با اعلام آتشبس در مناطق شرق اوکراین، قواعد بازی در این بحران تغییر میکند. لغو یا پایداری این توافق باعث شکست یا پیروزی روسیه و ایالات متحده آمریکا میشود. قوع انقلاب اوكراین در سال ۲۰۱۴ میللادی، سقوط دولت هوادار روسیه و روی كارآمدن غربگرایان منجر به شروع اعتراضهایی در شبه جزیره كریمه و مناطق هممرز با روسیه شد. ورود روسیه به این منطقه و اشغال مراکز حساس توسط معترضان، زمینه سقوط كابینه كریمه را فراهم كرد. با همهپرسی انجام شده در ماه مارس سال جاری میلادی برای الحاق كریمه به روسیه، پوتین سند پیوستن این منطقه به خاک كشور خود را امضا و كریمه را جزء جداناپذیر روسیه خواند.
اقدام روسیه درپشتیبانی از جداییطلبان، واكنشهای بینالمللی را برانگیخت. اتحادیه اروپا و آمریكا تحریمهای سنگینی علیه روسیه اعمال كرده و سعی در منزوی كردن این کشور در صحنه جهانی كردند. روسیه نیز در مقابل، صدور گاز به اتحادیه اروپا را قطع كرد.
پس از وقوع این حوادث، درگیری میان جداییطلبان هوادار روسیه و ارتش اوكراین در شرق این کشور آغاز شده و درگیریهای پراكنده تبدیل به جنگی تمام عیار شد؛ جنگی كه بر اساس آخرین آمار سازمان ملل متحد تا كنون حدود چهار هزار و 300 كشته و 10 هزار زخمی برجای گذاشته است. جنگ داخلی اوكراین، یكی از بزرگترین بحرانهای سالهای اخیر درشرق اروپا بوده است.
جنگ اوكراین، صحنه تقابل سیاسی و نظامی روسیه و ایالات متحده است. هر دو طرف سعی در تقویت مالی و لجستیكی جناح خود داشته و در تلاش برای مغلوب كردن طرف مقابل هستند. روسیه با پشتیبانی از جداییطلبان و آمریكا با حمایت از دولت مركزی اوكراین، سعی دارند منافع بیشتری در این منطقه استراتژیك کسب کنند.
دولت اوكراین و رهبران جداییطلب شرق این كشوراعلام كردند كه برای اجرای آتشبس از سه شنبه 9 دسامبر 2014 آماده هستند. روند اجرای این توافق با برچیدن سلاحهای سنگین از جبهه دو طرف آغاز میشود و مذاكرهكنندگان اعلام كردهاند كه برای امضای توافق نهایی آماده هستند.
رضایت دولت و شورشیان برای برقراری آتشبس را میتوان ناشی از تمایل دو طرف به پایان دادن مناقشات و خونریزی دانست. البته دولت مركزی اوكراین هنوز اعلام نكرده كه چه امتیازهایی به شورشیان اعطا میكند و آیا پس از اجرای آتشبس، استقلال «جمهوری خودخوانده دونتسک»را میپذیرد یا خیر.
آتش بس ۹ دسامبر به احتمال زیاد پایدار نخواهد بود و درگیریها از سر گرفته خواهد شد. «ویکتور پروشنکو» رئیسجمهوری اوكراین و دولت وی در صورت برقراری آتشبس دائم و پذیرفتن خواسته جداییطلبان، در مسیری بحرانی قرار میگیرند که آتش جنگ را در تمام این کشور شعلهور میكند. مناطق دیگر اوکراین در صورت پذیرش خواسته جداییطلبان روسیه، به طور قطع صحنه تظاهرات و درگیری میان مردم و ارتش این کشور میشود، زیرا این تصمیم زمینه را برای ابراز خواستههای استقلالطلبانه فراهم میکند.
پذیرش جمهوری خودخوانده دونتسک به عنوان یک واحد سیاسی مستقل، به معنای شکست ایالات متحده و اتحادیه اروپا در برابر روسیه است. شورشیان شرق اوکراین که خود را طرفدار روسیه میدانند و خواستار استقلال هستند، نبرد نیابتی روسیه با غرب را بر عهده دارند. در صورت پیروزی آنها در نبرد با کییف، روسیه جنگ با ایالات متحده را به نفع خود تمام کرده است.
در صحنه داخلی آمریکا نیز، شکست سیاستهای این کشور در بحران اوکراین، به معنای شکست دولت اوباما است. کنگره آمریکا که در حال حاضر در اختیار حزب جمهوریخواه قرار دارد، از این اتفاق برای زیر سوال بردن دولت اوباما استفاده میکند. بنابراین، آمریکا با تمام توان تلاش میکند تا ارتش اوکراین، شورشیان دونتسک را به طور کامل شکست دهد.
پیروزی جداییطلبان شرق اوکراین، موجب کاهش تاثیر آمریکا در عرصه بینالمللی نیز میشود. شکست ایالات متحده در اوکراین را میتوان در کنار ناکامیهای این کشور در خاورمیانه، دلیلی بر کاهش قدرت بازیگری و پایانی بر دوره هژمونی آمریکا بر کشورهای دیگر دانست.
پس از آغاز بحران اوکراین و ورود کشورهای مختلف به این موضوع، جنگ نیابتی شرق و غرب و از نظر دیگر، جنگ سرد دوم میان روسیه و ایالات متحده آغاز شد. در حال حاضر با مطرح شدن آتشبس، روسیه که منافع خود را در پیروزی شورشیان و استقلال مناطق شرقی اوکراین میبیند، از گفتوگوی مخالفان و دولت استقبال کرده و این موضوع به طور مکرر در رسانههای جمعی تکرار میشود. در مقابل، ایالات متحده آمریکا به عنوان حامی اصلی دولت پوروشنکو، پیروزی خود را در پیروزی ارتش اوکراین میبیند و برای پیش نیامدن مسائلی که پیش از این مطرح شد، جنگ را ادامه میدهد. بنابراین، آتشبس اوکراین میتواند خرید زمان برای تسکین زخمهای به وجود آمده از آتش جنگ و برنامهریزی برای اقدامهای بعدی باشد.
گزارش: محسن صالحیخواه
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است