از ابتدای سال 2014 میلادی عرصه سیاسی اروپا شاهد فراز و نشیبهای زیادی بود كه به برخی از مهمترین این تحولات میپردازیم.
1- اوکراین؛ تلاقی غرب و شرق:
«علی بیگدلی» کارشناس مسائل اروپا با اشاره به واپسین روزهای سال 2014 میلادی درباره وقایع تحولات اروپا گفت: مساله اوکراین مهمترین رویداد سال 2014 در قاره اروپا مطرح است که باید گفت این موضوع از قبل قابل پیشبینی بود.
بیگدلی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تاكید كرد: علت اصلی رخ دادن مساله اوکراین این بود که آمریکاییها بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در بازیها و محاسبات بینالمللی، روسیه را به حساب نیاوردند و روسیه هم دست به اقدام جالبی زد که این اقدام استفاده از استراتژی های قدیمی این كشور بود.
وی ادامه داد: روسها سه دهه را پشت سر گذاشتند و بعد از این سه دهه روسیه به یکباره به عنوان یک قدرت جدید ظاهر شد به طوری که دهه اول را مشغول بازسازی پیامدهای حاصل از 70 سال حکومت مارکسیستی بود، دهه دوم را در روند ساخت قدرت نظامی گذراند و دهه سوم به دنبال این بود که چگونه و از چه راهی میتواند به صورت یک قدرت مستقل ظاهر شود چراکه آمریکاییها بسیار تلاش کردند تا روسیه را وارد اتحادیه اروپا کنند تا این كشور مانند همه کشورهای اروپایی عضو ناتو شود و در حقیقت در چتر عملیاتی آمریکا قرار بگیرد.
1-1/ جزیره کریمه غیرقابل برگشت است:
این استاد دانشگاه افزود: روسیه نمیخواست به اتحادیه اروپا و ناتو بپپیوندد زیرا با توجه به قدرت نظامی که داشت، میخواست تا به عنوان یک نهاد قدرت در نظام بینالمللی مطرح شود بنابراین با انتخاب پوتین برای بار سوم، این سیاست به اجرا گذاشته شد و برای اینکه روسیه دست به یک نمایش قدرت بزند، شبهجزیره کریمه را که به واسطه ملاحظات امنیت مرزی به خاك خود الحاق كرد که البته این اقدام با واکنشهای شدیدی از جانب آمریکا و اتحادیه اروپا روبهرو شد.
وی با اشاره به اینکه مساله تسلیح جداییطلبان شرق اوکراین توسط روسیه شکل گرفت، گفت: حمایت روسیه از جداییطلبان اوکراین زمانی صورت گرفت که شاید پیشبینی میشد که بخشی از اوکراین به صورت کشوری مستقل دربیاید که این هم به عنوان پایگاهی وابسته به روسیه خواهد شد که دلیل آن بر روی دو محور استوار است: نخست اینکه روسیه نمیخواهد جزء کشورهای اتحادیه اروپا زیر نظر آمریکا قرار بگیرد و دلیل دوم این است که این منطقه، منطقه آسیبپذیری برای روسیه از طرف اروپای غربی است.
بیگدلی با بیان اینکه روسیه از مواضع خود عقبنشینی نخواهد کرد، گفت: بهرغم تحریمهایی که علیه روسیه اعمال شده است، این كشور عقبنشینی نخواهد کرد و اتحادیه اروپا از یك طرف نگران قدرت نظامی روسیه است و از طرف دیگر وابستگی شدیدی به انرژی این كشور دارد به طوری که آلمان پنج درصد انرژی خود اعم از گاز و نفت را از روسیه دریافت میکنند و نمیتواند بیش از حد با روسیه بد رفتاری کرده این كشور را تحت فشار قرار دهد.
2-1/ نفت اهرم فشار بر روسیه:
وی با تاکید بر رویکرد جدید روسیه در حوزه اقتصادی گفت: روسها خود را به چین، ایران و كرهشمالی نزدیک کرده و سرکشیهایی را به آمریکای لاتین داشته است.
