آفتاب

هند و جایگاه ژئوپلیتیک ایران برای حضور در آسیای مرکزی

هند و جایگاه ژئوپلیتیک ایران برای حضور در آسیای مرکزی

همه کشورهای آسیای مرکزی محصور در خشکی هستند و با دریا ارتباط ندارند،‌ دسترسی هند به این کشورها تنها از طریق یک کشور ثالث امکان‌پذیر است و همین امر دلیل اهمیت ایران برای دهلی است.

به گزارش خبرگزاری مهر، با این اوصاف ایران از جایگاه ممتاز ژئوپلیتیکی در نظام منطقه‌ای آسیای مرکزی به‌ویژه با توجه به معضلات هند برای دسترسی به این منطقه برخوردار است.

"ابراهیم طاهری" در تحلیلی که در این رابطه در ایراس منتشر شده می نویسد: بنابراین هر کشوری که قصد حضور در آسیای مرکزی را دارد بایستی ملاحظات مربوط به ایران را مدنظر قرار دهد. هند نیز اگر قصد نفوذ در این منطقه راهبردی را دارد ناچار است با ایران رابطه‌ای دوستانه داشته باشد: زیرا ایران از یک طرف از طریق مرزهای زمینی و آبی با کشورهای منطقه همسایه است؛ نفوذ تاریخی و فرهنگی در همه کشورهای منطقه دارد؛ کوتاه‌ترین، ارزان‌ترین و امن‌ترین مسیر دسترسی این کشورها به جهان بیرون است و رقابت ژئوپلیتیک جدی میان هند و ایران برای حضور و نفوذ در منطقه آسیای مرکزی به‌عنوان یک مانع وجود ندارد. این در حالی است که استفاده از مسیر چین به دلیل رقابت جدی که میان دو کشور برای حضور در منطقه وجود دارد امکان‌پذیر نیست؛ از طریق افغانستان نیز به دلیل نداشتن مرز مشترک از طریق این کشور نمی‌تواند به منطقه آسیای مرکزی دسترسی داشته باشد،‌ از طرف روسیه نیز باوجود رابطه دوستانه و سنتی این کشور به دلیل طولانی شدن مسافت عقلانی و مقرون ‌به ‌صرفه نیست، رقابت و دشمنی با پاکستان نیز یکی از موانع زمینی دسترسی هند به آسیای مرکزی از مسیر این کشور است. با این اوصاف ایران تنها مسیر زمینی دسترسی به آسیای مرکزی برای هند است که هم عقلانی و کم‌هزینه است و هم به خاطر نبود دشمنی میان دو کشور قابل‌اتکا است. هدف این مقاله بررسی اهمیت ژئوپلیتیک ایران برای حضور هند در آسیای مرکزی است.

1- دشمنی و رقابت با پاکستان

پاکستان به خاطر برخورداری از سلاح‌ های هسته ‌ای،‌ اختلافات مرزی در جامو و کشمیر و پیگیری سیاست اتحاد و ائتلاف با چین به دشمنی راهبردی برای هند تبدیل شده است. بی ‌دلیل نیست که اصول کلی سیاست بازدارندگی هند بر مبنای مقابله با چالش‌ های مطرح از سوی پاکستان تنظیم‌ شده است و هرگونه اتحاد و ائتلاف هند با کشورهای پیرامونی بر مبنای رابطه با پاکستان  است.

برای مثال،‌ حضور هند در بندر چابهار ایران حداقل از منظر پاکستانی ‌ها با هدف نفوذ به عمق راهبردی این کشور است. هندی‌ ها به‌ خوبی آگاه هستند که پاکستان در آینده همچنان به آشتی ‌ناپذیری با هند ادامه خواهد داد؛ بنابراین با نزدیکی به قدرت ‌های منطقه‌ ای و فرا منطقه ‌ای تلاش خواهد کرد تا به ‌نوعی این کشور را کنترل کند. به‌خصوص با وجود تمایلات جدایی ‌طلبانه، این نگرانی میان هندوها تقویت می‌ شود که در آینده پاکستان تلاش خواهد کرد یا این منطقه را به خاک خود ملحق کند یا با ایجاد بی‌ ثباتی به نفوذ خود به درون خاک هند ادامه دهد. در نتیجه فاصله ایجاد شده بین حاکمیت مرکزی هند و اقلیت مسلمان ساکن در این کشور، ‌شورش ‌های مختلف در این منطقه عموماً با حمایت پاکستان و چین شکل می‌ گیرد که به‌سختی قابل‌کنترل است؛ بنابراین هند در تلاش است تا در مرحله اول از پاکستان تصویری به‌ عنوان حامی تروریسم در جهان ارائه دهد تا اجماعی جهانی بر علیه آن ایجاد کند؛ مسئله کشمیر را به یک مسئله داخلی تبدیل کند تا از این طریق مانع از نفوذ قدرت ‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ ای از جمله مسلمانان در امور داخلی کشمیر شود و در نهایت توان بازدارندگی در مقابل پاکستان و تهدیدات این کشور را حفظ کند.  با وجود چنین اختلافاتی به نظر می‌رسد پاکستان به هند اجازه نخواهد داد تا از مسیر این کشور در جهت دستیابی به آسیای مرکزی استفاده کند.

