اصلی‌ترین سوالات که همواره مورد آنالیز قرار می‌گیرد، به شکل ذیل است.

چگونه می‌توان رقیب را از سر راه برداشت یا از رقابت اجتناب کرد؟

در این رویکرد بیشتر بدنبال شکست دادن رقیبان هستیم تا بهترین بودن!

چشم‌انداز: چگونگی سازمان در آینده را تعریف می‌کند. چشم‌انداز یک افق درازمدت است که گاهی جهانی را که سازمان در آینده در آن فعالیت می‌کند توصیف می‌کند. برای مثال، نیکوکاری که به فقیری کمک می‌کند ممکن است بیانیه چشم‌اندازی داشته باشد که می‌گوید: "یک جهان بدون فقر". یک بیانیه چشم‌انداز آینده سازمان را به صورت خلاصه بیان می‌کند. این بیانیه بر روی آینده متمرکز می‌شود.

ماموریت: هدف بنیادی یک سازمان یا یک سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند، مختصراً توضیح می‌دهد چرا سازمان وجود دارد و برای رسیدن به چشم اندازش چه کاری انجام می‌دهد.

گاهی ماموریت برای نمایش تصویر سازمان در آینده به کار می‌رود. یک بیانیه ماموریت گاهی جزییات کارهایی را که انجام داده در اختیار می‌گذارد و به سوال "چه کاری انجام می‌دهیم؟" پاسخ می‌دهد. برای مثال ممکن است نیکوکار "کار آموزی برای بیکار و بی‌خانمان" را فراهم سازد. یک بیانیه ماموریت مشتری و فرایندهای مهم را تعریف می‌کند. این بیانیه سطح کارایی مطلوب را به آگاهی شما می‌رساند و معیار تصمیم گیری صریح را مهیا می‌سازد.

در معدودی از شرکت‌ها یک بیانیه چشم انداز ممکن است شبیه یک بیانیه ماموریت باشد، اما این می‌تواند یک خطای سنگین باشد چرا که می‌تواند موجب سردرگمی مردم شود.

کدام یک اول می‌آیند؟ بیانیه ماموریت یا بیانیه چشم‌انداز؟ بستگی دارد. اگر شما یک کسب و کار تازه یا طرح یا برنامه جدید برای خدمات جاری خود داشته باشید، آن‌گاه چشم‌انداز، ماموریت و باقی برنامه‌های استراتژیک را هدایت خواهد کرد. اگر شما یک کسب و کار تاسیس شده دارید در حالی‌که ماموریت ایجاد شده، آن‌گاه ماموریت، چشم انداز و باقی برنامه‌های استراتژیک را هدایت می‌کند. در هر صورت شما نیازمند دانستن اهداف بنیادی خود یعنی - ماموریت، موقعیت کنونی شما از نظر منابع درونی و قابلیت‌ها (تعداد نفرات و/یا نقاط ضعف) و شرایط بیرونی (فرصت‌ها و/یا تهدیدها)، و این‌که به کجا می‌خواهید بروید - و چشم انداز آینده هستید. این مهم است که شما پایان و نتیجه مطلوب را از ابتدا در نظر بگیرید.

انتهای پیام

کد N678223

وبگردی