همچنین میتوان گفت كه دلیل پایین آوردن قیمت نفت توسط آمریکا تنها ایران و روسیه نیست و دلیل عمده این اقدام این است که اتحادیه اروپا و ژاپن با بحران شدید اقتصادی روبهرو هستند و منابع انرژیشان تخلیه شده و با این کار میخواهند منابع را ذخیره کرده و تولیدات خود را برای رقابت در بازار عرضه کنند و ادامه این موضوع به ضرر عربستان و آمریکا خواهد بود.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به غیر قابل بازگشت بودن وضعیت در اوکراین به ویژه در بحث کریمه، تصریح کرد: مساله اوکراین از مهمترین مسائل بینالمللی در سال 2014 بوده است به نوعی قابلیت برگشت نداشته و روندی ادامهدار است که البته باید گفت روسیه بازار خودش را در اتحادیه اروپا از دست داده است. به طور قطع روسیه محاسبات خود را انجام داده و تصرف کریمه و تسلط بر دریای سیاه و اشغال بخشی از اوکراین را به نفع خود دانسته و این وضع همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
وی درباره پیوستن اوکراین به ناتو تاكید کرد: قرار بود که روسیه در ابتدا مانند کشورهای اروپای شرقی عضو ناتو شود که پذیرش آن برای روسیه سخت بود اگر چه روسیه به صورت غیررسمی وارد ناتو شد، اما هم اکنون با توجه به تحولات اخیر، ارتباطات خود را با ناتو قطع کرده به طوری که دفتری توسط ناتو برای برقراری روابط با روسیه در مسکو ایجاد شده بود که این دفتر بسته شد. بنابراین رابطه روسیه با ناتو به طور کلی از بین رفته و باید دانست که ناتو نمیتواند دخالت چندانی در اوکراین داشته باشد چراکه اوکراین عضو ناتو نیست و بر اساس منشور ناتو اقدام نظامی از جانب این سازمان متصور نخواهد بود.
2- به رسمیت شناختن فلسطین توسط اتحادیه اروپا:
بیگدلی درباره موضع اتحادیه اروپا در قبال سیاستهای اسرائیل گفت: حوادث اخیر نشان میدهد که آمریکا و به دنبال آن اتحادیه اروپا تا حدی از اسرائیل فاصله گرفتهاند و این فاصله چند نشانه دارد که یکی بر سر پرونده هستهای ایران است که اسرائیل مدعی بود ایران نباید هیچ سایت و نیروگاه هستهای داشته باشد که اوباما در پاسخ نتانیاهو در واشنگتن اعلام کرد که ایران هم مانند کشورهای دیگر بر اساس منشور آژانس میتواند از امکانات صلحآمیز هستهای استفاده کند که نخستین بار بود كه رئیسجمهوری آمریکا چنین اظهار نظری میكرد و بروزاختلافات میان اوباما و نتانیاهو باعث شد تا روابط دو کشور تا حدودی سرد شود و حتی دیدار اوباما از تلآویو هم لغو شد
وی افزود: به نسبتی که اوباما از اسرائیل فاصله میگیرد، به همان نسبت تلاش میکند تا موافقتنامه به امضاء برسد تا جایی که جان کری، وزیر خارجه آمریكا چند روز قبل اعلام کرد که امضاء نشدن این موافقتنامه به زیان آمریکا و اتحادیه اروپا خواهد بود. بنابراین باید سعی کنیم تا موافقتنامه خوبی میان ایران و 1+5 به امضاء برسد و این فاصله گرفتن نتیجه تغییر استراتژی است که بر اساس آن آمریکا در صدد است تا نگاهش را از خاورمیانه به شرق آسیا معطوف کند که دلیل آن قدرت گرفتن چین و نفوذی است که روسیه در آن منطقه داشته است.