2- رقابت با چین و عدم توان استفاده از خاک این کشور

هند و چین در حال حاضر به‌ عنوان رقبای جدی محسوب می‌شوند که تلاش دارند تا نظمی دلخواه در منطقه آسیا ایجاد کنند؛‌ چینی‌ها مایل به حضور و نفوذ قدرت ‌های بیرونی در آسیا نیستند و در پی ایجاد جهانی تک ‌قطبی در آسیا است؛ در مقابل هندی ‌ها که از سلطه چین بر کل آسیا نگران هستند قصد دارند با باز کردن پای قدرت‌ های فرا منطقه ‌ای از جمله آمریکا توازن قوا در منطقه را به سود خود تغییر دهند. از دیگر موضوعات مورد اختلاف میان دو کشور می‌ توان به اختلافات ارضی اشاره کرد که به نظر به این زودی حل و فصل نخواهد شد.

این اختلاف مرزی به خاطر تفاسیر متفاوت از کنوانسیون «سیمالا» است؛ کنوانسیونی که در سال 1993 و 1994 شکل رسمی به خود گرفت. "مک ماهان" ریاست هیئت انگلیسی، با بهره‌ گیری از فرصت مذاکراتی با هیئت تبتی، مرز میان هند و تبت را مشخص ساخت که بر اساس آن مرز پیشنهادی، شمال مناطق عشایری بود و از آبریزگاه‌ های شمال هیمالیا می‌گذشت. اختلاف در خصوص این موافقت‌ نامه میان چین و تبت تا به امروز به قوت خود باقی مانده است. دولت هند آن را معتبر می‌داند، ولی چینی‌ ها مدعی‌ اند که سیمالا معاهدۀ نابرابری است که بدون توافق چین به تبت تحمیل شده است. در این کنوانسیون خط مک ماهان به ‌عنوان مرز رسمی چین و هند مشخص و در سال 1983 م از سوی هند پذیرفته ‌شده است.

الحاق جامو و کشمیر به هند در سال 1947 و برقراری سلطۀ چین در تبت در سال 1950، پکن و دهلی‌ نو را در این منطقه در رویارویی مستقیم با یکدیگر قرار داد. از سال 1961 م مبارزه نرم و آرامی میان طرفین درگرفت و در ادامه به جنگی تمام ‌عیار و نیز به شکست کامل هند منجر شد. از سال 1962 م آتش ‌بس موقت در مرزهای دو کشور حاکم شد که البته هرلحظه امکان شعله ‌ور شدن وجود دارد.


3- نداشتن مرز مستقیم با افغانستان

هند قبل از استقلال پاکستان در سال 1947 با مجموعه آسیای مرکزی از طریق افغانستان ارتباط داشت. استقلال پاکستان و دشمنی جدی میان دو کشور باعث شد هند برای نفوذ در آسیای مرکزی از طریق کشوری اقدام کند که با افغانستان مرز مشترک دارد. از طریق پاکستان که به دلیل آنچه در بالا تحت عنوان دشمنی تاریخی نام برده شده امکانپذیر نیست؛ از طریق چین نیز به دلیل رقابت‌ های جدی میان دو کشور در آسیا به ‌طور عام و آسیای مرکزی به‌ طور خاص امکان‌ پذیر نیست؛ بنابراین تنها مسیری که به هند اجازه خواهد داد در افغانستان حضور داشته باشد و از طریق آن در کشورهای آسیای مرکزی نفوذ کند مسیر ایران است.