2-2/ انتخاب شرق آسیا به جای خاورمیانه:
این استاد تاریخ دانشگاه تاكید کرد: آمریکا پس از جنگ جهانی دوم نزدیک به 270 هزار سرباز در شرق آسیا داشت که با سفر اوباما به این منطقه این تعداد به 360 هزار نفر افزایش یافت و پایگاه اصلی آنها کشورهایی مانند استرالیا، اندونزی و فیلیپین است و به نوعی در صدد است تا یک سپر دفاعی در شرق آسیا به وجود بیاورد بنابراین به نسبت همین سرمایهگذاری در شرق آسیا، جذابیتهای خاورمیانه را از بین میبرد و خاورمیانه با توجه به تمامی این بحرانها در حال از دست دادن اعتبار خودش است که میتوان به دبی اشاره کرد که دیگر آن جذابیت اقتصادی و توریستی خود را ندارد بنابراین آمریکا و بعد از آن اتحادیه اروپا به دنبال این هستند تا سیاستهای خود را برای اجرا به شرق آسیا منتقل کنند.
3-2/ طرح کشور فلسطین پیروزی جمهوریخواهان را تحتالشعاع قرار داد:
وی درباره رای پارلمان بسیاری از کشورهای اروپایی به کشور دانستن فلسطین، تاكید كرد: پارلمان کشورهای مهم اتحادیه اروپا مانند انگلیس، فرانسه، اسکاتلند و اسپانیا به اینکه فلسطین به یک کشور مستقل تبدیل شود، رای دادند که این اقدام بیشک بدون اجازه آمریکا صورت نمیگرفت و بیانیه این موضوع را اردن تهیه کرده و در صحن عمومی مجمع اتحادیه اروپا مطرح شد. اسرائیلیها بسیار نگران هستند و آمریکاییها را تحت فشار قرار دادهاند و جالب اینجا است که اوباما هنوز نگفته است که این بیانیه را وتو خواهیم کرد و همین موضوع باعث نگرانیهای شدید لابیهای صهیونیسم شده است و حتی گفتهاند که اگر این بیانیه قطعی شود، پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا لغو خواهد شد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به خارج شدن حماس از فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا تصریح کرد: خارج كردن حماس از فهرست گروههای تروریستی که توسط دادگاه اتحادیه اروپا صورت گرفت، باعث شد که مقامهای اسرائیلی بسیار نگرانتر از گذشته شوند و همه اینها نشان میدهد که اسرائیل موقعیت دهههای هشتاد و نود خود را از دست داده است و از این رو به محبوبیت نتانیاهو در اسرائیل بسیار لطمه وارد شده است چراکه اسرائیلیها از اینکه همیشه زندگیشان همراه با گارد گرفتن است، خسته شدهاند بنابراین آرای عمومی ساكنان سرزمینهای اشغالی به سمت کنار آمدن با فلسطین گرایش پیدا كرده است تا از ساخت و سازها کنار بکشند و زمینهای آنها را پس دهند.
وی با اشاره به افراطیگری نتانیاهو بیان کرد: حزب لیکود از احزاب راست افراطی است و در راس آن نتانیاهو قرار گرفته است و به نوعی افراطگری کامل در آن نمایان است. بنابراین تفکرات افراطیگری در اسرائیل محکوم به فنا است و میباید یک سیاست جهانپسندی در آینده نزدیک توسط مقامهای اسرائیل اتخاذ شود چراکه در انتخابات بعدی نتانیاهو به پیروزی نخواهد رسید و نشاندهنده این است که اتحادیه اروپا به سمت سرزمینهای جدیدی قدم بر میدارد و حمایت سنتی خود را از اسرائیل کم می کند.
3- نظیر اشتون در اتحادیه اروپا وجود نخواهد داشت:
استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینكه موگرینی به جای اشتون، سمت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را بر عهده گرفته است، گفت: اشتون در حقیقت یک پدیده در اتحادیه اروپا بود به طوری که ایشان دکترای روابط بینالملل هستند و تجربیات سیاسی ارزنده و بسیار بالایی داشته و بسیار صبور هستند. اشتون در زمانی كه مسئولیت مذاكرات هستهای ایران بر عهده سعید جلیلی بود، با صبر و شکیبایی پرونده هستهای ایران را دنبال کردند که با توجه به اینکه دیگر در سمت خود نیست و جای خود را به موگرینی داده است، باز هم در جریان پرونده و مذاکرات شرکت كرد و جان کری هم به دلیل همین دلیل از وی خواسته است تا پایان مذاکرات در جلسات و گفتوگوها حضور داشته باشد.
1-3/ روابط تركیه با اتحادیه اروپا در هالهای از ابهام قراردارد:
وی با اشاره به سفر اخیر فدریکا موگرینی به ترکیه تصریح کرد: درست است که محورهای فعالیت اتحادیه اروپا گسترش پیدا کرده است اما بعید به نظر میرسد که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بتواند میان ترکیه و این اتحادیه آشتی برقرار کند چراکه ترکیه مشکلات بسیار زیادی برای عضویت در اتحادیه دارد به همین دلیل است که همزمان با بهار عربی اردوغان به شمال آفریقا رفت و كشورهای این حوزه اعلام کردند که میخواهند الگوی ساختار سیاسی خود را از ترکیه برداشت کنند که این به نوعی یک موفقیت برای وی بود اما بعد از اینکه محمد مرسی روی کار آمد و اخوانالمسلمین در مصر با مشکل مواجه شد به سبب اینکه اردوغان پیوستگی زیادی با اخوانالمسلمین داشت، به نوعی حوزه نفوذ ترکیه در کشورهای عرب و شمال آفریقا کاهش پیدا کرد.
بیگدلی با تاکید بر فاصله ایجاد شده میان ترکیه و کشورهای منطقه تصریح کرد: خصومتی که ترکیه نسبت به سوریه دارد به نوعی این کشور را از کشورهای عربی دور کرده است آنكارا به گونهای در صدد است تا این نزدیکی را ایجاد کند اما عربستان در این بین علاقهای به ترکیه ندارد بنابراین زمانی که نگاه ترکیه به اتحادیه اروپا بود، در یك مقطع زمانی رویكردش معطوف به شرق شد و در شرق هم چندان موفقیتآمیز نبود و امروز نگاه اردوغان به سمت روسیه متمایل شده است به طوری که انعقاد قرارداد تاسیس هشت نیروگاه هستهای یکی از این تمایلات است و شاید به صورت نانوشته یک اتحاد و وحدتی میان ایران، ترکیه، روسیه و چین شکل بگیرد که باعث نگرانی اتحادیه اروپا و آمریکا خواهد شد و با توجه به اینکه روسیه به عنوان یک قدرت مهم در جهان به سمت ایران، ترکیه و چین متمایل شده است، به نوعی یک دهنکجی به اتحادیه اروپا است و به همین دلیل باید گفت که موگرینی نمیتواند کاری از پیش ببرد و بعید به نظر می رسد که روابط ترکیه با اتحادیه اروپا هموار رو به بهبود برود.
4- به نتیجه نرسیدن همهپرسی اسكاتلند مقامهای انگلیس را خوشحال كرد:
این کارشناس مسائل اروپا با اشاره به اختلافات میان اسکاتلندیها با انگلیس تاكید کرد: مساله اسكاتلند یك موضوع كهنه و قدیمی است كه در دل سیاست داخلی این كشور و از زمان انقلاب این كشور در سال 1640 كه كرامول بر سر كار آمد و دستور داد كه گردن چارلز اول را بزنند مورد بحث است به صورتی كه یكی از كارهای كرامول در آن زمان این بود كه اسكاتلند و ایرلند را ضمیمه انگلیس كرد و پدیدهای به نام بریتانیای كبیر به وجود آمد و از همان زمان هم اسكاتلندیها از این موضوع ناراضی بودند چراكه از لحاظ مذهبی با انگلیسیها اختلاف دارند و هم به این لحاظ كه نمیخواهند تحت نفوذ انگلیس باشند و حتی معتقدند كه پادشاه انگستان از سرزمین اسكاتلند بیرون آمده و میگویند كه اسكاتلندیها بودهاند كه بر انگلیس حكومت میكردند و خانواده استوارتها از اسكاتلند آمدهاند و بر انگستان حكومت كردهاند اما بهرغم تمامی این صحبتها باید دانست كه اسكاتلند كشور فقیری با پنج میلیون نفر جمعیت و منابع ضعیف اقتصادی است.