4- مسیر روسیه

اگرچه رابطه هند و روسیه در همه حوزه‌ ها از زمان شوروی رو به گسترش است و هند از توان نظامی هند برای ایجاد بازدارندگی در منطقه شبه‌ قاره در مقابل پاکستان و جلوگیری از تک‌ قطبی شدن آسیا به رهبری چین استفاده می‌کند اما دسترسی به آسیای مرکزی از طریق روسیه به دلایل زیر امکان‌پذیر نیست:

1. هند و روسیه علی‌ رغم اشتراکات فراوانی که باهم دارند برای مثال هر دو به ‌عنوان اعضای گروه بیست کشور صنعتی جهان هستند، از تبدیل شدن قاره آسیا به قطب تحت سیطره چین نگران و باهم در زمینه مبارزه با افراط‌ گری اسلامی همکاری می‌کنند؛ اما دو رقیب هستند که بر اساس نگاه رئالیستی توسعه و نفوذ هند در مناطق پیرامونی عنوان تهدیدی بر علیه امنیت ملی روسیه قلمداد می‌شود. به‌ ویژه که روسیه منطقه آسیای مرکزی و قفقاز را به ‌عنوان منطقه خارج نزدیک خویش تعریف کرده‌ اند و توسعه و نفوذ هر قدرت دیگری در منطقه را برخلاف منافع راهبردی خویش قلمداد می‌کنند. این ادعا از آن جهت مطرح می‌شود که در سال 2008 و در پی اجاره پایگاه آیینی تاجیکستان به هند روس ‌ها نسبت به این اقدام دولت تاجیکستان واکنش جدی نشان دادند و با اقدامات مختلف سعی در ایجاد کارشکنی برای بیرون کردن هند از این پایگاه داشتند.

2. از نظر اقتصادی نیز برای هند مقرون به‌ صرفه نیست که بخواهد از خاک روسیه برای حضور در آسیای مرکزی استفاده کند، زیرا این امر مثل خوردن لقمه با چرخاندن آن دور سر به جای مستقیم خوردن آن است. در نتیجه هند ترجیح می دهد که از مسیر ایران برای حضور در هند استفاده کند.

5- مسیر ایران

با اوصافی که در بالا آمد ایران تنها راه دسترسی هند از نظر ژئوپلیتیکی به آسیای مرکزی است، زیرا از یک طرف ایران مرز مستقیم زمینی (مرز مشترک با ترکمنستان) و دریایی (قزاقستان و ترکمنستان در دریای خزر) با آسیای مرکزی دارد و از طرفی ایران رقابت ژئوپلیتیک آشکاری با هند چه در سطح منطقه و چه در سطح جهانی ندارد. ایران و هند اختلافات مرزی با هم ندارند که باعث شود ایران همچون پاکستان و چین مانع از حضور هند در آسیای مرکزی شود. ضمن اینکه نبود رقایت ژئوپلیتیکی و همنوایی منافع میان دو کشور باعث خواهد شد حضور هند در آسیای مرکزی در تضاد با منافع ملی ایران قرار نگیرد؛ بنابراین هند برای حضور در آسیای مرکزی مجبور به عبور از مسیر ایران است. شاید این بار جغرافیا به داد سیاست برسد و باعث نزدیکی بیش از بیش دو کشور شود، چیزی که هندی‌ ها باوجود آگاهی از آن همچنان در اجرایی کردن آن بی ‌تفاوت هستند.


فرجام سخن

هند در آینده به یک قدرت بزرگ در نظام بین ‌الملل تبدیل می‌شود. هر قدرتی به‌ تبع افزایش در توان ملی و بین‌ المللی تلاش می‌ کند تا در محیط پیرامونی خود حضور و نفوذ جدی داشته باشد. هند نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست و در دوره بعد از فروپاشی شوروی تلاش کرده است تا در نظام منطقه‌ای آسیای مرکزی حضور داشته و از این طریق ضمن تأمین امنیت انرژی وارداتی از کشورهای منطقه، نیازهای مقطعی خویش را تأمین کند و از سرایت افراط گری اسلامی از این منطقه به مناطق مسلمان‌ نشین به ‌خصوص در جامو و کشمیر جلوگیری کند؛ اما هند برای حضور جدی در این منطقه راهبردی با مانعی جدی روبرو است:

کشورهای منطقه محصور در خشکی هستند و این کشور با این منطقه مرزهای زمینی ندارد، در نتیجه بایستی از مسیر کشور ثالثی برای حضور در منطقه استفاده کند. استفاده از مسیر چین و پاکستان به خاطر رقابت ژئوپلیتیک میان طرفین امکان‌ پذیر نیست، استفاده از مسیر روسیه از حیث اقتصادی مقرون به ‌صرفه نیست، استفاده از مسیر افغانستان نیز به خاطر نداشتن مرز مشترک با این کشور غیرممکن است. در نتیجه تنها کشوری که هم مسیری امن و کوتاه برای حضور هند در آسیای مرکزی فراهم می‌آورد ایران است. علاوه بر این، رقابت ژئوپلیتیک آشکاری نیز میان دو کشور وجود ندارد که مانعی در راه رسیدن هند به آسیای مرکزی از طریق ایران باشد.

کد N631541

وبگردی