وی افزود: برای انگلیسیها بسیار سخت و ناگوار بود كه اسكاتلند از این كشور جدا میشد و به نوعی یك سر شكستگی در عرصه بینالمللی برایش به حساب میآمد. بنابراین با توجه به همهپرسی كه صورت گرفت و قابل پیشبینی بود كه این استقلال اتفاق نمیافتد چراكه اگر این كار اتفاق میافتاد، باسكها هم در شمال اسپانیا از همین موقعیت استفاده میكردند و خواهان استقلال و جدا شدن از اسپانیا میشدند كه البته هیچ كدام از آنها رای نیاوردند و این باعث خوشحالی دولت مركزی انگلیس و اسپانیا شد.
5- بحران اقتصادی اتحادیه اروپا:
بیگدلی با اشاره به بحران اقتصادی اتحادیه اروپا گفت: زمانی كه در سال 2008 بحران اقتصادی در آمریكا و در زمان جرج بوش پسر روی داد، اگرچه آمریكایی ها توانستند این بحران را در كشور خود به نوعی مهار كنند و به رشد یك درصد برسانند، اتحادیه اروپا هنوز درگیر این بحران اقتصادی است و با توجه به اینكه هر روز بر تعداد كشورهای این اتحادیه افزوده میشود و به عدد 28 كشور رسیده، یكی از مشكلات مهمی كه گریبانگیر اتحادیه اروپا است، مهاجرتهایی است كه از كشورهای فقیر به اروپای مركزی و به ویژه اروپای شرقی رخ میدهد كه مانند سیلی روانه این كشورها شدهاند و همین موضوع باعث شده تا لطمات زیادی به اقتصاد كشورهای اروپای غربی وارد شود و آن را بسیار تشدید كرده است.
وی در بیان و ترسیم وخامت بحران اقتصادی در اروپا گفت: كشورهایی مانند یونان، پرتغال، اسپانیا تا حد فروپاشی رسیدند ولی با كمكهایی كه آلمان به این كشورها داشت، توانستند از این فروپاشی جلوگیری كنند و باید به اخراج دستهجمعی كارگران در فرانسه كه به نوعی سردمدار اتحادیه اروپا است، اشاره داشت به گونهای كه مقامهای انگلستان هم به این مهاجرتها اعتراض كردهاند و گفتهاند كه اگر اتحادیه اروپا مانع روند مهاجرتها نشود، انگلیس از اتحادیه اروپا فاصله خواهد گرفت و این باعث خواهد شد كه آلمان كه بیشترین حجم مهاجر را دارد هم به این موضوع اعتراض كند كه چند روز قبل هم هزاران نفر در برلین در این زمینه تظاهرات كرده و خواهان بیرون راندن مهاجران شدند.
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان درباره بحران مهاجرت در اتحادیه اروپا گفت: این فعل و انفعالات و تحركات و اعتراضها در كشورهای اروپایی نشاندهنده این است كه تركیب جمعیت در اروپا در حال به هم ریختن است و این امر میتواند یك عامل آزار دهنده باشد تا بحران اقتصادی اروپا را تشدید كند. بنابراین اتحادیه اروپا در سالی كه شروع شده باید فكری برای مهاجران كند كه این هم از جهت اختلال در تركیب جمعیتی و هم از نظر فشار روی فضای اقتصادی اروپا تاثیر دارد چراكه این مهاجرها به لحاظ مالی موقعیت چندان مناسبی ندارند كه وارد كشورهای مهاجرپذیر شده و به همان نسبت خرج كنند و به اقتصاد آن كشور كمك كنند بلكه عمده آنها افرادی فقیر و جویای كار هستند كه به كشورهای اروپای غربی میآیند پس باید به دنبال فكر و طرحی جدید برای ایجاد كردن فضایی نو و مقابله با این پدیدهها باشند كه ورود اروپاییها به بازار اقتصادی ایران یكی از این موارد است كه روحانی هم به این مهاجرتها اشاره كرده است.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است